تبلیغات ویژه

» خرید ممبر تلگرام »طراحی سایت و سئو »خرید فالوور و لایک »ادمین حرفه ای اینستاگرام »پکیج آموزش ارزهای دیجیتال »تبلیغات در اینستاگرام »خرید پیج اینستاگرام

مطالب مهم




استادمحمد صبور، شجاع و دردمند بود

مراسم یادبود محمود استادمحمد از نمایشنامه‌نویسان پیشکسوت تئاتر با سخنرانی محمد رحمانیان، شهرام گیل‌آبادی و ابوالفضل پورعرب برگزار شد.

به گزارش ایسنا، مراسم یادبود محمود استادمحمد در سالروز تولد این هنرمند شامگاه چهارشنبه ۲ آبان‌ در سالن کنفرانس مجموعه تئاتر شهر با حضور هنرمندانی چون محمد رحمانیان، شهرام گیل‌آبادی، ابوالفضل پورعرب، آهو خردمند (همسر این هنرمند)، مانا استاد محمد (فرزند این هنرمند)، محمود بصیری، صدرالدین زاهد، شکرخدا گودرزی، عباس جاویدان (بازیگر نمایش شهر قصه‌) و… برگزار شد.

محمود استادمحمد، نمایشنامه‌نویس، کارگردان و بازیگر تئاتر آبان سال ۱۳۲۹ متولد شد. او پس از تحمل رنج چندساله بیماری در سال ۹۲ درگذشت. در این سال‌ها بنیاد استادمحمد که به همت چند هنرمند و دختر این نمایشنامه‌نویس راه‌اندازی شده، برنامه‌های متعددی برای او برگزار کرده، امسال در شصت‌وهشتیم سالگرد تولد این نمایشنامه‌نویس مراسم یادبودی برگزار کرد.

در ابتدای این مراسم ابوالفضل پورعرب که از شاگردان و دوستان قدیمی محمود استادمحمد بوده، به بیان خاطراتی از این هنرمند پرداخت و گفت: پدرم از این که من نمایش کار کنم، راضی نبود برای همین من شب در چمن‌های روبروی تالار وحدت می‌خوابیدم اما به استادمحمد چیزی نگفته بودیم تا ناراحت شود. یک شب ساعت ۳ بالای سرم آمد و بیدارم کرد و پرسید چرا اینجا خوابیدی و مرا به خانه‌اش برد و برایم اتاقی درست کرد و تا مدتی در کنارش زندگی کردم.

او همچنین اضافه کرد: در محیط‌های آموزشی کلاسش همیشه پر از دانشجو بود و همه با عشق سر کلاس او می‌آمدند. او به حرف تک‌تک بچه‌ها گوش می‌کرد و باعث آرامش ما بود. می‌توانم بگویم که من صبوری را هم از او یاد گرفتم.

سپس شهرام گیل‌آبادی، مدیرعامل خانه تئاتر با اشاره به آخرین جمله‌ای که محمود استادمحمد روی صحنه گفته بود، اظهار کرد: «به فکر خودم نیستم فقط به فکر این هستم که چرا نفهمیدند تئاتر چقدر مهم است. برای کسانی دلواپسم که الان گوشه خانه و در انتظار صحنه هستند.» استادمحمد این سخنان را در حالی بیان کرد که ضعف جسمانی زیادی داشتند اما درد دیگران را در جلوی چشمش می‌دید. او کسی است که آثارش در دل ما هست و تا وقتی که این آثار با ما هست، همیشه زنده است. من وقتی نمایشنامه «سپنج رنج» را کار کردم، چیزی که برایم جذاب بود، زبان جاری در آن اندیشه بود.

وی همچنین بیان کرد: روزی که از او خواسته بودیم به رادیو بیاید، در حیاط میدان ارگ در حال حرکت بود و نتایج نمایشنامه‌هایی که داوری کرده بود را برایم می‌آورد، حلقه‌ای از بچه‌های رادیویی کنار او جمع شدند و یک سوال باعث شد دو ساعت زمان بگذارد و به آن پاسخ دهد. این همان ادب ذاتی یک معلم است. پیشرفت و توسعه تئاتر اجتماعی کشور هم‌ مدیون اینهاست و محمود استادمحمد نقش بزرگی در توسعه فکری جامعه خودش به عهده داشت و به خوبی از پس آن برآمد.

او با اشاره به نمایشنامه «سپنج رنج» و «آسد کاظم» بیان کرد: دردی در این نمایشنامه وجود دارد که هر کسی معرفت و جرات و جسارت پرداختن به آن را نداشته باشد و آن هم رنجی است که ممکن است در دل زنان ما جای گرفته باشد و او به درستی و به دقت آنها را بیان کرده است. وقتی در «آسد کاظم» معرفتی را می‌بینی که مهجور مانده است و از آن معرفت بسیاری از ما عبور کرده‌ایم یعنی با پدیده‌ای مواجه هستیم که هر کسی اکنون جرأت نمی‌کند آن را رازنگاری کند و این رازگشایی فقط کار یک هنرمند شجاع است. درام اجتماعی می‌تواند بیانگر فضیلتی باشد که در کلام محمود استادمحمد موج می‌زد و می‌تواند همان عشقی باشد که به وطنش داشت.

در ادامه محمد رحمانیان، نمایش‌نامه‌نویس، کارگردان‌ و مدرس تئاتر، با اشاره به نحوه فوت این هنرمند گفت: تنها ۵ سال از درگذشت این هنرمند می‌گذرد اما اکنون روایت‌های مختلفی از علت فوت او می‌شنویم؛ در حالی که به گفته دخترش ۲۵ روز دارو دیر به این هنرمند رسید. ما که با هم تعارف نداریم. مانا دختر این نمایشنامه‌نویس مصاحبه‌ای انجام داده و کل داستان را بدون حب و بغض و فقط به عنوان یک روایتگر تعریف کرده است. او می‌گوید قیمت داروهای پدرش از شش میلیون تومان به هشت میلیون تومان و بعد به ۱۵ میلیون هم رسید تا زمانی که برخی هنرمندان مانند پاکدل به کمک آمدند. ما موظفیم روایت مرگ تلخ محمود را برای همه روشن کنیم و جواب تمام این حرف‌هایی را که اکنون پشت سر او زده می‌شود، بدهیم‌.

او همچنین ادامه داد: محمود استادمحمد زبان نمایشنامه‌های ایرانی را توسعه بخشید و چارچوب جدیدی به آن داد. خلج هم همینطور بود اما و استادمحمد برای ثبت زبان کوشید.

رحمانیان با بیان خاطره‌ای از فعالیت‌های این هنرمند گفت: یکی از زندانیانی که محمود با آنها کار می‌کرده، حکمش از اعدام به حبس ابد و بعد به ۱۵ سال تغییر کرد و در نهایت هم بعد از گذشت ۷ سال و نیم از زندان آزاد شد. پس از آن من سعی کردم به مانند سبک او نمایشنامه کوتاهی بنویسم تا ادای دینی به او کرده باشم‌.

رحمانیان سپس این نمایشنامه را برای حضار اجرا کرد که در پایان باعث اندوه حضار شد.

جواد عاطفه از اعضای بنیاد استادمحمد در سخنانی بیان کرد: اولین پیشنهاد این بود که جایزه‌ای به نام این هنرمند طراحی شود. سپس بنا شد تا آثار او را بازنشر کنیم و در این راه فراخوانی را هم منتشر کردیم که اگر کسی نسخه‌ای از نمایشنامه‌های این هنرمند دارد یک کپی از آن به ما بدهد تا به این شکل مجموعه آثار او جمع‌آوری شود.

مجموعه آثار تکمیل شده این هنرمند، که گردآوری و انتشار آن بر عهده نشر چشمه بوده نیز در این مراسم در معرض دید قرار گرفت.

در پایان این مراسم هم نمایشنامه «عکس خانوادگی» که امکان اجرای آن در زمان حیات این هنرمند به وجود نیامد، در این مراسم به کارگردانی رضا بهرامی و بازیگری پرستو گلستانی و مهران امام‌بخش، امیر عدل‌پرور خوانش شد. این نمایش چندی پیش توسط این گروه در تماشاخانه سنگلج هم به صحنه رفته بود.

انتهای پیام




پیشنهاد میشه بخونید : برای مشاهده جزئیات کامل این خبر «استادمحمد صبور، شجاع و دردمند بود»اینجا را کلیک کنید. شفاف سازی:خبر فوق در سایت منبع درج شده و صرفا در این سایت بازنشر شده است .چنانچه به خبر فوق اعتراض دارید جهت حذف آن «اینجا» را کلیک کنید.

گزارش تخلف

تمامی مطالب از سایت های مجاز فارسی و ایرانی تهیه و جمع آوری شده است، در صورت وجود هرگونه مشکل از طریق صفحه گزارش تخلف اطلاع دهید.

جستجو های اخبار روز

اخبار برگزیده

هم اکنون میخوانند ..