فرمانده کل سپاه: نباید خاکریز هسته‌ای و دیپلماسی را رها کرد /حاج قاسم ده‌ها بار قبل از شهادت انتقامش را از دشمن گرفته بود

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، سردار سرلشکر پاسدار حسین سلامی صبح پنجشنبه در اجلاسیه نهایی سالگرد شهادت حاج قاسم گفت: خاطره فراموش نشدنی و استثنایی زیباترین و باشکوه‌ترین بدرقه تاریخ قهرمانان اسلام به عرش الهی را سال گذشته در ۱۷ دی ماه در میدان شهدای کرمان دیدم؛ وقتی از میان جمعیت می‌گذشتم باران می‌بارید اما نه از آسمان، بلکه از چشمان مردمان این دیار که به پهنای صورتشان سیلاب اشک جاری بود.

وی ادامه داد: قصه عشق و دلدادگی عمیقی که نشان می‌داد در آن جمع هیچ‌کس خودش نبود همه مهر، روح و معنا و عشق بودند. همانند شمع می‌سوختند و گرمای حرارت عشق وجودشان به سادگی قابل مشاهده بود.

سرلشکر سلامی بیان کرد: من صحنه‌ای دل‌انگیزتر از آن روز و آن فشردگی جمعیت عاشقی که همه عشق و روح سلیمانی بودند، ندیده‌ام؛ حاج قاسم در همه این جمعیت تجلی و ظهور کرده بود و هیچ‌کس خود را نمی‌شناخت. همه فریاد می‌زدند و اشک می‌ریختند؛ این همه مهر و محبت از کجا در این قلب‌ها جای گرفت؟

اهم اظهارات وی را در ادامه به نقل از مهر بخوانید؛

* بعدها با خود می‌گفتم ای کاش شما مردم کرمان عاشورا و در آن ظهر خونین کنار امام (ع) می‌بودید، آن‌وقت هرگز این مصیبت‌ها بر اهل بیت امام وارد نمی‌شد و قافله سالار کربلا زینب کبری (س) با کودکان خردسال تنها نمی‌ماند که آن سفر طولانی را تا شام بلا انجام بدهد. درود خداوند بر شرف، غیرت و دل‌های پاک و صاف شما که روی زمین از مراسم تشییع یک تصویر زیبا آفریدید و این یک‌سال چقدر زود گذشت.

* گستره شخصیت هر فرد به افق اندیشه‌ها، قلمروی آرمان‌ها، ژرفای اعتقادات و منابعی که او از آنها الهام می‌گیرد؛ وابسته است و شهید سلیمانی در قله ارزش‌ها قرار دارد.

*{ با اشاره به اینکه سردار سلیمانی از قرآن تاسی می‌گرفت و با قرآن مأنوس بود}: حاج قاسم تجلی و درخشش آیات الهی در قامت یک مرد و چهره‌ای مردانه از قرآن عظیم بود.

*{ با اشاره به اینکه شهید سلیمانی در مقابل دشمنان ثابت قدم و به شدت قوی و در عوض در برابر مردم آرام‌تر و مهربان‌تر بود}: قاسم جان ما می‌دانست که باید با مردم نرم، لطیف، با طراوت و خاضع باشد.

* او عابد راکع ساجد پاسدار اسلام بود و پیروی از قرآن و پیامبر (ص) را در عمل اجرا می‌کرد. محبت، ارادت و عشقش از خدا سرچشمه می‌گرفت و در اطاعت از مقام معظم رهبری به‌گونه‌ای بود که آهنگ قدم‌هایش با فرمان رهبر انقلاب تنظیم می‌شد و حتی اگر حس می‌کرد رهبرِ او در دل به چیزی اکراه دارد، آن را انجام نمی‌داد. در حقیقت شخصیت معیار بود، یعنی کاملاً می‌شد از گفتار و عملش یک شخصیتی برای همگان تبیین کرد.

*{ با طرح این پرسش که چرا شهید سلیمانی به قلب‌ها نفوذ کرده است}: کسی که ایمان و عمل صالح انجام می‌دهد، خداوند او را صاحب دل‌ها می‌کند. او از دشمن نمی‌ترسید چرا که کبریا را از آن خدا می‌دانست و با این عقیده تربیت شده بود که دشمنان توان ربودن چیزی از دست او را ندارند.

* او غیبت نمی‌کرد، تهمت نمی‌زد، سنجیده سخن می‌گفت و کسی را تحقیر نمی‌کرد؛ این‌ها به او عظمت می‌داد شاید جلوه‌های شخصیت او بیش از شمشیر زدن او در میدان به او عظمت می‌داد. او با غیرت بود و نمی‌توانست ببیند نوامیس مسلمانان در خیابان‌ها آواره شده‌اند؛ او در جستجوی صلح می‌جنگید و روحش با صلح، عفو و بخشش خو گرفته بود.

* یکی از ممتازترین خصوصیات سردار سلیمانی این بود که اجازه نمی‌داد جبهه دشمن از خط مقدم جلوتر بیاید؛ اذن عقب نشینی نمی‌داد و می‌دانست اگر عقب نشینی کند باید امتیازات زیادی به دشمن بدهد. او می‌دانست که دشمن را باید تعقیب کرد و به او اجازه پیشروی نداد. این درسی است که او در همه زمینه‌ها حتی مساله هسته‌ای، به همگان داد؛ نباید خاکریز اول را چه در دیپلماسی و چه در زمینه هسته‌ای و در هر مورد دیگری رها کرد. تاکتیک او این بود که دشمن را تعقیب می‌کرد و این نکته مهمی است.

* حاج قاسم ده‌ها بار انتقام خود را قبل از شهادتش از دشمن گرفته بود، او شخصیتی مهار نشدنی برای دشمن بود که جهان اسلام را به هم گره زده بود. او هرگز اجازه نداد نقشه دشمن برای سیطره بر جهان ذره‌ای شکل بگیرد و هنر او پاره کردن نسخه‌های دشمن در همه عرصه‌های نظامی، سیاسی و… بود. حاج قاسم قدرت‌های بزرگ را می‌شکند و آنها را از قلب میدان به حاشیه می‌کشاند؛ این یک تاریخ است و تاریخ هرگز از حرکت نمی‌ایستد و متوقف نمی‌شود.

*{ با اشاره به اینکه اگر ملتی بشکند دیگر نمی‌تواند قد علم کند}: دشمن آمده بود بر ما مسلط شود و بگوید در نبرد اراده‌ها ما را می‌شکند، اما حاج قاسم اراده دشمن را شکست. این جنگ تقابل اراده‌ها است و هر کس بتواند اراده خود را تحمیل کند برنده است و تسلیم شدن در برابر اراده دشمن یعنی شکست خوردن، لذا او فرهنگی ساخت که تسلیم و شکست در آن معنا ندارد.

* امروز راه او ادامه دارد و شهدا همیشه زنده‌اند یعنی حاج قاسم عمر ابدی داشته و راهش ادامه دارد. حمله دشمن به قلب مقاومت موجب شد که روح جدیدی در بین مسلمانان روییده شود و دوباره جوان‌ها پیشانی‌بندها را بسته‌اند و امروز شهادت حاج قاسم احیاگر جهاد در بین مسلمانان از هر قوم و قبیله‌ای شده لذا میراث او ابدی است.

* ما در یک نقطه متوقف نمی‌شویم او آرمان‌های بلندی را دنبال می‌کرد و پرچم پس از او به دست دیگری است و چیزی عوض نشده است تنها ما امروز یک شهید ماندگار داریم که الهام بخش نسل‌های آینده است. وقتی شخصیت او توصیف می‌شود، آن‌وقت جوانان جدیدی به این مکتب می‌پیوندند و این شهادت تأثیرگذار می‌شود. ابومهدی المهندس هم سرباز بزرگی بود او هم توسط علمای بزرگی تعلیم دیده و مرد بزرگ و پرهیزکاری بود که اجازه نداد دشمن در عراق میدان سازی کند.

* سردار شهید حسین پورجعفری بزرگ مرد دیگری است که در کنار حاج قاسم بود؛ او صاحب منش و مرام ابوالفضلی، وفادار و فداکار بود. شهید پورجعفری هرگز حاج قاسم را ترک نکرد همیشه در سختی‌ها با نجابت، باحیا، مهربان و گرم بود؛ این شهید بزرگوار دوستدار و یک برادر واقعی برای سردار بود.

* یاد شهدای مراسم تشییع حاج قاسم را گرامی می‌داریم؛ ما هر چه داریم از شهدا داریم و شهدا متعلق به همه هستند.

* خانواده حاج قاسم نیز در طول ۴۰ سال در آفرینش این حماسه بسیار مؤثر بودند، زیرا نبودن او را تحمل می‌کردند و همواره دلهره و اضطراب داشتند که آیا می‌توانیم تحمل و شکیبایی خانواده‌های شهدا را داشته باشیم؟

*حاج قاسم هرگز برای عملش پاداشی طلب نکرد، او در جستجوی پاداش مادی و حتی تشویق‌های معنوی نبود و از ستایش و تمجید شدن بیزار بود.

* من هرگز مردم کرمان را با آن خاطره تشییع باشکوه فراموش نمی‌کنم و هر سال در هر سمتی باشم در روز سالگرد شهادت سردار سلیمانی به کرمان می‌آیم و به خانواده‌های شهدای تشییع هم درود می‌فرستم و پای شما را می‌بوسم.

27215