درحالیکه کشاورزان در کشورهای توسعهیافته از مزایای بیشمار دسترسی به کلاندادهها برای بهبود روشهای زراعی بهرهمند هستند، کشاورزان دنیای فقیرتر در نبود این دسترسی، با بحرانهای بزرگتری مواجه خواهند بود.
با فرارسیدن بهار در نیمکرهی شمالی، کشاورزان سراسر جهان بهتکاپو افتادهاند تا دریابند چه نوع محصولاتی باید بکارند و چگونه کشتوزرع خود را مدیریت کنند. در ایالات متحدهی آمریکا، کشاورزان برای اخذ چنین تصمیماتی معمولا از حجم عظیمی از دادهها استفاده میکنند تا بفهمند کشاورزی و دامپروری در سالهای اخیر، چگونه پیش رفته است، خاک آنها به کمبود کدام دسته از موادمغذی دچار است و چه روشها و تجربههای موفقی وجود دارند که آنها هنوز از آن بهرهای نبردهاند. افزونبراین، کشاورزان آمریکایی از مزایای دسترسی به تسهیلات و بیمههایی ارزان برخوردار هستند؛ چراکه بانکها و کارگزارهای بیمه نیز به اطلاعات موردنیاز برای ارائهی پیشنهادهای توجیهپذیر دسترسی دارند.
این دادهها مزیتی کاملا آشکار دارند: آنها باعث افزایش بازدهی مزارع میشوند و به رشد بخشهای اقتصادی دخیل در تولید محصولات غذایی کمک میکنند. در این روزها که دنیای ما بهسختی در تنگنای عواقب ناخوشایند ناشی از تغییرات اقلیمی و محدودیت منابع طبیعی گرفتار شده، چنین دادههایی باید بهمراتب بهتر و کارآمدتر شوند و همچنان بهوفور دردسترس افراد قرار گیرند. در پنج سال گذشته، ایالات متحدهی آمریکا حجم برداشت فراوانی از محصولاتی نظیر ذرت و سویا را شاهد بوده که بخشی از دلایل آن به وضعیت مساعد آبوهوایی برمیگردد. باوجوداین، دلایل دیگری به استفادهی مؤثرتر از دادهها مربوط میشود که موجب شده از میزان ثابتی از زمین و بذر و کود بتوان حجم بیشتری محصول بهعمل آورد.
در دنیای فقیرتر، تصویر بسیار متفاوتتر از آن چیزی است که در دنیای توسعهیافته دیده میشود. بسیاری از کشاورزان در نزدیکی خطِفقر زندگی میکنند و تنها با تاریخ و سرزمین و سنّتهای جامعهی خود پیش میروند. مهارتها و دانش آنها تحسینبرانگیز است؛ اما آنها بهوضوح به فقر دادهها مبتلا هستند. آنها به کسب مشاوره از مشاوران فنی دولتی و دانشگاهی وابستهاند که خودشان اغلب دانش کمی دربارهی مناطق محلی دارند.
آنها برای تأمین بذر و کود و دیگر مواد کاربردی در این حیطه به شرکتهایی تکیه میکنند که هیچ اطلاعی دربارهی نحوهی عملکرد این محصولات در وضعیت محلی این افراد ندارند و حتی اگر کشاورزان نیز برای تغییر وضع زراعت خود آماده باشند، بازهم نخواهند توانست به اعتبار و بیمهی توجیهپذیری دست پیدا کنند؛ زیرا در آنجا، شرکتها نیز اطلاعاتی برای برآورد خطرهای مالی این نوع سرمایهگذاریها ندارند.
کشاورزی ترکیبی پیچیده از عوامل مختلف اقلیم، زیستشناسی، شیمی، فیزیک، اقتصاد و فرهنگ است
درمقابل، دولتها نیز اطلاعات لازم برای شناسایی راهحلهای جدید را ندارند. حدود ۱۰ سال پیش، مقامهای آفریقایشرقی و شرکای توسعهی آنها بررسی این موضوع را شروع کردند که چرا فقط تعداد کمی از تولیدکنندگان خُردهپای محصولات لبنی برای سرمایهگذاری روی نیاز روبهرشد مصرفکنندگان شهری اقدام میکنند. این قضیه حتی شامل تولیدکنندگانی میشد که به آب و زمین کافی نیز برای شروع تولید دسترسی داشتند. بررسی وضعیت کشاورزان محلی حاکی از دسترسی ضعیف به مراقبتهای دامپزشکی و تجهیزات تولیدمثل دامها بود. تلاشهای انجامشده برای ارائهی این خدمات به کشاورزان باعث شد دامداران بتوانند شیر بیشتری در ازای هر گاو استحصال کنند. این راهحل بسیار ساده بود؛ اما تنها بهدلیل کمبود داده دسترسی به آن دشوار بهنظر میرسید.
اگر کشاورزی آسان و مسیرهای بهرهوری نیز واضح بود، آنوقت شاید دادهها دیگر از اهمیت چندانی برخوردار نبودند. بااینحال، واقعیت آن است که کشاورزی ترکیبی پیچیده از عواملی مختلف نظیر اقلیم، زیستشناسی، شیمی، فیزیک، اقتصاد و فرهنگ است که همگی از منطقهای به منطقهی دیگر تفاوت پیدا میکنند. اغلب روشهایی که کشاورزان و دولتها یا سازمانهای غیردولتی میآزمایند، بنابر دلایل پیشبینینشده با شکست مواجه میشوند. در چنین وضعیتی، توانایی خطرپذیری و یادگیری سریع دو نیاز اساسی بهشمار میآیند و ازقضا، هر دو اینها به وجود دادههای خوب و قابلاتکا نیازمند هستند.
خوشبختانه امروزه تلاشهایی برای بهبود دادههای کشاورزی آغاز شدهاند. ابتکار تازهی سازمان ملل متحد با نام 50 X 2030 سپتامبر گذشته در حاشیهی مجمع عمومی سازمان ملل شکل گرفت. این ابتکار نوعی تعهد محسوب میشود که قرار است هزینهی بازسازی سیستمهای اطلاعات کشاورزی را در ۵۰ کشور درحالتوسعه تا سال ۲۰۳۰ متقبل شود. متولیان این حرکت تازه با همکاری تحلیلگرانی از دفاتر آمار ملی و بانک جهانی و سازمان غذا و کشاورزی سازمان ملل متحد قصد دارند بهطور مستقیم با کشاورزان کار کنند و اطلاعات کاملی دربارهی محصولات کشاورزی و دامداری موردنیاز و شیوههای کاربردی و گزینههای مؤثر برای افزایش پایداری و بهرهوری تولید و ارائه کنند. کنیا و غنا و سیرالئون اولین میزبانان اجرای این طرح جدید هستند.
50 X 2030 تلاش بلندپروازانهای برای بررسیهای منظم وضعیت کشاورزی در ۵۰ کشور از کشورهای کمدرآمد جهان تا سال ۲۰۳۰ است تا بتوان پس از ترکیب این دادهها با منابع اطلاعاتی دیگر، آنها را دراختیار همگان قرار داد. این ۵۰ کشور منتخب ۳۰ کشور از آفریقا و ۱۰ کشور از آسیا و ۱۰ کشور از آمریکایلاتین و منطقهی کارائیب را شامل خواهند بود.
مقالههای مرتبط:بهعلاوه، در این طرح فرصتهای هیجانانگیز زیادی برای بهکارگیری دادههای ماهوارهای نیز وجود دارد. در طول دههی گذشته، عملکرد حسگرهای ماهوارهای با بهبودهای زیادی مواجه شده است؛ بهطوریکه تمامی مزارع کوچک نیز امروزه بهطرز دقیقی زیر نظارت ماهوارهها قرار گرفتهاند.
این احتمال وجود دارد که در چند سال آینده، بهلطف قدرت ماهوارهها بتوانیم رصد دادههای مربوط به مزارع جهان را به امری روزمره تبدیل کنیم؛ اما خطری واقعی نیز وجود دارد که ممکن است از تحقق این چشمانداز جلوگیری کند. اگر کشورها و حامیان این نوع طرحها صرفا روی شیوههای تحقیقات میدانی و سنّتی تکیه کنند، ممکن است از مزایای فناوری تازهی ماهوارهای غافل بمانند.
درعینحال، اگر آنها بهسرعت بهسمت رویکردهای مبتنیبر «کلاندادهها» گام بردارند و روی شیوههای تحقیقات میدانی سرمایهگذاری نکنند، بازهم بهاحتمال زیاد روشهای ماهوارهای آنگونه که بایدوشاید، جوابگو نخواهند بود. تفسیر مناسب دادههای ماهوارهای مستلزم بهکارگیری الگوریتمهایی است که از دادههای سالهای گذشته استخراج شده باشند و همانطورکه پیشتر نیز اشاره کنیم، امروزه دادههای بسیار اندکی دربارهی مزارع خُرد دراختیار ماست.
کشاورزان نیمکرهی شمالی نباید تنها کسانی باشند که از مزایای دادههایی مطمئن برخوردار میشوند. اکنون این فرصت برای سرمایهگذاری همزمان روی روشهای زمینی و نیز روشهای مبتنی بر ماهواره فراهم آمده است. اتکای صرف فقط بریکی از روشهای جمعآوری دادههای سنّتی یا ماهوارهای، نمیتواند آن پیشرفت لازم را برایمان بهارمغان آورد. همانطورکه هر بذر خوب برای رشد به خاک حاصلخیز نیاز دارد، اینجا هم فقط استفادهی بهینه از ترکیب روشهای سنّتی و جدید میتواند ما را به هدف نهایی رهنمون کند.