اگر شما هم تاکنون فکر می‌کردید که ترانسفورمرها شخصیت‌هایی در داستان‌ها بودند، سخت در اشتباهید؛ این رباط‌های بامزه واقعی هستند و هم‌اکنون نمونه واقعی آن‌ها موجود است. باور ندارید؟ در ادامه با سحر همراه باشید تا با چشمان خودتان این واقعیت را به تماشا بنشینید!
یک شرکت بلندپرواز که مهندسانش بلندپروازتر از خودش هستند، اقدام به ساخت یک ماشین کرده است که همچون آن داستان معروف، یک ترانسفورمر واقعی است. باورش کمی سخت است که در دنیای واقعی و در ابعاد بزرگ، این داستان عملی شده باشد اما خوشبختانه باوجود خلاقیت، همه‌چیز ممکن است. قبل ازآن‌که توضیحات بیشتری از این غول قرمز بدهیم، یک نکته را متذکر می‌شویم که در نوع خودش نادر است؛ اگر از خوانندگان مطلب ساعت ۲۴ بوده باشید، احتمالاً می‌دانید که تقریباً ۹۵ درصد اتفاقات عجیب و جالبی که تاکنون پوشش دادیم، ریشه در چشم‌بادامی‌ها داشته‌اند. اکنون این نوید را می‌دهیم که ترانسفورمر از چشم‌بادامی‌ها نه، بلکه توسط کشور همسایه خودمان زاده شده است. درست حدس زدید؛ این کشور همان ترکیه خودمان است!
Letrons که نام همین شرکت ترکیه‌ای است، موفق شده به کمک مهندسانش اولین نسخه‌ی کاملاً کاربردی ترانسفورمر را بسازد. این نمونه که دقیقاً مشابه داستان است، تمام ویژگی‌هایی که انتظار داریم را ندارد؛ نمی‌جنگد، حرکت نمی‌کند و پرواز هم نمی‌کند. تنها درزمانی که یک ماشین است، می‌تواند همچون یک خودرو عادی، حرکت کند. درواقع این نمونه یک نسخه‌ی تشریفاتی است که هزینه‌ی بالایی دارد؛ اما اگر خیلی علاقه‌مند هستید که یکی از آن‌ها را داشته باشید، هم‌اکنون می‌توانید سفارش بدهید!
architecturendesign.net
من این‌رو خیلی خوب می‌دونم که آدم‌ها وقتی بزرگ می‌شن اگه کسی رو دوست داشته باشن، اون دوست داشتن خیلی ارزشمند میشه، منظور من از بزرگ شدن بالا رفتن سن نیست، این فهمیدنه که آدم‌ها رو بزرگ می‌کنه.کسی که تنها می‌مونه و فکر می‌کنه بزرگ میشه،
کسی که سفر می‌کنه و از هرجایی چیزی یاد می‌گیره بزرگ میشه،
کسی که با آدم‌های مختلف حرف می‌زنه و سعی می‌کنه اون‌ها رو درک کنه بزرگ میشه.
واسه همین همیشه اعتقاددارم که کسانی که زیاد کتاب می‌خونن، می‌تونن آدم‌های بزرگی به شن، چون اون‌ها تنها می‌مونن و فکر می‌کنن، با داستان‌ها به سفر می‌رن، چیزهای مختلف یاد می‌گیرن و سعی می‌کنن بقیه رو درک کنن.
به نظر من زن‌ها و مردهایی که کتاب می‌خونن و روح بزرگی دارن، دوست داشتن و دل بستن واسشون خیلی با ارزشه.
قهوه سرد آقای نویسنده از روزبه معین
لینک کوتاه:
