به گزارش ایکنا، احد فرامرز قراملکی، استاد فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه تهران و چهره ماندگار علوم انسانی، 4 مردادماه در نشست پنجم سلسله نشستهای تجربیات پژوهشی استادان و صاحبنظران که به صورت وبیاری برگزار شد، گفت: اگر توفیق خداوند نباشد، انسان نمیتواند به جایی برسد، بنابراین از این جهت که خدا توفیق دانشجویی به بنده داده، شکرگزار هستم؛ ما یک سنوات داریم و یک تجربه؛ کسانی هستند که 15 یا 20 سال سنوات دارند، ولی تجربه نیاندوختهاند و برعکس کسانی هستند که با 5 سال سنوات به اندازه 10 سال ذخیره و تجربه دارند و تأکید بنده این است که تجارب حرفهای مهمتر از سنوات است.
قراملکی بیان کرد: ماجرای تلخ این است که در سیستم اداری ما به کسی بیشتر بها و حقوق داده میشود که سنوات بیشتری دارد و این شیپور وارونه زدن پیامدهای خوبی نداشته است و باعث شده تا گرفتار سنواتزدگی شدهایم. مواجهه ما با حوادث و فعالیتهای پژوهشی دو گونه است؛ یا آگاهانه و تحلیلی یا بیخبرانه است؛ اگر آگاهی تحلیلی و سنجشگرایانه داشته باشیم، تجربه اندوختهایم.
وی اضافه کرد: در حوزه و دانشگاه توسعه و تولید فراوانی رخ داده است، اما اینکه چقدر روشمند است، جای بحث دارد؛ بنده در این زمینه به اصلی رسیدم به نام «تقدم توسعه روششناختی بر توسعه معرفت»؛ یعنی اگر بر توسعه معرفت تأکید کنیم، اما توسعه روشمندی نداشته باشیم، همچنان شیپور وارونه نواختهایم و حاصلی نخواهد داشت؛ در غالب مراکزی که رشتههای الهیات را دارند یا اصلاً روششناسی وجود ندارد یا روششناسی تحقیق علوم رفتاری را برای دانشجویان الهیات بازگو میکنند.
رئیس انجمن اخلاق کاربردی ایران افزود: در سال 1376، نزد یک قاضی سختگیر یعنی وجدانم خودم را محاکمه کردم و به خودم تعهد دادم که اولاً در جایی پژوهش کنم که نیاز مبرم جامعه باشد؛ حوزه و دانشگاه پاسخگوی بالفعل نباشد و از عهده بنده برآید و اولین کار بعد از این تعهد، نوشتن کتاب روششناسی بود که به زبان عربی هم ترجمه شده است و خوشحالم که محققان تفسیر و فقه و ... بعد از این اثر، به روششناسی رو آوردند.
بیمارستان الهیاتنویسنده بیش از 200 مقاله پژوهشی و 43 کتاب در زمینههای مختلف، بیان کرد: ما در حوزه الهیات بیش از اندازه نظری و معطوف به خود جلو میرویم، اما دانش پزشکی الگوی خوب برای ما هست، زیرا پزشکی بدون بیمارستان رشد نمیکند و در الهیات هم باید دنبال ایجاد بیمارستان الهیاتی باشیم؛ بنابراین دنبال این مقوله رفتم؛ یعنی به عنوان فردی الهیاتی سراغ صنعت رفتم، بدون اینکه آشنا و پارتی داشته باشم، زیرا ما از طریق اخلاق حرفهای و سازمانی میتوانیم بهرهوری صنعت را افزایش دهیم و افزایش بهرهوری یعنی درآمد بیشتر، لذا خوشبختانه صنعت این مسئله را پذیرفت و شاید تقریباً محالی ممکن شد.
مدیر عامل بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی اضافه کرد: بنده گاهی احساس میکردم که تبدیل به کامیونی از اطلاعات شدهام که آن را بر ذهن و روح دانشجویان خالی میکنم، ولی بعد از مدتی به این رسیدم که کار معلمی تخلیه بار اطلاعات روی دانشجو نیست؛ بلکه تدریس، فرایند جمعی اکتشافی است؛ لذا مدتی است که وقتی در مقطع دکتری اسفار تدریس میکنم، ابتدا اسفار آیتالله مصباح و جوادی آملی را در دسترس دانشجویان قرار میدهم و میخواهم حتماً آن را بخوانند، بنابراین در جلسه آینده باید کار جدیدی ارائه شود که این مدل به طرح «از متنخوانی تا متنپژوهی» تبدیل شد. مدل این بود که ما در تدریس، دانشجو را وارد فرایند تاریخی میکنیم.
هوس نظریهپردازی / پختگی متواضعانهقراملکی با بیان اینکه هوس نظریهپردازی در کشور دو دلیل دارد، افزود: اولین دلیل سادهلوحی و دیگری کبر و نخوت است، زیرا فردی که این دو ویژگی را دارد، هر چه به ذهنش رسید آن را نظریه میداند؛ بنابراین ما نیاز به پختگی متواضعانه داریم؛ داستان علم داستان هوس برای نظریه دادن نیست و باید بین کار علمی نظریهپردازانه و از روی هوس تفاوت قائل شویم.
استاد تمام دانشگاه تهران اظهار کرد: من از سه استعاره مهم خیلی استفاده میکنم؛ اول عدهای در پژوهش مرغابیوار هستند و کارشان تکرار مکررات و درجا زدن است، ولی گاهی پژوهشگر، عقاب است که همت بالا دارد و چشمان تیزبین؛ استعاره سوم هم کلاغ کوچکی است که روی عقاب نشسته است؛ او سوار عقاب میشود و گردنش را نوک میزند؛ یکی از دشواریهای پژوهش، کسانی هستند که از سر حسادت و بیماری و عقبماندگی بر گردن عقاب نوک میزنند، اما عقاب آنقدر اوج میگیرد که سبب شود تا این گنجشکان نتوانند او را همراهی کنند؛ بنابراین در پژوهش، باید عقاب باشیم.
وی افزود: تجربه دیگر بنده این است که فروکاستن پژوهش به فرایند، مانع پژوهش است، البته بنده 20 سال قبل معتقد بودم که فرایند است، ولی امروز باور دارم فراخته و پروژه است؛ در این پروژه ایده و مسئله، نقشه، اجرای نقشه، انتشار و ارزیابی پسین داریم، ولی متاسفانه این ارزیابی پسینی معمولاً دیده نمیشود، لذا از دانشجویان استفاده مرغابیوار میکنیم. نمینگریم که این تولید ما بازتابی داشت، خوانده شد و نقدهایی به همراه داشت یا خیر؟ نه اینکه صرفاً اثر ما چاپ شود و ارتقاء بگیریم و بقیه موارد هم هیچ.
فرامرز قراملکی تصریح کرد: برای بنده نقدها مهم است؛ امام صادق(ع) از پیامبر(ص) نقل فرمودند که «احب اخوانی الی من اهدی الی عیوبی»؛ بنابراین فکر نکنیم اگر کتابی خوب فروخته شد، خوب هم خوانده شده است؛ بنده در کتاب ارمغان نقد، نقدهای دیگران به خود و نقدهای خود به دیگران را منتشر کردم.
زبان و روش؛ دو ابزار لازم برای پژوهشچهره ماندگار علوم انسانی خطاب به دانشجویان مقطع کارشناسی، اضافه کرد: کار اصیل دانشجویان این است که ابزارهای لازم برای پژوهش مانند زبان و روش را به خوبی فرابگیرند. همچنین باید بتواند مواجهه متنپژوهانه با متون داشته باشد و متن را به گفتوگو بگیرند.
قراملکی با تأکید بر اینکه ایدهپردازی منجر به رشد علم میشود، گفت: برای دستیابی به ایدههای مهم، مدلی داریم به نام مثلث پرسش، ایده و مسئله؛ این مدل را در مواجهه با آیه 84 اسراء «قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى شَاكِلَتِهِ فَرَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدَى سَبِيلًا» پیاده کردم. توصیه دیگر بنده نیز استفاده از محضر اندیشمندان ایدهپردازی مانند استاد مهدویراد و دستیاری کردن برای آنان است.
وی با بیان اینکه مجلات بینالمللی ویترینی برای عرضه معارف هستند، اضافه کرد: خواندن مقالات این نشریات بسیار مهم است و استایل نوشتن و موضوعات مورد بحث را به انسان یاد میدهد؛ یعنی اگر کسی بتواند از طریق مطالعه مداوم مقالات، خودش را با فضای بینالمللی شریک کند، به تدریج براساس اندوختههای خود خواهد توانست مقالاتی در تراز آن بنویسد.
انتهای پیام