خلاصه:
« دنی سالیوان» افسر پلیس تعلیقی، بعد از خرید به خانه باز میگردد که با یک جنازه افتاده در آشپزخانه اش مواجه میشود…
دانلود رمان الکس رایدر «جلد یازدهم» اختصاصی یک رمان
قسمتی از رمان :
به جنازه مرد غرق در خونی که کف آشپزخانه افتاده بود چشم دوختم.
کف پوش های آشپزخانه از خون مرد به رنگ سرخ درآمده بود؛ فضای آنجا برایم همانند بیابان های جنوب کالیفورنیا میماند.
با این حال بابت سه چیز خیلی خوشحال بودم؛ اول اینکه من آن مرد را نمیشناختم، دوم اینکه این اتفاق بعدازظهر افتاده بود، نه در نیمه شب؛ همیشه همه چیز در نیمه شب وحشتناک تر به نظر میرسد، سومین دلیل هم این بود که من اینجا چیزی بیشتر از یک پلیس معمولی نبودم.
به سمت درب کشویی آشپزخانه رفتم و بازش کردم. کیسه های خریدم را روی میز کوچکی که آنجا بود گذاشتم.
تلفن را برداشتم و شماره ۹۱۱ را گرفتم.
زن پیغام رسانی پاسخ داد
-اَنجی؟ دنی سالیوان باهات کار داره.
پیشنهاد می شود