وی همان ابتدا ادعا کرد ناخواسته دست به این جنایت زده است .
عزیز دیروز در شعبه ششم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد. در ابتدای جلسه نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و طبق ماده ۶۱۲ قانون مجازات اسلامی برای عزیز درخواست مجازات کرد.
سپس عزیز روبه روی قضات ایستاد و گفت : من از بچگی همراه خانواده ام به فرانسه رفتم و در آن جا بزرگ شدم. اما چون بیشتر اقوام و دوستانم در ایران بودند برای دیدن آن ها با گرفتن ویزای سه ماهه به ایران آمدم. من در مهمانی که دوستانم برگزار کرده بودند شرکت کردم و آن جا مشروب خوردم. اما یک باره حالم بد شد و خون بالا می آوردم که دوستانم تصمیم گرفتند مرا به خانه دوست صمیمی ام فهیم ببرند.
وی ادامه داد: من سوار ماشین فهیم شدم اما در بین راه دوستانم تصمیم شان را تغییر دادند وخواستند مرا به خانه پسر خاله یکی از دوستانم ببرند که مخالفت کردم و از ماشین فهیم پیاده شدم. عزیز گفت: من کاپشنم را از تنم در آوردم و سیگار و چاقویی را که در جیب کاپشنم داشتم در دست گرفتم . قصد داشتم پیاده قدم بزنم اما فهیم و دوستانم پیاده شدند تا مرا بار دیگر سوار ماشین کنند. آن ها می گفتند نمی خواهند با این حال تنهایی در خیابان راه بروم. سپس با من درگیر شدند و در آن کشمکش نمی‌دانم چاقو چطور به گردن فهیم برخورد کرد .
وی ادامه داد: فهیم دوست صمیمی ام بود، او و خانواده‌اش می‌دانند من واقعاً قصد کشتن او را نداشتم . مرگ فهیم یک اتفاق تلخ بود .
وی در حالی که سرش را پایین انداخته بود گفت: بعد از درگیری با فهیم به خانه عمویم رفتم و صبح روز بعد عمویم گفت فهیم جان سپرده است که از شنیدن این ماجرا شوکه شدم. من می خواستم به فرانسه برگردم که پلیس به سراغم آمد و بازداشت شدم.
وی ادامه داد : من در ۱۱ سالگی پدرم و در ۱۶ سالگی مادرم را از دست دادم .سابقه بیماری روانی دارم و حال و اوضاع روانی خوبی ندارم. به همین دلیل خانواده فهیم حاضر شدند با دریافت دیه از قصاص گذشت کنند.من همیشه شرمنده آن ها هستم و بخشش آن ها را فراموش نمی کنم.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.
23302
