خبرگزاري آريا –
تکفرزندان افرادي هستند که در مرکز توجه والدين قرار دارند
“تک فرزندي”؛ مسئلهاي که اين روزها به دليل عوامل فرهنگي، اجتماعي و دغدغههاي شخصي بسياري از زوجين امروزي را نسبت به خانوادههاي نسل قديم درگير کرده و تبعات خاصي را براي کودک و خانواده ايجاد کرده است در همين راستا يک روانشناس تخصصي کودک “تکفرزندي” را پديدهاي چند بعدي دانست و گفت: “تکفرزندان” افرادي هستند که در مرکز توجه والدين قرار دارند لذا اين کودکان به دليل برآورده شدن نيازهايشان ناکامي را کمتر تجربه ميکنند و والدين آنها “تکفرزندي” “خودمحوري” و “خودخواهي” را براي فرزندشان معنا ميکنند.
طالعي با بيان اينکه “تکفرزندي” پديدهاي چند بعدي و چند محوري است که نميتوان دليل مشخصي براي آن در نظر داشت، افزود: بروز پديده “تکفرزندي” وابسته به زمان ازدواج و فرزندآوري زوجين است، بطوريکه در اين زمان مفهوم اساسي بلوغ اجتماعي، فکري و اقتصادي مطرح ميشود و باتوجه به اينکه ايران نسبت به دهه گذشته با افزايش سن ازدواج همراه بوده بنابراين بايد در نظر داشت که بلوغ فکري، اجتماعي و اقتصادي جوانان به تأخير افتاده و به تبع آن تک فرزندآوري نيز بروز پيدا کرده است. طبق آمارهاي مرکز آمار ايران زوجين بين سه تا چهار سال تمايل به فرزندآوري ندارند و بعد از اين فاصله زماني، اگر مشکلات پزشکي و نازايي در اين زمينه دخيل نباشد زوجين به مرحله فرزندآوري ميرسند.
اين روانشناس تخصصي کودک و نوجوان در ادامه ضمن بررسي علت بروز “تکفرزندي” از ديدگاه فرهنگي گفت: سبک زندگي انسانها از نظر فرهنگي نسبت به گذشته تاکنون تغييرات زيادي داشته است به طوريکه زوجين قبل از اهميت به فرزندآوري ابتدا به پيشرفت و ارتقاء سطح زندگي خود اهميت ميدهند. آنها بعد از ازدواج همچنان رشد شخصي، تحصيلي و شغلي برايشان از اهميت بيشتري برخوردار است لذا اين نوع از زوجين بعد از تولد اولين فرزندشان به دليل افزايش بار مسئوليت از فرزندآوري بيشتر منصرف ميشوند چراکه در اين زمان جايگاه فرزند از نظر والدين امروزي تغيير کرده و آنها مانع پيشرفت والدين ميشوند بنابراين اين مسئله باعث شده رشد فردي و شخصي تقويت و بهجاي آن مسئله “فرزندآوري” تضعيف شود.
به گفته طالعي امروزه سبک زندگي “شخص محور” جايگزين سبک “اجتماع محور” شده، چند سالي نميگذرد که سياست جمعي ايران بر مبناي “فرزند کمتر، زندگي بهتر” است؛ لازم به ذکر است والديني که اکنون به سن ازدواج رسيده و داراي “تکفرزند” هستند ثمره همين شعارند و اين سياست باعث شده جامعه به سمت “تکفرزندي” حرکت کند؛ سياستهايي که براي اين مسئله برنامهريزي صحيحي نداشته است.
وي با بيان اينکه فرزندان امروز نسبت به فرزندان نسل قبل نيازها و مشکلات پيچيدهتري دارند خاطرنشان کرد: همچنين طبق تجارب روانشناسي بسياري از والدين از سرسخت بودن تربيت فرزندان شکايت دارند و همين مسئله باعث شده والدين بعد از تربيت فرزند اول به نوعي خسته شده و به تولد يک فرزند اکتفا کنند در همين راستا بسياري از والدين نيز بر اين باورند که “توجه به کيفيت تربيت فرزندان در ابعاد مختلف بسيار بهتر از توجه به کميت آنهاست.
اين روانشناس تخصصي کودک و نوجوان در ادامه درباره چگونگي رفتار والدين با “تکفرزندان” نيز گفت: تک فرزندان از کودکي نيازمند برقراري رابطه، رقابت و همکاري با همسالانشان هستند تا از اين طريق بتوانند به دليل نداشتن هم صحبت احساس کودکانه خود را تجربه کنند لذا والدين بايد ابتدا نياز کودک را تشخيص دهند سپس او را تشويق به حضور در محيطهاي اجتماعي کنند. به طور مثال کودک را در کلاسهاي فرهنگي، آموزشي و ورزشي ثبتنام کنند و از اين طريق رشد اجتماعي او را فراهم کنند.
تکفرزندان در محيط تنهايي رشد ميکنند که در آن يک من وجود دارد
طالعي معتقد است والدين تک فرزند بايد سعي کنند توانمنديهاي واقعي فرزند خود را شناسايي و متناسب با آن انتظارات خود را نسبت به فرزندشان متعادل کنند همچنين بايد با حمايت و توجه متعادل به تک فرزندان فرآيند استقلال سالم را در آنها تکميل کنند.
وي در ادامه با اشاره به تاثير “تکفرزندي” بر نوع رشد کودک بيان کرد: تکفرزندان در مقايسه با کودکان خانوادههاي چند فرزندي از صميمت و روابط خواهري و برادري، يادگيري، ايثار و رقابت محروم هستند. اگرچه رقابت، احساسات و موقعيتهاي منفي در روابط خواهر و برادري وجود دارد اما به دليل نوع روحيه مشترک شادي و نشاط بسيار زيادي در اين نوع روابط وجود دارد اين در حاليست که تک فرزندان صميميت و همدلي اين رابطهها را تجربه نميکنند و تنها به صورت خيالي و در دنياي عروسکانه خود ميتوانند آن را تجربه کنند.
به گفته اين روانشناس “تکفرزندان” در مرکز توجه و در نقطه مياني توجه والدين قرار دارند لذا اين کودکان به دليل برآورده شدن نيازهايشان از ناکامي مثبت بيبهرهاند. والدين تکفرزند، “خودمحوري” و “خودخواهي” را براي فرزندشان معنا ميکنند.
وي با بيان اينکه در خانوادههاي “تکفرزندي” اهداف خانواده بر روي برآورده شدن نيازهاي فرزند مد نظر قرار ميگيرد گفت: در اين زمينه ساليوان، يکي از روانشناسان برجسته حوزه روانشناسي معتقد است که فرزندان در مرحلهاي از دوران کودکي همبازي خيالي دارند و اين موضوع در کودکان تک فرزند شيوع بيشتري دارد چراکه آنها مجبورند احساسات خود را با موجودي خيالي در ميان گذاشته و با او به تعامل و رابطه بپردازند.
طالعي در ادامه با بيان اينکه “تکفرزندي” را نميتوان عاملي منفي در خانواده در نظر گرفت خاطرنشان کرد: با اين وجود اما توجه، مراقبت، همدلي و احساسات والدين در اين خانوادهها به سمت يک فرد متمرکز ميشود و به دليل اينکه آنها هيچ شريک و رقيبي در خانواده ندارند جايگاه برتر در خانواده را به خود اختصاص ميدهند، به عبارت ديگر “سکوي قهرماني خانواده در اختيار تکفرزندان قرار دارد”.
به گفته اين روانشناس تجربههاي روانشناسي نشان ميدهد تک فرزندان در زمينههاي تحصيلي از پيشرفت خوبي برخوردار هستند با اين وجود اما والدين غالباً حساسيت و انتظارات زيادي نسبت به تک فرزندان دارند و همين موضوع ميتواند موجب بروز اضطراب و تنشهاي رواني شود اين در حاليست که در خانوادههاي چند فرزندي والدين “واقعگرا” بوده و براساس توانمندي از فرزندان خود انتظار دارند.
وي معتقد است “تکفرزندان” در محيط “تنهايي” رشد ميکنند که در آن يک “من” وجود دارد و براي رفع تنهايي خود به موقعيتهاي بيروني وابسته ميشوند؛ همچنين مفهوم خويشاوندي در بلندمدت براي کودکان “تکفرزند” تضعيف ميشود به طوري که آنها در بزرگسالي هيچ خويشاوندي براي تعاملات اجتماعي ندارند و به تبع آن فرزندان آنها نيز خويشاوندي ندارند، موضوعي که تکفرزندان تا پايان زندگي با آن درگير هستند.
طالعي در ادامه با اشاره به اثرات “تکفرزندي” بر رفتار والدين گفت: طبق تجربههاي روانشناسي اين نوع از والدين دوران رشد فرزند خود را همراه با تنش و اضطراب سپري ميکنند. غالباً آنها فرزندان “کمالگرايي” تربيت ميکنند، در تمام موقعيتها و اهداف معيارهاي عالي و کاملي براي آينده آنها دارند که آن را در قالب احساس اضطراب از بروز ميدهند. در بعضي مواقع خانوادههاي “تکفرزند” در زمان بزرگسالي والدين خود را مورد بيتوجهي و بيمهري قرار ميدهد اين مسئله بر والدين تاثير رواني زياد و احساس دلسردي بزرگي ايجاد ميکند.
اين مشاور کودک و نوجوان درباره خصوصيات اخلاقي تکفرزندها افزود: آنها از نظر اجتماعي نسبت به کودکان چندفرزندي مهارتهاي اجتماعي ضعيفتري دارند، درون اين خانوادهها مهارتهاي اجتماعي کمتر رشد پيدا کرده و به دليل برآورده شدن نيازهايشان از صبر و تحمل کمتري برخوردارند.
منبع: aftabnews.ir