تبلیغات ویژه

» خرید ممبر تلگرام »طراحی سایت و سئو »خرید فالوور و لایک »ادمین حرفه ای اینستاگرام »پکیج آموزش ارزهای دیجیتال »تبلیغات در اینستاگرام »خرید پیج اینستاگرام

مطالب مهم




خاطرات وکیل/ بخشش17سال حبس سارق مسلح با یک لیوان

پیش از آشنایی با مهندس،آنقدر تحت تاثیر توصیفات گوته از حافظ و شیراز قرار گرفته بودم که بلافاصله پیشنهاد ازدواج دانشجوی شیرازی  دانشگاه را پذیرفتم  وبار سفر از مونیخ به شیراز را به عشق او و به هوای تنفس در محیطی که حافظ غزل سرایی کرده بستم.حال و احوال چهل سال زندگی  کنار همسرم عطر و بوی بهار نارنج وطراوت غزل های حافظ را داشته،من و مهندس در شیراز زندگی آرام و با عشقی داشتیم تا اینکه ....

توصیفات بانو از زندگی  در شهری که زادگاه من است به قدری برایم تازگی داشت و جذاب بود که هیچ دلم نمی خواست  این حس عاشقانه و شاعرانه  را با کلمات سخت و خشن حقوقی ضایع کنم.عامدانه خودم را مسحور دلدادگی و نگاه عاشقانه ی ایشان به زندگی کردم تا اگر شده برای لحظاتی از فضای پر تنش کار و پرونده دور شوم و سحر کلمات بانو موثر افتاده بود که برای دقایقی فراموش کردم این زوج کهنسال عاشق چندی پیش با هجوم سارقین مسلح چه بر روح و روانشان گذشته وهیولاهایی در قالب انسان ، نیمه شب با نقاب و قمه به طمع پول و طلا خوابشان را پریشان کرده اند.

گفتگوی من و بانوبا این عبارت خاتمه یافت:با صدای افتادن دیگ مسی از خواب پریدم اما همین که چشمم به پسرها افتاد،غش کردم!

هادی چند ماهی در ساختمان در حال احداثِ روبه روی منزل مهندس نگهبان بوده و در این مدت مهندس و همسرش هر از گاهی با شربت آبلیموو عرقیات شیرازعطش گرمای تیر و مرداد شیراز را از تن وی به در می کردند ،غافل از اینکه این مهمان نمک نشناس همان روزها آمد و رفت منزل مهندس را زیر نظر داشته تا وقتی مطمئن شده جزپیرمرد و همسرش کسی در منزل مهندس زندگی نمی کند،با وقاحت تمام و در اوج نامردی،به عوض جبران مهمان نوازی ایشان، نقشه ی سرقت از خانه ی مهندس را طراحی می کند.

هادی در اظهاراتش نوشته بود ظرف چند ماهی که در محدوده منزل مهندس مشغول کار بودم متوجه شدم که محله ی پول دارها و خوش نشین های شیراز هست.چند روزی مرخصی گرفته برگشتم شهرستان تا با نوید و حسن نقشه سرقت از منزل مهندس را با آنها در میان بگذارم،نوید ابتدا مخالفت کرد و گفت:من تازه ،داماد شده ام و میخوام مثل آدم کار کنم و نون حلال برای تازه عروسم ببرم،اما وقتی از جواهرات و دلارهای مهندس براش گفتم قبول کرد که با ما همراهی کند

بازجو:مگر تو ازاموال مهندس خبر داشتی؟هادی:نه،برای اینکه نوید و وسوسه کنم چیزی گفتم و او هم باور کرد...

متهمین پرونده با نقشه ی طراحی شده توسط هادی با زدن نقاب و در دست داشتن قمه حدود ساعت دو بامداد وارد منزل مهندس شده به جستجوی طلا و دلار و...کل اتاق های ساختمان را زیر ورو می کنند .وقتی چیزی پیدا نمی کنند وارد آشپزخانه شده تا کابینت های آشپزخانه را وارسی کنند که در همین حین ظرف مسی از بالای کابینت به زمین برخورد می کند ،همزمان با سر و صدای افتادن دیگ صدای  مهندس و بانو ازاتاق خواب شنیده می شود.حسن وهادی وارد اتاق خواب می شوند تا دست و دهان مهندس و همسرش را ببندند که بانو از حال می رود،نوید با فریاد مهندس که می گوید:هر چیزی می خواهید ببرید ولی با من و همسرم کاری نداشته باشید وارد اتاق خواب می شود که مهندس از او طلب آب برای همسرش می کند.هر سه به آشپزخانه بر می گردند،نوید یک پارچ آب و لیوان بر می دارد تا به مهندس بدهد  که ممانعت حسن موجب درگیری این دو می شود، هادی پادرمیانی می کند وغائله با رفتن نوید به اتاق خواب تمام می شود.

نوید:وقتی وارد اتاق خواب شدم، با دیدن قاب عکس عروسی مهندس و همسرش که شبیه عکس عروسی خودم بود برای لحظه ای تمام بدنم خیس عرق شد آنقدر حالم بد شد که بی اختیار دست و دهان مهندس و همسرش را باز کردم وبدون اطلاع بچه ها از منزل مهندس زدم بیرون،هنوز دو سه قدم دور نشده بودم  که ماشین گشت وارد کوچه شد،ترسیده بودم و نمی دونستم چه کار کنم،سریع برگشتم سمتِ خانه ی مهندس که...

گزارش پلیس110: واحد گشتی حین گشت زنی شبانه با متهم نوید مواجه که حالت غیر عادی و دویدن وی به سمت منزل مهندس موجب سوءظن مامورین شده،عدم توجه وی به دستور ایست پلیس و باز بودن درِ ساختمان مهندس موجب ورود گشتی ها به منزل مهندس شده ،متهم هادی و حسن با رویت مامورین از درِ حیاط ساختمان  متواری شدند ،در تعقیب وگریز مامورین با متهمین،هر دو متهم بازداشت به قرارگاه دلالت(عبارتی که در غالب گزارشات ضابطین به کار می رود،جایگزین اعزام ) شدند.در تفتیش متهمین دو عدد النگوی طلا،تعدادی مروارید و صد دلار آمریکا رویت که ضمیمه پرونده شد.

پرونده با گزارش پلیس و شکواییه ابتدایی مهندس وهمسرش به دادسرا ارجاع شده بود لذا پس از اعلام وکالت،لایحه ای تنظیم و مستند به ماده651قانون مجازات اسلامی رفتار مجرمانه متهمین را در قالب سرقت مسلحانه در شب که مشمول5تا20سال زندان و74ضربه شلاق است تحلیل و بنا بر تبصره1و2ماده130همین قانون با توجه به نقش هادی در طراحی نقشه و..اتهام وی را سردستگی گروه تعریف کردم....

رسیدگی به اتهام متهمین در دادسرا با توجه به شفاف بودن موضوع سریع تر از سایر پرونده ها منجر به صدور کیفرخواست علیه هر سه متهم به اتهام شرکت در سرقت مسلحانه در شب موضوع ماده651قانون مجازات  و ارسال پرونده به دادگاه کیفری 1شد.جلسه دادگاه با حضور متهمین و وکلای تسخیری ایشان به تصدی سه تن از قضات با تجربه استان پس از قرائت کیفرخواست توسط نماینده دادستان تشکیل شد.سپس به وکالت از شکات ضمن قرائت شکواییه طی شرحی با توجه به اقدامات هادی به عنوان طراح و سرگروه سارقین تقاضای تفهیم اتهام وفق تبصره1و2ماده130قانون مجازات را مطرح کردم.جلسه دادگاه پس از دفاعیات وکلای تسخیری  در مرحله اخذ آخرین دفاع بودکه مهندس و بانو وارد جلسه شدند،با عذرخواهی از رئیس دادگاه موکلینم را معرفی کرده با ایماء و اشاره از مهندس علت مراجعه به دادگاه را پرسیدم که با اشاره به بانو متوجه ام کرد به خواست ایشان مراجعه کرده اند،از جایگاه وکیل مدافع به سمت بانو شدم تا دلیل مراجعه را جویا شوم که پیش از رسیدنِ من با همان لهجه ی شیرین از رئیس دادگاه اجازه خواست تا صحبت کند...

آقای قاضی این سه تا پسر با من و شوهرم کاری کردند که چند ماهی است خواب به چشم های ما نیامده اما در بین این سه یکی از آنها ذات پاک و مهربانی دارد به همان اندازه که ذات و باطن یکی خیلی پلید است...درهمین حین رو به هادی کرد و گفت:خجالت نکشیدی به خانه ی ما بدون اجازه  وارد شدی؟تو که این چند ماه هر وقت غذا و خوراک میخواستی درِخانه ی ما به رویت باز بود!چطورخودت را انسان می دانی؟حتی حیوان ها هم کاری که تو کردی نمی کنند...با صورتی گلگون و عصبی از هادی روبرگرداند و به نوید نگاه کرد:پسرم تو که اینقدر مهربانی چرا با اینها همراه شده ای؟حیف تو نیست که چنین دوستانی داری؟آقای قاضی این بچه را به مادر وهمسرش بخشیدم که میدانم تازه عروسی دارد که در خانه منتظر اوست.او با دادن آب و باز کردن دست و دهان ما نشان داد که پسر بدطینتی نیست. و من از حق خودم به او گذشت می کنم و از شما هم تقاضا می کنم کمکش کنید.

جلسه دادگاه پس از اظهارات بانو و اخذ آخرین دفاعیات متهمین به پایان رسید .قضات علی رغم معذوریت قانونی در اعلام نظر قضایی قبل از انشاء حکم بنا بر اصرار وتقاضای بانو در اعلام مجازات نوید قول دادند با توجه به اعلام رضایت شکات و بنا بر اقدامات انسانی وی در کمک به شکات حین عملیات اجرایی جرم و همکاری موثر وی در کشف جرم و دستگیری سایر متهمین وی را مشمول تخفیف دانسته مجازات وی را کمتر از حداقل قانونی برابر با سه سال حبس اعلام کردند.

*وکیل دادگستری

1717




پیشنهاد میشه بخونید : برای مشاهده جزئیات کامل این خبر «خاطرات وکیل/ بخشش17سال حبس سارق مسلح با یک لیوان»اینجا را کلیک کنید. شفاف سازی:خبر فوق در سایت منبع درج شده و صرفا در این سایت بازنشر شده است .چنانچه به خبر فوق اعتراض دارید جهت حذف آن «اینجا» را کلیک کنید.

گزارش تخلف

تمامی مطالب از سایت های مجاز فارسی و ایرانی تهیه و جمع آوری شده است، در صورت وجود هرگونه مشکل از طریق صفحه گزارش تخلف اطلاع دهید.

جستجو های اخبار روز

اخبار برگزیده

هم اکنون میخوانند ..