نظام دوست متن کامل شعر «باران» را نیز بازنشر کرده است:
«باز باران،
با ترانه،
با گهر های فراوان
می‌خورد بر بام خانه.
یادم آرد روز باران:
گردش یک روز دیرین؛
خوب و شیرین
توی جنگل های گیلان.
کودکی ده ساله بودم
شاد و خرم
نرم و نازک
چست و چابک
از پرنده،
از خزنده،
از چرنده،
بود جنگل گرم و زنده.
آسمان آبی، چو دریا
یک دو ابر، اینجا و آنجا
چون دل من،
روز روشن.
بوی جنگل،
تازه و تر
همچو می مستی دهنده.
بر درختان میزدی پر،
هر کجا زیبا پرنده.
برکه‌ها آرام و آبی؛
برگ و گل هر جا نمایان،
چتر نیلوفر درخشان؛
آفتابی.
سنگ ها از آب جسته،
از خزه پوشیده تن را؛
بس وزغ آنجا نشسته،
دم به دم در شور و غوغا.
رودخانه،
با دو صد زیبا ترانه؛
زیر پاهای درختان
چرخ میزد، چرخ میزد، همچو مستان.
چشمه‌ها چون شیشه‌های آفتابی،
نرم و خوش در جوش و لرزه؛
توی آنها سنگ ریزه،
سرخ و سبز و زرد و آبی.
با دو پای کودکانه
می‌دویدم همچو آهو،
می‌پریدم از لب جو،
دور میگشتم ز خانه.
می‌کشانیدم به پایین،
شاخه‌های بید مشکی
دست من می‌گشت رنگین،
از تمشک سرخ و مشکی.
می‌شندیم از پرنده،
داستانهای نهانی،
از لب باد وزنده،
رازهای زندگانی
هر چه می‌دیدم در آنجا
بود دلکش، بود زیبا؛
شاد بودم
می‌سرودم
"روز، ای روز دلارا!
بس دلارا بود جنگل،
به، چه زیبا بود جنگل!
بس فسانه، بس ترانه،
بس ترانه، بس فسانه.
بس گوارا بود باران
به، چه زیبا بود باران!
می‌شنیدم اندر این گوهر فشانی
رازهای جاودانی، پند های آسمانی؛ "بشنو از من، کودک من
پیش چشم مرد فردا،
زندگانی – خواه تیره، خواه روشن -
هست زیبا، هست زیبا، هست زیبا»
نعیمه نظام دوست متولد سال 1350 است و تاکنون در چند فیلم سینمایی از جمله «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران»، «سن پترزبورگ» و «ساکن خانه چوبی» بازی کرده است. نظام دوست که در فیلم «چراغ قرمز» هم به ایفای نقش پرداخته، چند هفته پیش عکسی را از حضور خود در این فیلم منتشر کرده و در توضیح آن نوشته بود: «فیلم چراغ قرمز به همراه دوستان مهربانم الناز شاکردوست عزیزم و پوریا پورسرخ بزرگوار»
