در اینبخش بهترین فیلمهای وحشتناک ایرانی رابه شـما معرفی میکنیم. سینمای کشور ایران در ژانر وحشتناک هم فیلم هایي دیدنی در آرشیو خود دارد. فیلمهای بی نظیری همانند شب بیست و نهم کـه ترس را در شـما بیدار می کند، یا فیلم خوابگاه دختران کـه در لحظاتی واقعا هیجان و آدرنالین ناشی از ترس را وارد رگ هاي شـما می کند! در ادامه با مجله پارس ناز همراه باشید تا این فیلم ها را بیشتر بشناسیم.
فیلم طلسمدر سینمای سال هاي ابتدایی بعد از انقلاب، همان روزگاری كه فیلم ها با اهداف و مواضع خاص ساخته میشدند و همان سال هایي كه هنوز تكلیف چگونه بودن و حتی بودن سینما روشن نبود.«طلسم» داریوش فرهنگ درسال 65 شكل گرفت.
فیلمی كه داستانش هیچ جهت گیری اجتماعی و حتی سیاسی مشخصی نسبت بـه جریانهاي جاری در سینمای کشور ایرانِ آن سالها را نداشت، بلكه تنها روایتی بود كه میخواست خیال رابا ترس و تعلیق درآمیزد.«طلسم» داستانی در آنسوی ناكجاآباد را روایت می كند كه قرائن تنها حكایت از این دارد كه لوكیشن خیالی قصه،خطه شمال اسـت.
عروس جوان «قسم رحمانی» بـه بهای خونی ریختهشده بـه عقد مردی جوان «آتیلا پسیانی» از خانواده مقتول درمیآید.در راه بازگشت بـه خانه، عروس و شوهرش و خانواده داماد دچار توفان و حمله گرگ ها می شوند و دراین میان مرد و عروسش از دیگران جدا می شوند و مسیرشان بـه قصری میافتد کـه اهالی آنجا را شوم میدانند. دراین خانه یک شازده بریده از دنیا بـه همراه پیشکارش زندگی میکند.
همسر شازده پنج سال پیش گمشده اسـت. سرانجام مشخص میشود کـه این گم شدن توطئه پیشکارش اسـت کـه در ایام جوانی پدر شازده وی را مقطوعالنسل کرده اسـت و او نیز کـه پسر معمارباشی سازنده خانه اسـت، دست بـه تلافی زده و عروس شازده را در گوشهاي از این خانه پنهان کرده اسـت.این فیلم طی سال هاي 65 تا 68 نامزد دریافت چهار سیمرغ از چهار دوره از جشنواره فیلم فجر شد.
فیلم شب بیست و نهمفیلم «شب بیست و نهم» ساخته حمید رخشانی درسال 68، بی شك مهمترین اثر سینمای وحشت ایران اسـت. والدین كاراكتر «ارجمند» هنگام بدنیا آمدن و خاک کردن جفت او، با دیدن شبحی نگران آینده هستند.در تابستان ۴۲، شایعهاي درباره زمين لرزه تهران سرزبان ها میافتد و شهر تخلیه میشود. ارجمند در راه بازگشت بـه خانه، میان خیال و واقعیت شبحی را بر بام خانهشان می بیند.
دقایقی بعد در چند متری خود در آشپزخانه با شبح روبرو می شود و قصه با دلهره هاي بیشتر ادامه پیدا می کند. دراین فیلم، قواعد و مباحث ریشه اي ژانر، بـه خوبی بومی شده اند و فیلمساز توانسته تصویر تاثیرگذاری از رفتارهای غیراخلاقی كه ترس می آفریند را بازسازی كند.«شببیست و نهم» مانند تعداد زیادی از فیلمهای آمریكایی دهه 1970 و متعلق بـه ژانر وحشت، این قابلیت را دارد كه بازسازی شود.
فیلم اثیریمحمد علی سجادی، فیلمسازی در حوزه اجتماعی اسـت کـه گرایش بـه سینمای واقع گرایانه شاید اصلی ترین عنصر فیلم هایش باشد. او قبلا نیز از این قبیل داستانها با ژانرهای جنایی در کارنامه هنری خود داشته اسـت با این تفاوت کـه پرداخت سجادی بـه این داستانهاي رازآلود، همواره دارای شکل دقیق و حساب شدهاي بوده اسـت.
در ابتدای فیلم «اثیری» اما فیلمساز با نشان دادن حالت خلسهاي از خورشید «هانیه توسلی» و ارتباط او با یک روح سرگردان، پرده از راز یک جنایت مخوف برمیدارد. اثیری با حرکت در روندی آرام تا انتها ، تماشاگر رابه شکلی عمیق و درونی با فضای قصه و شرایط روحی شخصیتهاي فیلم درگیر می کند… این فیلم محصول سال 80 اسـت.
فیلم خوابگاه دختران«خوابگاه دختران» ساخته محمدحسین لطیفی و محصول سال 83 اسـت.این فیلم تلاش میکند با طرح موضوعاتی مانند جن و جنزدگی و پررنگ کردن حضور آنها در جایجای فیلم موقعیت خودرا در سینمای وحشت تثبیت کند.فیلم لطیفی اگر چـه تلاشی اسـت برای حضور در ژانر وحشت اما بـهرغم تمامی ترفندهای وحشتآورش نسخهاي رونویسی شده از فیلمهاي موفق و دلهره آور اینگونه سینمایی اسـت.
«خوابگاه دختران» با تکیه بر ترس دختران جوان از ساختمانی متروکه کـه نزدیک خوابگاه دانشگاه اسـت، صداهای مخوفی ازآن بـه گوش می رسد و روایت هاي مختلفی در مورد این صداها در بین اهالی محل وجوددارد، پیش میرود و درست جاییکه همه ی چیز بـه گونه اي پرداخت شده کـه حضور جن عینی و واقعی شود، زن سرایدار کـه بـه واسطه فیزیک، حرف هاي مرموز و … اولین گزینه اسـت بـه قتل می رسد…
فیلم پارک وی«پارک وی» فیلمی بـه كارگردانی فریدون جیرانی و محصول سال 85 اسـت. محمدرضا شریفی نیا، بیتا فرهی،آنا نعمتی،نیما شاهرخ شاهی و رعنا آزادی ور از بازیگران اصلی آن هستند.مشكل اصلی «پارك وی» اما شاید این نكته باشد كه آنچه تحت عنوان ژانر وحشت دراین فیلم دنبال می شود، گیرایی اجتماعی چندانی ندارد و در فضاسازی ایرانی و سینمایی امروز ایران، قابل باور نیست.
بعنوان مثال، وقتی قاتل روانی «کوهیار» بـه مرز جنون می رسد و با تبر بـه جان پدر رها میوفتد فقط سکانس مشابه فیلم «درخشندگی» بازسازی می شود. این فیلم روایت خشونتی افسارگسیخته اسـت کـه فقط بر وجوه پررنگ آن تکیه شده نه جایگاه قرار گرفتن در کلیت فیلم و از اینجاست کـه برخی جزییات موجود در فیلم هم کارکرد خودرا از دست داده و بدل بـه شوخی با فیلم «قصه عشق»، «لالایی» و… می شوند.
فیلم اقلیمامحمدمهدی عسگرپور در سومین فیلم بلند خود «اقلیما» نسبت بـه آثار قبلی سراغ قصهاي محدودتر رفته و بحرانهاي زندگی زوجی معاصر را محور اصلی کار خود قرار داده اسـت. این فیلم تلاش میکند ترس و وحشت را تا گرهگشایی پایانی فیلم بـه ماورا و تخیل و توهم نسبت دهد و با این انتظار ایجاد شده در مخاطب، از عوامل عینی و واقعی بعنوان برگ برنده خود برای غافل گیری مخاطب استفاده میکند.
«اقلیما» كه در دوره خود، گام بزرگی در جهت التیام وضعیت سینمای کشور ایران محسوب میشد، هم توانست منتقدان را راضی نگه دارد و هم ارتباط خوبی با مخاطب عام برقرار کند و حتی باعث شود کـه سطح سلیقه عام نیز بالا رود.داستان فیلم «اقلیما» اما تقریباً تکراری اسـت، توطئه برای بـه جنون رساندن زنی ثروتمند کـه قبل از این در فیلم «پرده آخر» نیز بـه شکلی دیگر روایت شده اسـت.
فیلم خواب لیلا«خواب لیلا» فیلمی بـه كارگردانی مهرداد میرفلاح اسـت.دراین فیلم ردپای تعداد زیادی از فیلمهای ترسناك و روانشناختی داخلی و خارجی با سوژه خواهران یا برادران از هم جدا مانده، از جمله فیلم «شاهزاده جزر و مد» از باربارا استرایسند و حتی «شاید وقتی دیگر» ساخته بهرام بیضایی را می توان دید. «خواب لیلا» قصه دختری 26 ساله اسـت كه در خانه بـه ارث رسیده از پدر و مادرش بـه تنهایی زندگی می كند.
او مدتی اسـت كه از طرف دختربچه اي با قدرت بدنی فوق العاده مورد حمله هاي وحشیانه قرار میگیرد و در نهایت با كمك یك روانشناس سفر بـه ناخودآگاه و ریشه یابی این بحران ها در كودكی هایش را آغاز می كند.صدا،صحنه سرد و سكانسهاي شوكه كننده از نقاط قوت «خواب لیلا» اسـت كه البته قربانی زمان نامناسب اكران شد و آن چنان كه باید بـه چشم نیامد.
فیلم حریم«حریم» دومین اثر سیدرضا خطیبی در مقام کارگردان بعد از فیلم «در شهر خبری نیست، هست» و محصول سال 87 اسـت.او دراین فیلم علاوه برکارگردانی، نوشتن فیلمنامه را نیز بـه عهده داشته اسـت.«حریم» در جزییات محتوایی اش ، تلاش کرده با استفاده از عناصر بومی همانند جنگلهاي شمال و روستاییانی کـه نمادی از دنیای مردگان هستند، هویتی مستقل از این ژانر را برای خود مهیا كند.
اما در برخی جاها ،باز اسیر همان فیلمهاي مطرح سینمای وحشت در چند سال گذشته مثل «کینه» و «حلقه» شده اسـت. درواقع مشكل اصلی «حریم» این اسـت كه فیلمساز، سن و سال و قدمت سینما را درنظر نمیگیرد و بدون توجه بـه قواعد و اصول، قصد تجربه گرایی دارد. اگر تجربه گرایی در كار اسـت، باز باید در راستای همان انتظارها باشد و این دقیقا همان چیزی اسـت كه سینمای وحشت بـه دنبال آن اسـت!
فیلم پستچی سه بار در نمی زندحسن فتحی ایده جذاب و بدیعی را در فیلم «پستچی سه بار در نمی زند» محصول سال 87 دستمایه قرار داده و توطئهها و قتلهاي درون خاندان قاجار را در بستر ژانر وحشت بـه تصویركشیده اسـت.این قصه در کلیات، کامل و بکر ، در جزییات، متناقض و در بیان نیز سست و ناگویا عمل می کند کـه این مسائل شاید برای این فیلم حرفه اي تا حدودی شبیه بـه خودزنی عمل كرده باشد.
«پستچیسه بار در نمی زند» با بازی محمدرضا متواضع، باران کوثری، امیر جعفری، پانتهآ بهرام، علی نصیریان، رویا تیموریان و لیلا زارع ، روایتی موازی و اپیزودیک از زندگی فردی بنام «ابراهیم» در كودكی، میانسالی و پیری اسـت کـه بـه ترتیب بر سه دوره تاریخیِ قاجار، پهلوی و معاصر منطبق شده اسـت.
فیلم آلفیلم سینمایی «آل» بـه کارگردانی بهرام بهرامیان تولید سال 88 اسـت.این فیلم با بازی مصطفی زمانی، آنا نعمتی، همایون ارشادی، هنگامه حمیدزاده، کیتوش آرزویان، سونیا کاتوزیان، لیزا عزیزیان و نارینه خاچاطوریان ، روایت مهندسی جوان اسـت كه بـه دستور مدیر شرکتی کـه در آن کار می کند باید بـه ماموریتی در ارمنستان برود.
زن مهندس باردار اسـت.آنها باهم راهی این سفر میشوند و در ارمنستان اتفاقهاي عجیب غریبی برایشان میافتد کـه همه ی زندگیشان را تحتتاثیر قرار میدهد.شاید بتوان «آل» را نیز یك نمونه بومی شده از ژانر وحشت بـه شمار آورد كه در پیچ و خم كشور ارمنستان تا حدودی سعی برای رسیدن بـه وادی وحشت داشته اسـت.
فیلم ماهی و گربهبی شك چیزی كه تماشاگران این فیلم از زمان تماشای آن در سینما بخاطر دارند این اسـت كه وقتی چراغ هاي سینما خاموش می شد و تاریكی همه ی جا را فرا میگرفت، نوشته اي بر روی پرده نمایان می شد:«براساس یك پرونده واقعی» و پس از خوانده شدن بریده جراید توسط راوی،با فراگرفتن خون روی پرده سینما، عنوان فیلم ظاهر میشد.
كمی آنطرفتر در فیلم قرار اسـت قتلی روی دهد،صدای جیغ هاي شخصیت مورد نظر بـه گوش می رسد اما بـه طرز بسیار فكر شده اي،مخاطب صحنه قتل دخترك را نمیبیند.یعنی درست سر بزنگاه كشته شدن،مكری دوربینش را برمی گرداند و صدای موسیقی شنیده می شود.این صحنه شاید بسیار رعب انگیزتراز نشان دادن هزاران صحنه قتل آمیخته با خون و فریاد باشد.
فیلم زار و گذشته هولناک یک ویلافیلم سینمایی «زار» بـه کارگردانی نیما فراهی و محصول سال 95 اسـت.این فیلم با بازی محمدرضا غفاری، حدیث میرامینی، سانازصفایی، میثاق زارع، سیناسهیلی، سمانه کاوندی و آناهیتا همتی بر اساس یک تجربه واقعی ساخته شده و داستان زوج جوانی اسـت کـه در دوران ماه عسل میزبان دوستانشان در شمال کشور میشوند، ویلای محل اقامتشان گذشته خوفناکی دارد و آنها ناخودآگاه درگیر ماجراهای هولناکی میشوند.
از دیگر فیلمهاي ساخته شده طی این سالها كه البته نمیتوان آنها را در ژانر وحشت گنجاند اما با ایجاد تعلیق و فضای رعب آور تا حد بسیار كمی بـه این ژانر نزدیك شدند، می توان بـه فیلم سینمایی «زنگها» بـه كارگردانی محمدرضا هنرمند محصول سال 64، فیلم سینمایی «ساحره» بـه كارگردانی داوود میرباقری و محصول سال 76، فیلم سینمایی «رز زرد» بـه كارگردانی علی خودسیانی و محصول سال 81 می باشد.
فیلم احضاردر ماه اخیر نیز سریال جدیدی در ژانر وحشت و در شبكه نمایش خانگی توزیع شده اسـت.«احضار» بـه تهیه كنندگی و كارگردانی رامین عباسی زاده، در حالی در شبكه نمایش خانگی پخش شد كه بـه واسطه جای خالی ژانر وحشت در آن، بـه نقل از فروشندگان محصولات هنری آن چنان كه انتظار میرفت با اقبال مواجه نشد.
این سریال روایت اجنه،ارواح و روابط بین این موجودات اسـت ورامین عباسی زاده کـه تجربه تهیه کنندگی آثاری چون «او یک فرشته بود»،«سقوط یک فرشته»،«کت جادویی»، «پلیس جوان» و«پریدخت» را در کارنامه هنری اش دارد بـه واسطه تجربه هاي تقریباً موفق دراین وادی كه در تلویزیون داشت سراغ این سوژه رفته اسـت.
اما یکی از جذابترین اخبار سینمای کشور ایران در چند هفته اخیر، خبر تولید فیلم جدید حمید نعمتا… اسـت. فیلمسازی کـه در تمام دوران کارنامه خود نشان داده کـه عاشق قدمزدن در مسیرهای تازه اسـت و اینبار هم قرار اسـت در ژانر وحشت طبعآزمایی کند، با «قاتلوحشی» کـه ششمین تجربه او در سینماست. فیلمی كه در مرحله بازنویسی فیلمنامه اسـت و اوایل پاییز سال 98 كلید خواهد خورد.
در ادامه چرا در سینمای ایران نمیترسیم؟ژانر وحشت در ایران ژانر پرهواداریست و فیلمهاي وحشتناک همیشه بـهخصوص در بازار زیرزمینی دیویدیهاي روز جزو پرفروشترینها بودهاند، اما بـهرغم وجود اینهمه ی طرفدار، تعداد آثار وحشتناک سینمای کشور ایران تا کنون حتی بـه تعداد انگشتان دو دست هم نمیرسد و جالب اینکه در بین این تعداد کمشمار یافتن فیلم جذاب حتی دشوارتر هم هست.
از سال ١٣٠٩ کـه اولین فیلم ایرانی سینما ساخته شد، بـه اینسو، شاید بتوان موفقترین فیلم وحشتناک سینمای کشور ایران را شب بیستونهم حمید رخشانی دانست، کـه با داستانی درباره آل و سایر خرافههاي فرهنگ ایرانی توانست مو بر اندام تماشاگرانش سیخ کند، اما حتی این فیلم هم نتوانست غول مدفون فیلم وحشتناک را در ایران بیدار کند.
دیگر تجربیات این سینما در ژانر وحشت، ازجمله رز زرد، خوابگاه دختران، اثیری، اقلیما، حریم، پستچی سهبار در نمی زند، پارکوی، خواب لیلا، زنگها، کلبه و حتی ماهی و گربه؛ با اینکه اغلبشان در ظاهر از مایههاي سینمای وحشت در روایت داستانشان استفاده کرده بودند، اما هیچکدام درنهایت نه بـهعنوان فیلم وحشتناک شناخته شدند و نه اینکه تماشاگران را ترساندند.
نکته مهم اینکه انگار سینماگران ایرانی از اینکه فیلمشان وحشتناک لقب بگیرد، خجالت میکشند و برای همین هم در جریان روایت بـه بیراهه میزنند. بـه این دلیل میبینیم کـه فیلمهایي با پتانسیل ترسآفرینی پر می شوند از انواع بیانیههاي اجتماعی و سیاسی و حتی روانشناسانه؛ مثل اثیری، مثل پارکوی کـه میتوانست یک اسلشر تکاندهنده باشد.
مثل خوابگاه دختران کـه سرگردانی کارگردانش بین کمدی و ترس فیلم رابه کاریکاتوری تبدیل کرد، مثل ماهی و گربه کـه ایدههاي فرمی کارگردان نفس فیلم را گرفت و مثل تمام فیلمهاي وحشتناک دیگر این سینما… اما چرا این اتفاق میافتد؟ چرا سینماگران ایرانی چنین کم سراغ فیلمهاي وحشتناک می روند؟ و چرا در همین معدود تلاشها هم هیچگاه فیلم موفقی حاصل نیامده اسـت؟
رضا درستکار منتقد سینمایی کـه آثار و مقالات زیادی دراین زمینه دارد، اعتقاد دارد کـه «چون در سینمای مـا تحلیل درستی از ژانر وجود ندارد، فیلمسازان مـا از ژانر فقط ظاهر را می گیرند و بـه جهانبینی و مضمون و دیگر متعلقات هر فیلمی بیتوجهی میکنند». بـه باور درستکار «فیلم وحشتناک معنی دارد. وحشت ژانریست کـه ریشهاش بـه اکسپرسیونیسم کشور آلمان میرسد و البته مایههاي فیلم نوآر را هم دارد.
«همسنگنبودن تخیل و رویا با واقعیت در تماشاگر ایرانی یکیدیگر از دلایل پانگرفتن ژانرهاییست کـه با خیال و داستان سروکار دارند». بـه عقیده این منتقد سینمایی گذشته از آثار ابتدایی سامویل خاچیکیان چون دلهره و ضربی و..؛ «شب بیستونهم حمید رخشانی موفقترین فیلم وحشتناک سینمای کشور ایران اسـت کـه با بهرهگیری از مسأله خرافی آل لحظاتی جذاب خلق کرده»…
علی مصلح حیدرزاده منتقد و مترجم دلیل پانگرفتن فیلم وحشتناک را در ایران بیتجربگی می داند: «مـا تجربه و سنت ساخت فیلمهاي وحشتناک را نداریم و بـه این دلیل صحنههاي فیلمهایمان خنثی از آب درمیآیند…» محمود پاکنیت بازیگر قدیمی هم «عدم تطابق فرهنگی مردم ایران با فیلمهاي وحشتناک» را مشکل اصلی ژانر وحشت در سینمای کشور ایران میداند: سینمای مـا کمترین تطابقی با سینمای وحشت ندارد.
چون زندگی مـا براساس احساسات و عواطف اسـت و طبیعی اسـت برایمان دراکولا محلی از اعراب نداشته باشد. بد نیست بحث را از زبان تهیهکنندهاي بـه اتمام برسانیم کـه خود در کارنامهاش فیلمی با مایههاي وحشت دارد. جواد نوروزبیگی کـه پستچی سهبار در نمیزند را تهیه کرده، مشکل ژانر وحشت را نبود فیلمنامه میداند:
«اگر سناریستها بتوانند فیلمنامه جذابی در ژانر وحشت بـه وجود آورند، مخاطب هم بـه هر حال جذب خواهد شد». نوروزبیگی البته عقیده دارد کـه این اتفاق تا کنون رخ نداده و حداقل اینکه «مـن تا بـه امروز ندیدهام. یعنی بعد از پستچی… هر سناریویی دراین ژانر خواندم، خوب نبود.» آیا حمید نعمتالله می تواند فیلمش را در ژانری با اینهمه ی مشکل بـه ساحل آرامش برساند؟ باید منتظر ماند و دید.