خلاصه :
دانلود رمان خانه جن زده _ قصه درباره دو خانواده ای است که با محبت به یک دیگر وصل هستی و اونا برای مسافرت به مدینه میرن وقتی به مدینه می رسند دیر وقت بود مجبور به اجاره یک خونه ترسناک میشوند …
این رمان اختصاصی سایت یک رمان است.
رمان جنازه ای در آشپزخانه | jasmine
قسمتی از رمان:
به آدرس خونه رسیدن.عبدالرحمان از ماشین پیاده شده و به سمت هتل بزرگ شتافت سعد از ماشین پیاده شد و داد کشید
سعد: اهای داداش، کجا میری؟
عبدالرحمان: نمیبینی، میرم داخل.
سعد: خدا هدایتت کنه، این هتل نیست، ما برای واحد های کنارش اومدیم. عبدالرحمان، به خونه نگاهی کرد.
حس کرد، خونه خیلی قدیمیه، و به درد مسکن بودن نمیخوره.سعد دست عبدالرحمان رو گرفت، و به داخل خونه برد، تا سر خونه با صاحبخونه، به توافق برسند. بعد دقایقی آنها به خیابون برگشتند. سعد حس کرد، عبدالرحمان در حال فکر کردن است.به او گفت
سعد: چته؟
عبدالرحمان: تو ندیدی خونه چجوریه، اصلا خوشم نیومد ازش، حس کردم خونه کثیفه.
سعد: نه کثیفه، نه چیزی، توهم زدی. من خیلی از قرار داد خوشم اومد.
عبدالرحمان: شوخی میکنی، یعنی میخوای هتل رو ول کنیم، ساکن اون بشیم؟
سعد: هتل لازم نیست.
عبدالرحمان: اگه بخاطر پوله، غمت نباشه همه چیز با من، ولی اینجا شب رو نمونیم.
سعد خوشحال شد ولی برای تعارف گفت
-ازت انتظار نداشتم این رو بگی، تو میخوای خونه رو ول کنیم ساکن هتل بشیم، تجملات می خوایم چکار؟
عبدالرحمان: ولی من دخترام نازک نارنجی، اونها از این وضع اصلا خوششون نمیاد.
سعید: داداش من هتل میخوایم چکار، چقدر تو خرج بیخود دوست داری
پیشنهاد می شود
ترجمه رمان شاهدخت خاکستر | roro nei30 و jasmine