هشتمین شب از شب‌های «هزارداستان» به روایت مردان جوانی اختصاص دارد که در میانه و تفریح و لذت بردن از زندگی مشغول به کار خیر شدند و رنگ و بوی زندگی‌شان تغییر کرد.
در هشتمین قسمت از فصل پنجم برنامه گفت‌وگو محور «هزار داستان»، ارشا اقدسی، بازیگر و بدل‌کار سینما و تلویزیون میزبان سه مرد است که روایت‌هایشان از سبک زندگی خاصی خبر می‌دهد.
در یکی از این روایت‌ها مرد جوانی از الگوی زندگی‌اش، یعنی پدرش می‌گوید. پدری که خلبان است و در این کار یکی از بهترین‌هاست. از کودکی کفش پدر را واکس می‌زده، دستمال‌گردنش را می‌شسته و اتو می‌کرده و لباس‌های پدر را می‌پوشیده و...اما دست روزگار او را هل می‌دهد به سمت زمین‌شناسی، اینکه بین خلبانی و زمین‌شناسی توانسته ارتباطی برقرار کند، روایتی است که در هشتمین شب آن را می‌بینیم و می‌شنویم.
روایت پزشک جوان آفرود بازی که در وسط حوادث کشور پیدایش می‌شود، داستان دوم این قسمت است. او که با ماشین پاترولش وسط گل‌ولای و سواری و کوه و دشت و جاده نوردی است، خبردار می‌شود باید خودش را به شهری برساند که مردم به تجهیزات او نیاز دارند، ماجرای حضور او در آن شهر داستان دوم این قسمت است.
داستان سوم روایت مردی است که بعد از خدمت سربازی در ناامیدی و دل‌زدگی از زندگی به سر می‌برده است، پدرش از او رقمی را قرض می‌گیرد و کاری را انجام می‌دهد که زندگی او شکل متفاوتی به خود می‌گیرد.
ارشا اقدسی به‌عنوان میزبان، داستان این سه مهمان را به یک روز خاص برده که همان روز هر سه در یک شهر حضور دارند. روایان، داستان‌هایشان از حضور در آن شهر را بازگو می‌کنند.
هشتمین قسمت از فصل پنجم مجموعه «هزارداستان» ساعت ۱۹ از شبکه نسیم پخش شده و تکرار آن ساعت سه بامداد و ۱۳ ظهر روز بعد است. تهیه‌کننده این مجموعه جواد فرحانی است و کارگردانی آن را مریم نوابی نژاد به عهده دارد.
