خبرگزاري آريا –
بيماري افسردگي دلايل و ريشه هاي متعددي را در بر دارد
بيماري افسردگي دلايل و ريشه هاي متعددي را در بر دارد که به اشتباه براي رفع آنها برخي افراد ازدواج را توصيه مي کنند که متاسفانه اين راه حل تاثيري در درمان افسردگي ندارد.
متأسفانه برخي خانوادهها وقتي متوجه افسردگي فرزندشان ميشوند برايش نسخه ازدواج ميپيچند. در حالي که ازدواج شايد بتواند تنها نقش مسکن داشته و فرد متأهل بعد از چند ماه باز هم درگير علائم اختلال افسردگي شود. از اينرو، اشخاص پيش از اقدام به هر کاري و پيش از اينکه نشانههاي نارضايتي از زندگي را به طرف مقابل انتقال دهند بايد در پي درمان بوده و در سلامت کامل روحي براي ازدواج گام بردارند.
هر ازدواجي بايد با ميل و رغبت دو طرف انجام گيرد،در واقع انتخاب همسر، انتخابي مادامالعمر بوده و مقرر است زن و مرد مدت زماني طولاني در کنار هم زندگي کنند. از همينرو بايد دو طرف سلامت روان داشته باشند. اما متأسفانه برخي خانوادهها که به افسردگي فرزندشان واقفاند آن را پنهان کرده و معتقدند با ازدواج بهبود مييابد، در حالي که اين تصور کاملاً غلط است.
يکي از مشاوران متخصص در اين زمينه مي گويد: در دوراني شاهد بوديم که دانشجويان را به ازدواج هاي دانشجويي ترغيب مي کردند و با دادن مشوق هايي مانند سکه سعي در ترويج ازدواج هاي دانشجويي در جامعه داشتند اما متأسفانه اين موضوع باعث مي شد بسياري از دانشجويان با هم ازدواج و سکه را دريافت کنند اما زندگي آنها ناپايدار بود و پس از چند ماه از هم جدا مي شدند.
دادن طرح ها و برنامه هايي که هدفمندي نشده است نمي تواند مشکل ازدواج جوانان را حل کند. بلوغ فکري و آموزش هاي لازم براي ازدواج از ملزومات داشتن يک ازدواج موفق است که متأسفانه هم اکنون اين ۲ مؤلفه مهم ناديده گرفته مي شود.
در شرايط کنوني که بيکاري معضل جدي جوانان است دادن راهکارهاي موقت براي تشکيل زندگي نمي تواند راهکار مؤثري براي ترغيب جوانان به ازدواج باشد.
بيماري افسردگي با ازدواج درمان نمي شود
از سوي ديگر شاهد هستيم که در مقابل دختران و پسراني که بيماري افسردگي دارند خانواده به آنها پيشنهاد مي دهد با ازدواج مشکل خود را حل کنند که متأسفانه اين موضوع در حال گسترش است در حالي که اين تجويز کاملا اشتباه است و پس از ازدواج مشکلات آنها چند برابر مي شود و بهتر است اينگونه افراد ابتدا مشکلات خود را برطرف کنند و سپس به ازدواج فکر کنند.
ازدواج حتي در شرايطي که همهچيز طبق روال عادي باشد، دغدغههاي خاص خود را دارد و اگر يکي از دو طرف نيز با افسردگي وارد رابطه شود به همه اين دغدغهها دامن زده است. البته افسردگي موانع چنداني در پيشبرد زندگي پديد نميآورد و در بسياري موارد به راحتي قابل درمان است، اما خانواده و خود فرد بايد در نظر داشته باشند که اين درمان بايد تحت نظر مشاور و نه زير سايه ازدواج انجام گيرد.
پذيرش اختلالهايي مانند افسردگي و اضطراب وسواسي، اولين گام براي درمان به شمار ميرود.اختلالهاي رواني افراد در جلسات مشاورههاي پيش از ازدواج بهراحتي قابل شناسايي است. اين در حالي است که روانشناس هرگز از لحاظ قانوني، شرعي و اخلاقي نميتواند کسي را از ازدواج منع کند و تنها کاري که انجام ميدهد آگاهي دادن به دو طرف است تا مشکل را شناخته و زندگي مشترکشان را در مسيري درست آغاز کنند، چون افسردگي ميتواند تهديدي براي فرد و هسر آينده به شمار رفته و مثل سدي در برابر احساس خوشبختي رفتار کند.
هر شخصي بايد هنگامي که اقدام به ازدواج ميکند براي پذيرش نقش همسر، مادر يا پدر آماده باشد نه اينکه بار مسايل روحي خود را روي شانه طرف مقابل بگذارد، در واقع سلامت روان زوجين، توانايي براي تأمين نيازهاي جسمي و عاطفي طرف مقابل، همچنين منبع درآمد مناسب از جمله مواردي است که ميتواند ضامن استمرار زندگي مشترک باشد.
گردآوري:بخش روانشناسي بيتوته
منابع:
سلامت نيوز
افکار نيوز