افسارم رو بگیر ای دل که تاوان نگاهم شد سراندن او.
تهی شدم از اوهام دیگری اما اوشد تمام من.
من ِ تمام را در پستوی پیشه زار یغما بردنم.
او شد عشق سر به سودای من.
ارغوان دختری که بی نهایت مهربانیش سر زبان هاست مردم روستا به او لقب “گل بانو” را داده اند.
گل بانوی قصه ما بخاطر رسم و آیین روستایش مجبور می شود شیرینی خورده یاشار، پسری که زاده همان روستا ولی ساکن تهران است می شود.
علاقه ای مابین آنها نیست و بعداز مدتی یاشار به روستا باز می گرد و جلوی تمام مردم گل بانورو پس می زند و
آبرویی دخترمهربان مارا می برد و این بین ارغوان که ازهمه چیز و همه عالم پس زده می شود برای بازپس گرفتن
آبروی یغما رفته اش وارد تهران می شود و با پسری خشن و به شدت متعصب به اسم ” کیارش” آشنا می شود وآغازی به شدت نگران کننده ای در پیش داریم.
قلم این رمان ادبی هست منتهی با کمی فرق و متفاوت باقلم های دیگر.
دانلود رمان بسیار زیبا و جدید کلاغ پر گنجشک پر
قسمتی از این رمان عاشقانه و جدید :بسم الله الرحمان الرحیم.
به نام او
* ارغوان*
نا امید و به هجران نشسته توام گله مند کنار چشمه ای که از کنار امامزاده دِه گذرمی کرد مایوسانه دامن چین دار لباسم رو
زیربغل جمع کردم و روی زانو نشستم و باتکه چوبی داخل چشمه تکان تکان می دادم و آه های پرحسرت را رها می کردم.
قلبم از رسم و رسوم مردم ده گرفته بود و ناچاری زیرلب ناله کردم؛
– خدایا خودت بگو من دردم به کجا و به کی بگم؟
فین فین کنان دلسوز سرم روی زانوهایم خم کردم و همزمان که به آوازهای گنجشک ها و شرشر چشمه دقت می کردم آهسته به قلبم کوبیدم؛
– آخه این دل وا مونده این چیزا سرش نمیشه!
چیکارکنم که این ازدواج اجباری و زوری بهم بخوره ها، توبگو ؟
من چیکارکنم؟
بانشنیدن صدای لبم هایم آویزان و چشم هایم پراز آب شد؛
– دیدی حتی یک کمک هم بهم نمی رسونی تا دلم بهت خوش باشه.
بی حوصله و کلافه چوب را داخل نهرآب رها کردم و آهسته روسری سبزم رو چفت کردم و لی لی کنان سمت امامزاده پاتندکردم.