کتاب «۳۶۵ روز در صحبت قرآن» ۳۶۵ قطعه کوتاه و بلند از قرآن برای آشنایی جوانان با تعلیمات فراگیر قرآن انتخاب شده و کوشش شده است که این گنجینه تصویری از ابعاد گوناگون کلام آسمانی برای مخاطب ترسیم کند.
این کتاب، تفسیر در معنی اصطلاحی کلمه مانند تفاسیری چون کشاف و مجمع البیان و امثال آن نیست، بلکه بیشتر انعکاسی از کتاب وحی در ادب عرفانی فارسی و اسلامی است و نگاهی دارد به قرآن از دیدگاه ادبی، زیباشناسی و اخلاقی، اجتماعی و عرفانی.
گروه اندیشه ایکنا به منظور بهرهمندی مخاطبان خود از این گنجینه قرآنی و ادبی اقدام به انتشار قطعههایی از کتاب «در صحبت قرآن» کرده است. سیصد و پنجاه و هشتمین قسمت از تحفه این کتاب با عنوان «عمل صالح بال پرواز به سوی خداست» تقدیم مخاطبان گرامی میشود.
مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعًا إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ وَالَّذِينَ يَمْكُرُونَ السَّيِّئَاتِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَمَكْرُ أُولَئِكَ هُوَ يَبُورُ ﴿۱۰ فاطر﴾
هر کس عزّت و سرفرازی (دو عالم) را جویاست، بداند که تمامی عزّت و افتخار از آن خداست. هر کلمه پاک(چون انسان پاک و شریف) به سوی او اوج میگیرد و کار نیکوست که آن کلمه را پرواز میدهد و آنان که برای انجام کارهای زشت مکر و حیله میکند عذابی سخت خواهند دید و مکر ایشان محو و نابود خواهد شد(10).
چون خداوند سرچشمه آفرینش است و وجودش جز خیر محض نیست، همه کمالات و فضایل نیز از او سرچشمه میگیرد و هر گوهری هست از خزانه اوست و هر کس از آن گوهر برخوردار است مرهون هدیه اوست. شان عزت و سربلندی و افتخار نیز تنها از آن خداست و هر که خواهد بدان عزت دست یابد باید که کلمات پاک بر زبان آورد و آن کلمات همچون کبوتری است که بالهای آن کارهای نیکوست. بنابراین گفتار نیکو بر بال کردار نیکو به سوی آن کردگار نیکو و صاحب عزت حرکت میکند و هر کس به خیالات باطل شیطانی مکر و تدبیراتی بیندیشد تا به عزّت دست یابد آن عزّت او را عین مذلّت خواهد بود زیرا کلمات ناپاک او و کارهای نادرست که از حرص و آز و شهوات دنیوی سرچشمه میگیرد او را به عذاب الیم درخواهد افکند و همه مکرها و حیلهها و چارههای بدیع و پیچ در پیچ که برای رسیدن به عزت و سربلندی اندیشیده است همه روی در هلاکت دارد. و به تعبیر مولانا چه بسیار مقامات بلند که مردم برای خود دست و پا میکنند، به منزله داری است که بر نقطهای بلند بر پا کرده باشند تا آن فرعون بیقدر و عزت را همه بنگرند که چگونه خوار و خفیف شده است.
«العزةُ لِله جمعیاً» چو شنیدید
خاطر به سوی سبلت و دستار مدارید (دیوان شمس)
عزیزی که هر کز درش سر بتافت
به هر در که شد هیچ عزّت نیافت
عزیزی و خواری تو بخشی و بس
عزیز تو خواری نبیند ز کس
خدایا به عزّت، که خوارم مکن
به ذل گنه شرمسارم مکن (سعدی)
چون نیک بنگریم خداوند از آن عزّت الهی همه آدمیان را بخشیده است زیرا او از روح خود در آدمی دمید و آن روح از عزّت و سربلندی آکنده بود از این رو اگر آدمی خود را با بندگی و پیروی شیطان خوار و خفیف نکند بلکه شکوه انسانی و عظمت نفس قدسی الهی خویش را پاس دارد عزیز دو عالم خواهد بود و سرّ آنکه بسیاری عارفان در مکتوبات خویش آدمیان را با عبارت «ای عزیز» خطاب کردهاند همین عزت ذاتی آدمی است. چنانکه عزیز الدین نسفی در کتاب الانسان الکامل گوید: شبی پیامبر فرمود: ای عزیز دیو اعوذخوان را و شیطان لاحولخوان را میدانی؟ گفتم: نه یا رسول الله. فرمود که: «فلان، دیو اعوذخوان است و فلان، شیطان لاحولخوان. از ایشان بر حذر باش» هر دو را میشناختم و با ایشان صحبت داشتم. ترک صحبت ایشان کردم.
منجمی را بر درختی بلند دار زده بودند. یکی پرسید تو که منجم بودی عاقبت کارها را پیشگویی میکردی، آیا این سرنوشت را برای خود دیده بودی؟ گفت: رفعتی میدیدم ولی ندانسته بودم به کدام موضع خواهد بود.
انتهای پیام