تبلیغات ویژه

» خرید ممبر تلگرام »طراحی سایت و سئو »خرید فالوور و لایک »ادمین حرفه ای اینستاگرام »پکیج آموزش ارزهای دیجیتال »تبلیغات در اینستاگرام »خرید پیج اینستاگرام

مطالب مهم




مانور پکن در حیاط خلوت آمریکا/ چرا خاورمیانه تسلیم چین شد؟

آفتاب‌‌نیوز :

خاورمیانه - شمال آفریقا (MENA) از منظر جمهوری خلق چین (PRC) به لحاظ استراتژیک منطقه‌ای با اهمیت است. با این حال، در این مرحله، چین عمدتاً تلاش دارد تا نقش اقتصادی اش را برجسته کند، از همین رو تعامل سیاسی و دیپلماتیک رو به رشد پکن و نقش امنیتی این بازیگر تحت شعاع فعالیت‌های اقتصادی اش قرار گرفته است. داده‌های نظرسنجی عمومی نشان از آن دارد که نگاه مردمان حاشیه خلیج فارس به این بازیگر مثبت است، این گزاره در کنار دخالت حداقلی پکن در امور سیاسی و امنیتی منطقه و بی میلی اش برای ایفای نقش معنادارتر در خاورمیانه و شمال آفریقا برجسته‌تر شده است. در همین راستا شورای اتلانتیک یادداشتی را منتشر کرد. اقتصادنیوز این یادداشت را در دو بخش ترجمه کرده که بخش نخست در ادامه آمده است.

نفوذ خزنده پکن در خاورمیانه

آنگونه که شورای آتلانتیک نوشته، خاورمیانه و شمال آفریقا در درجه اول منطقه‌ای است که چین از کشور‌های تعریف شده در این جغرافیا انرژی می‌خرد، کالاهایش را می‌فروشد و برنده قرارداد‌های زیرساختی ساخت و ساز می‌شود. پکن به واسطه همین منافع اقتصادی نیازی به نقش آفرینی سیاسی یا امنیتی نداشته استاز سیاست‌های امنیتی ایالات متحده که ماحصلش ساختار شکننده حاکم بر خاورمیانه هست، سود می‌برند. در همین راستا چین از نزدیک با متحدان و شرکای ایالات متحده در منا، به ویژه کشور‌های شورای همکاری خلیج فارس و مصر همکاری می‌کند و از بسیاری جهات، منافع پکن در خاورمیانه با منافع ایالات متحده مطابقت دارد. در عین حال، منا باید به عنوان بخشی از یک استراتژی جهانی بزرگتر در نظر گرفته شود که در قایش منافع ایالات متحده و چین به طور قابل توجهی متفاوت است. سیاست خارجی قاطعانه‌تر چین از زمان آغاز بحران مالی جهانی تحت رهبری هو جین تائو و در دوران شی جین پینگ برجسته‌تر شده است. استراتژی امنیت ملی ایالات متحده در سال ۲۰۱۷، چین را به عنوان یک رقیب بزرگ معرفی کرد و این رقابت در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا به سان دیگر سرزمین‌ها جریان دارد. پکن ابتکارات جهانی جدیدی را اجرا کرده - ابتکار توسعه جهانی (GDI)، ابتکار امنیت جهانی (GSI) و ابتکار تمدن جهانی (GCI) که در زیر مورد بحث قرار گرفته است - تا خود را به عنوان رهبر جنوب جهانی معرفی کند.

در قاب این تلاش ها، منا منطقه‌ای است که چین در چارچوبش به دنبال اجماع هنجاری مطابق با ترجیحات خود است. در نتیجه، نمونه‌های متعددی از رهبران جمهوری خلق چین را می‌بینیم که روایت‌هایی مبنی بر غیرقابل اعتماد بودن ایالات متحده و یا حضور تنش زای این بازیگر را ترویج می‌کنند. به عنوان مثال، پس از دیدار ژانویه ۲۰۲۲ با رهبران منا، وزیر خارجه چین، وانگ یی، گفت که خاورمیانه «از ناآرامی‌ها و درگیری‌های طولانی مدت به دلیل مداخلات خارجی رنج می‌برد. ما معتقدیم که مردم خاورمیانه ارباب خاورمیانه هستند. هیچ «خلاء قدرتی» وجود ندارد، و نیازی به «پدرسالاری از بیرون» نیست. در حالی که در دو دهه گذشته، جمهوری خلق چین به ندرت موضع ایالات متحده در خاورمیانه و شمال آفریقا را به چالش می‌کشید، امروز این امر به یک ویژگی عادی تبدیل شده، زیرا رهبران چین از نقاط فشار استفاده می‌کنند. بعد از حمله هفتم اکتبر حماس به اسرائیل، تلاش‌های پکن برای افزایش بی اعتمادی به ایالات متحده بیشتر شده و از همین رو شاهدیم که چین در تلاش است تا رهبران خلیج فارس را بیش از گذشته کنار خود قرار دهد.

اهرم‌های چین

چین برای تعامل دیپلماتیک در سراسر منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا رویکردی منسجم و سیستماتیک ایجاد کرده است. این کشور به طیف وسیعی از ابزار‌های دیپلماتیک دوجانبه و چندجانبه متوسل شده و این ابزار‌ها در سال‌های اخیر با سازمان‌های بین المللی که پکن در آن‌ها نفوذ قابل توجهی دارد تکمیل شده است. این بازیگر همچنین نمایندگان ویژه‌ای را برای مسائل خاص منطقه تعیین کرده است. چین در سطح دوجانبه با همه کشور‌های منطقه روابط دیپلماتیک دارد. بخشی از این روابط به واسطه مشارکت‌های استراتژیک، که مکانیسم‌هایی برای هماهنگی در امور منطقه‌ای و بین المللی هستند، تقویت می‌شوند. پنج کشور منا - الجزایر، مصر، ایران، عربستان سعودی و امارات متحده عربی - به شرکای استراتژیک جامع چین تبدیل شده اند، که در سطح بالایی در سلسله مراتب روابط دیپلماتیک با این کشور قرار دارند. این وضعیت زمینه ساز همکاری و توسعه در امور منطقه‌ای و بین المللی در سطوحی گسترده‌تر می‌شود. برای در نظر گرفتن این سطح از مشارکت، یک کشور باید به عنوان بازیگر اصلی منطقه‌ای در نظر گرفته شود که ارزش افزوده‌ای نیز فراهم می‌کند، مانند کنترل مصر بر سوئز، یا نقش رهبری عربستان بر بازار‌های انرژی.

چنین بازیگرانی سرمایه گذاری بیشتری را جذب می‌کنند، قرارداد‌های بیشتری با چین دارند و به طور کلی از طیف وسیع تری از منافع چین در منطقه حمایت می‌کنند. اینکه چین با عربستان سعودی و ایران شراکت راهبردی جامعی دارد به این معنی است که جلسات دوجانبه در سطح بالا برگزار می‌شود که بدون شک همین مقوله نقش چین در نزدیکی عربستان سعودی و ایران را برجسته کرد. در سطح چندجانبه، چین از مجمع همکاری کشور‌های عرب که شامل همه اعضای اتحادیه عرب است و مجمع همکاری چین آفریقا که شامل ۹ عضو اتحادیه عرب است در راستای منافعش بهره برداری می‌کند. در چنین انجمن‌هایی چندین کارگروه ویژه در سطح زیر وزارتخانه تعریف شده اند که هدفشان تعمیق تعامل دیپلماتیک است. چین فرستادگان ویژه‌ای را برای خاورمیانه و شاخ آفریقا منصوب کرده است، که همگی برای معرفی جمهوری خلق چین به عنوان بازیگری با نفوذ و علاقه‌مند به این موضوعات طراحی شده اند، اگرچه تأثیر هر کدام حاشیه‌ای بوده است.

دیپلماسی فعال پکن

پدر نهایت، بریکس و مجمع سازمان همکاری شانگهای، دو سازمان بین‌المللی است که چین در آن‌ها نقشی تأثیرگذار دارد، این دو نهاد در سال‌های اخیر کشور‌های خاورمیانه را به عنوان عضو پذیرفته‌اند. بریکس برای اولین بار در سال ۲۰۲۳ گسترش یافت و شامل عربستان سعودی، مصر، ایران، امارات متحده عربی و اتیوپی شد سازمان همکاری شانگ‌های در سال ۲۰۲۳ ایران را به عنوان عضو کامل پذیرفت. دیگر شرکت کنندگان منا در سازمان همکاری شانگ‌های بحرین، مصر، کویت، قطر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی هستند که همگی شرکای راهبردی پکن هستند. این ویژگی موجب نخواهد شد تا آن‌ها عضویت سازمان همکاری شانگ‌های را به دست بیاورند. در مجموع، دیپلماسی چین بسیار فعال و کاملاً موفق بوده و زمینه را برای حضور عمیق‌تر در خاورمیانه فراهم کرده است.

تلاش‌های چین برای ایفای نقش میانجی در مناقشه ها، بخشی از یک استراتژی بزرگتر است تا پکن را به عنوان یک بازیگر پیشرو جهانی معرفی کند. همانطور که گزارش MERICS در سال ۲۰۲۳ هشدار داد، "به نظر می‌رسد فشار میانجیگری فعلی چین تا حد زیادی بازتابی از رقابت ژئوپلیتیکی این بازیگر با ایالات متحده و جاه طلبی اش برای گسترش نفوذ جهانی خود به ضرر غرب باشد. " در منا و سایر نقاط، نتایج متفاوت بوده است. نزدیکی عربستان و ایران نمونه‌ای از "برد" کم هزینه برای چین است. بسیاری از مذاکرات منتهی به اعلامیه‌های مارس ۲۰۲۳ در پکن از طریق تلاش‌های عراق و عمان انجام شده است. به نظر می‌رسد دخالت چین به عنوان یک حامی قدرتمند که در دسامبر ۲۰۲۲ در ریاض مطرح شد و در سفر ابراهیم رئیسی رئیس جمهور به پکن در فوریه ۲۰۲۳ مورد بحث قرار گرفت. با توجه به مشارکت راهبردی جامع چین با سعودی‌ها و ایرانی ها، این کشور در خاورمیانه دارای اهرم‌های دیپلماتیک قابل توجهی است؛ بنابراین تنها قدرت بزرگی شد که توانست چنین نقشی را ایفا کند. با این حال، آنگونه که ناظران مدعی اند بیشتر زمینه‌ها قبل از دخالت چین فراهم شده بود و این نزدیکی خود نتیجه فشار‌های سیاسی و اقتصادی داخلی در داخل عربستان و ایران بود.




پیشنهاد میشه بخونید : برای مشاهده جزئیات کامل این خبر «مانور پکن در حیاط خلوت آمریکا/ چرا خاورمیانه تسلیم چین شد؟»اینجا را کلیک کنید. شفاف سازی:خبر فوق در سایت منبع درج شده و صرفا در این سایت بازنشر شده است .چنانچه به خبر فوق اعتراض دارید جهت حذف آن «اینجا» را کلیک کنید.

گزارش تخلف

تمامی مطالب از سایت های مجاز فارسی و ایرانی تهیه و جمع آوری شده است، در صورت وجود هرگونه مشکل از طریق صفحه گزارش تخلف اطلاع دهید.

جستجو های اخبار روز

اخبار برگزیده

هم اکنون میخوانند ..