تبلیغات ویژه

» خرید ممبر تلگرام »طراحی سایت و سئو »خرید فالوور و لایک »ادمین حرفه ای اینستاگرام »پکیج آموزش ارزهای دیجیتال »تبلیغات در اینستاگرام »خرید پیج اینستاگرام

مطالب مهم




مرگ تقی ارانی، یک پرونده مفتوح

تقی ارانی از آن تبریزی هایی بود که عشق به ایران در خونش موج می زد. از همین رو پس از عزیمت برای تحصیل به فرنگ با مهم ترین گروه ناسیونالیستهای ایرانی در اروپا پیوند خورد و خود را در ذیل مکتب مجله کاوه به رهبری یک تبریزی دیگر به نام سیدحسن تقی زاده تعریف کرد. مطالعات بعدی او در حوزه فلسفه و اندیشه اندک اندک او را به سوی ماتریالیسم رهنمون شد و به این ترتیب راه و آرمان جدیدی برای خود ترسیم نمود. با پایان تحصیل و دفاع از رساله دکتری شیمی راهی وطن شد و به همراه مادر و خواهرانش در تهران عصر رضاشاهی رحل اقامت افکند. معلمی پیشه کرد و روزی از هفته را در خانه به ملاقات با رفقای همفکری که گرد آورده بود اختصاص داد. با همین گروه از رفقایش، مجله دنیا را درآورد؛ مجله ای برای تبیین ماتریالیسم. اندک اندک، رفقایش را برای جذب رفقای بیشتر به تبلیغ واداشت، تبلیغ نفر به نفر و با رعایت اصول مخفی کاری.

ناسیونالیست سابق هنوز به ایران عشق داشت اما آرمان جدیدش آرمانشهری داشت به پایتختی مسکو و به رهبری ژوزف استالین که صد البته هرگونه ناسیونالیسم را بر نمی تابید. هم از این رو تقی دیگر از علایق ناسیونالیستی اش نمی گفت به ویژه آنکه یکی از رفقای موثر گروهش که از هشت سالگی در روسیه نشو و نما کرده بود علناً کمر بسته ی شوروی در ایران بود. این رفیق آنقدر موثر بود که خامه ای او را از 50 تن دیگر جدا کرده بود: عبدالصمد کامبخش.

کامبخش از نسل شازده های قجر بود که در روسیه خلبانی آموخته بود و به دلیل سکونت در آن کشور، زبان روسی را چون زبان مادری تکلم می کرد. ورود او به ایران و حضورش در نیروی هوایی، بیش از آنکه سودی برای مقاصد جاسوسی شوروی در ایران داشته باشد به ضرری بزرگ برای گروه ارانی تبدیل شد. بازداشت کامبخش پرده از راز دست اندرکاران مجله دنیا برداشت. مجله ای که از فرط علمی و فلسفی بودن برای ماموران اداره سانسور غیرقابل فهم و در نتیجه بیخطر تلقی می شد.

بازداشت اتفاقی یک شومن به نام محمد شورشیان که از آشنایان گروه بود اما به دلیل بی خبری اش از مفاهیم ماتریالیستی توسط خامه ای در زمره سه نفر عضو متمایز 53 نفر قرار گرفته حلقه محاصر گروه تقی ارانی را تنگ تر کرد و سرانجام مطابق قانون منع تبلیغ مرام اشتراکی در ایران ابتدا ارانی و سپس همه ی رفقا را در چنگال نظمیه رضاشاهی گرفتار کرد. ترتیب بازداشت اعضا به شیوه ای بود که ارانی در مظان اتهام لو دادن سایرین قرار گرفت امری که با صحنه سازیهای کامبخش روز به روز تقویت می شد تا آنکه در جریان محاکمه و استماع دفاعیات کامبخش و ارانی، ورق برگشت و این بار کامبخش در مظان اتهام قرار گرفت. به فاصله کوتاهی از این رخداد، ارانی راهی انفرادی شد و در اندک زمانی با اعلام خبر مرگ در اثر بیماری تیفوس، رفقای زندانیش را شوکه و خیال کامبخش را راحت کرد. برخی حواریون ارانی همچون بزرگ علوی و انور خامه ای تا پایان عمر معتقد بودند کامبخش نه تنها از مرگ او شوکه نشده بلکه برای سرپوش نهادن بر خیانت خود، طی هماهنگی با رفقای بالا (شوروی) امکان قتل عمد ارانی را فراهم کرده بود زیرا ارانی گرچه کمونیست بود اما دم خروس ملی گرایی اش نه از کامبخش نهان مانده بود و نه از رفقای بی تعارف روس.

اعلام پزشک زندان به مادر تقی ارانی مبنی بر وجود سم در خون او، روایت های اعضای 53 نفر از رفتارهای مشکوک کامبخش، طرد کامبخش از سوی 53 نفر پس از سقوط رضا شاه و آزادی از زندان و در نتیجه پناه بردنش به شورویها و سرانجام پذیرش کامبخش به حزب تاسیس یافته توسط بقایای 53 نفر (حزب توده) با دستور و تحکم شورویها نشان از آن دارد که پرونده ارانی گرچه تاحدود زیادی مسکوت مانده اما هنوز نمی توان آن را پرونده ای مختومه دانست.  

منتشر شده در روزنامه ایران  4/11/97  




پیشنهاد میشه بخونید : برای مشاهده جزئیات کامل این خبر «مرگ تقی ارانی، یک پرونده مفتوح»اینجا را کلیک کنید. شفاف سازی:خبر فوق در سایت منبع درج شده و صرفا در این سایت بازنشر شده است .چنانچه به خبر فوق اعتراض دارید جهت حذف آن «اینجا» را کلیک کنید.

گزارش تخلف

تمامی مطالب از سایت های مجاز فارسی و ایرانی تهیه و جمع آوری شده است، در صورت وجود هرگونه مشکل از طریق صفحه گزارش تخلف اطلاع دهید.

جستجو های اخبار روز

اخبار برگزیده

هم اکنون میخوانند ..