خلاصه:
دانلود دلنوشته نگار مى گویند دستانش مدت هاست براى دیگرى شده پوزخندى مى زنم او از اول هم براى من نبود.. صدایت امد که شکستم واى از ان روزى که نگاهت هم صداى أفکارت شود توهم همان ایهام این روزهاى من است دست در دست کدامین یاردست در بالین کدامین حسچه رویاى غریبى شده این دنیا…
دلنوشته های دیگر ما:
تنهایى مدت هاست خانه ى رویاهایم شده
سکوت کن و دستانت را از اغوش گرمت باز کن
این تویى تو ازادى از هر حس دروغیشین ازادى
زندگى هایمان بى شک مى تواند زیبا تر باشند
اگر تنها دغدغه ى زندگیمان مهربانى باشد
جاى دورى نمى رود یک روز در همین نزدیکى ها
لبخند هایمان را چند برابر پس خواهیم گرفت شاید خیلى زیبا تر …
ارزوهایم با اغوش تو معنا یافت دنیاى من با صداى تو
ارامش روزهایم نفس هاى هر روزم دوستت دارم
دوستت داشته‌ام، دوستت دارم، دوستت خواهم داشت…
برای زاده شدن تنها جسم کافی نیست؛ اکنون کجاست؟
چه می‌کند ؟ کسی که فراموشش کرده ام! .
راز عشق خویش را آهسته خوان در گوش من
جستجو کن عشق را در گرمی آغوش من
میخوام بمونم و تموم رنگهای رنگین کمون دروغ رو ببینم …
میخوام بمونم و بنویسم… میخوام مردمو بشناسم…
تو خیال میکنی شناختن آدمای خوب و بد خودش کم کیف داره؟
گمون میکنی دیدن طبیعت و لذت بردن از طبیعت تموم شدنیه؟ .
در قلبت جایى براى من هست؟ مى شود
اگر دوستش دارد چرا می گذارد اشک بریزد
غم هایش از تعداد تارهای موهایش بیش تر شود
به خودم که می ایم اشک می ریزم
من بازیچه ی احساس پاکم بودم
پیشنهاد می شود
دلنوشته برای قلبِ شکسته ام | Yegane
این مطلب را به اشتراک بگذارید
