نویسنده : نگاه ۱۸ دیدگاه بازدید : 4,095 تاریخ : ۲۸ دی ۱۳۹۷
دانلود رمان برگزیده سیاهیدانلود رمان برگزیده سیاهی
یارا یه پسر بهنظر آروم و به دور از هر حاشیهایه؛ اما هیچچیز اطراف اون عادی نیست.
چیزیکه دوروبر یارا پرسه میزنه، اون رو برای نیستی انتخاب کرده. مسبب این انتخاب،
مرد جذاب و خوشپوشیه که خودش هیچی نمیدونه. توی جهان سیاهی، جملهی
«سر بیگـ ـناه تا پای دار میره؛ ولی بالای دار نمیره» یه جوکه؛ جوکی که میشه ساعتها
بهش خندید. سر یارا از خیلیوقت پیش تا پای دار رفته بوده؛ اما حالا با اتفاقات عجیبی که
براش میفته، چهارپایهی زیر پاش هم زمین زده میشه و سرش میره بالای دار؛ داری از جنس مرگ و قدرت!
دانلود رمان برگزیده سیاهی
پیشنهاد : دانلود رمان خواستگاری شکلاتی جاوا،اندروید،ایفون،pdf
پیشنهاد : دانلود رمان درنده ی ولارینال جاوا، اندروید،pdf،ایفون مقدمه:وارد اتاق شد. با عجله پردهها را کشید.
اصول جنگیری را از بر بود.
موضوع احضار شیطان که وسط میآمد، بهتر بود نوری وارد نشود.
مقدمات اولیه را انجام داد.
چشمهایش را بست. چند ثانیه گذشت.
شوکه شده، نفسش را حبس و چشمهایش را باز کرد.
درون مایعی غلیظ فرورفته بود. مایعی غلیظ و سیاهرنگ.
در موردش شنیده بود. خون سیاه! خون خاصهی شیطان، رگ قدرت سیاهی زمین!
چشمهایش میسوختند؛ آنها را بست.
با حسنکردن خون سیاه اطراف خودش، چشمهایش را باز کرد.
چیزی شبیه سنگ قبرهای متعدد را روبهروی خودش میدید. چمن زیر پایش سبز تیرهرنگ بود.
سرش را چرخاند. آبشاری بزرگ روبهرویش خودنمایی میکرد. آبشار خون سیاه!
شیطان او را به ابدیت عهدنامه آورده بود. انتظارش را داشت.
نترسید. لبخندی زد.
صدایی در گوشهایش پیچید. صدایی گیرا با حرفهایی جذاب و فریبنده. همانطور که برازندهی شیطان بود!
خواستهها گفته شد. معامله انجام شد. عهدنامه امضا شد. عهدنامهای میان او و شیطان!
تمام شد. چشمهایش بسته شد.
شیطان میخندید؛ به خوشخیالی او!
او نمیدانست شیطان ضرر نمیکند.
دانلود رمان برگزیده سیاهی
(4.3)میانگین امتیاز از(35)رأی(86.29%)