تبلیغات ویژه

» خرید ممبر تلگرام »طراحی سایت و سئو »خرید فالوور و لایک »ادمین حرفه ای اینستاگرام »پکیج آموزش ارزهای دیجیتال »تبلیغات در اینستاگرام »خرید پیج اینستاگرام

مطالب مهم




«پایتخت» و زاهدان ظاهرپرست!

سریال سیروس مقدم یک ویژگی مهم دیگر هم دارد و آن عدم انفعال است؛ تا جایی که در هیچ کدام از فصل ها نسبت به اتفاق های روز بی تفاوت نبوده. «پایتخت» با نقد مهاجرت سیل آسا و حساب نشده، به تهران شروع شد و با زبانی شیرین عواقب تداوم مهاجرت را یادآوری کرد.
«پایتخت» در سری های بعد وجوه مختلف دیگری از فرهنگ عمومی و شخصی را نشانه گرفت. محسن تنابنده در مقام طراح و سرپرست نویسندگان به همراه سیروس مقدم ،‌آیینه ای دست گرفته و مقابل مخاطب قرار داده اند. منتها چون زبان سریال طنز است، گزنده‌ترین و تندترین نقدها  به دل می‌نشیند و مخاطب آن را «برخورنده» نمی‌داند. 
 مخاطب بر خلاف فلان مسول یا رسانه، به‌جای تحلیل های پیچیده، شخصیت های سریال را آدم هایی معمولی می بیند که با آن ها وجه اشتراک زیاد دارد. به همین خاطر است که بخوبی «حال» نقی را درک می کند و او را می فهمد، وقتی خواهر زاده اش را تحکم می کند که «از این به بعد به من بگو حاجی دایی!»  
تفاوتی که اشاره شد همین است‌؛‌«پایتخت» فقط و فقط دنبال خنداندن نیست بلکه مسیری متفاوت برای ایجاد خنده انتخاب می کند. آن چه تا این جای فصل شش مشخص شده این است که «نقد زهد ظاهری» مهم ترین عامل پیش برنده سریال است. در این مسیر هم خنده ایجاد می شود و هم تلنگر زده می شود.
نمود آن را در جای مهر نقش بسته بر پیشانی نقی شاهدیم. ریش نقی و نوع لباس او که ظاهرا به دلیل تلاش برای همرنگ شدن با سیاسیون است، نشانه ای دیگری از ظاهر سازی است. سازندگان سریال در مسیر «نقد زهد ظاهری» از پوشش نقی فراتر رفته و داستان حج رفتن او را هم برجسته کرده اند. نقی حج می گذارد اما در مهمانی ولیمه حج مشخص می شود او همانی است که بود!‌ نقی باز هم دیگران را ناخواسته دست می اندازد و به سخره می گیرد، با هیجان از اعمال حج می گوید و حتی گرفتار اغراق می شود و در نهایت از دادن یک سوغاتی کوچک به دیگران دریغ می کند!
در همه این اتفاق ها،‌ سازندگان حواس‌شان هست که وجه کمدی سریال کمرنگ نشود. حتما خاطرتان هست که پایتختی ها در اوج درگیری با داعش هم کمدی سریال را از یاد نبردند و متعالی ترین حرف را با زبانی شیرین روایت کردند.
این بار حرف متعالی «پایتخت» یادآوری این نکته است که « صورت زیبای ظاهر هیچ نیست/ ای برادر سیرت زیبا بیار» این مفهوم بارها در قالب سریال های مختلف شده اما بیان آن با زبان طنز،‌ نشان از جسارت سازندگان «پایتخت» و درک درست مدیران تلویزیون دارد.
 اگر تجربه و تبحر نباشد،‌ نمی توان این گونه با ظرافت مناسک حج را نشان داد تا شوخی با آن طبیعی جلوه کند و مهم تر این که بدون اشاره مستقیم آسیب تقید بیش از حد به ظواهر گوشزد شود. نمونه اش در قسمت اخیر که نشان داده شد آب زمزم، فقط بهانه ای است برای یادآوری عهد انسان با خدای خود. چه بسا همه آب از زمزم نباشد اما این نیت آدمی است که آن آب را صاحب ارزش می‌کند: « کعبه فقط سنگ نشانی است که ره گم نشود...»
سریال «پایتخت» به حوزه ای حساس و مهم ورود کرده و تا این جا توانسته است در حد توان خود موفق عمل کند. ریشه نقد زهد ظاهری و ریاکارانه به متون کهن ما برمی‌گردد و چه خوب که سازندگان «پایتخت» این مفهموم متعالی را حالا با زبانی طنز یادآور می شوند. همانی که صائب تبریزی قرن ها پیش آن را این طور وصف کرده بود: خرفه تزویر از باد غرور آبستن است....

۲۵۲۵۸




پیشنهاد میشه بخونید : برای مشاهده جزئیات کامل این خبر ««پایتخت» و زاهدان ظاهرپرست!»اینجا را کلیک کنید. شفاف سازی:خبر فوق در سایت منبع درج شده و صرفا در این سایت بازنشر شده است .چنانچه به خبر فوق اعتراض دارید جهت حذف آن «اینجا» را کلیک کنید.

گزارش تخلف

تمامی مطالب از سایت های مجاز فارسی و ایرانی تهیه و جمع آوری شده است، در صورت وجود هرگونه مشکل از طریق صفحه گزارش تخلف اطلاع دهید.

اخبار برگزیده

هم اکنون میخوانند ..