نگاهی به سهم برخی از مردم در بروز مشکلات اقتصادی و اجتماعی
احمدرضا هدایتی
با اینکه اکثریت قاطعِ مردم شریف، متدین، فهیم و ایثارگر ایران اسلامی در طول عمر با برکت انقلاب شکوهمند اسلامی، همواره حضوری گسترده و مؤثر در صحنههای مختلف دفاع از دستاوردهای انقلاب و یاری رساندن به دیگران داشتهاند و در رخدادهایی مثل؛ جنگ تحمیلی، دفاع از حرم اهل بیت(ع) یا حوادث طبیعی مانند؛ سیل و زلزله، با بذل جان و مال و زندگی خود افتخار آفریدهاند، اما کسانی هم بوده و هستند که رفتار آنها در مواقع خاص باعث آسیب دیدن کشور و حتی خدشهدار شدن آبرو و اعتبار ایران و ایرانی شده است.
از همینرو برخی از ما باید حافظه تاریخی خودمان را مرور کنیم، هیچ اِشکالی ندارد باید به یاد بیاوریم که خیلی وقتها خودمان به خودمان ظلم کردهایم، باید متوجه شویم که فقط خباثت و توطئههای دشمنان و یا خیانت، سوءمدیریت و کمکاری برخی از مسئولین نیست که موجب ایجاد نابسامانیهای اقتصادی و اجتماعی شده است، بلکه در کنار سوءمدیریتها، برخی از ما نیز در بروز و تشدید شرایط موجود نقش داشته و داریم.
نمونههای مختلفی برای این موضوع وجود دارد که به برخی از آنها اشاره میکنیم.
پر خسارت و طلبکار
همه ما افرادی را دیدهایم که بعضاً با سوءاستفاده از فرصتها (در مناصب دولتی و غیردولتی) و شرایط بحرانی که رخ داده یا عمداً ایجاد کردهاند، درآمدهای مشروع و نامشروع فراوانی را کسب و به اصطلاح، یک شبه راه صدساله را در مالاندوزی و دستیابی به پُست و مقام طی نمودهاند.
اتفاقاً امروز بسیاری از همین افراد (اعم از مسئول و غیرمسئول) هستند که ضمن مشارکت و همراهی با اهداف پلید دشمنان، در ردیف معترضین دروغین شرایط اقتصادی و اجتماعی موجود که خود در بروز آن نقش داشتهاند، قرار گرفته و شعار وااسفا سر میدهند.
یادمان هست، در مواقعی که به علل مختلف مثل سرما و گرما، ناشیگری مسئولین بخش کشاورزی و یا سایر دلایل مشابه، با کمبود مقطعی اقلامی مانند؛ مرغ و تخممرغ یا سیبزمینی و پیاز و گوجه و امثال آن مواجه میشدیم، برخی از شهروندان در پاسخ به درخواست مسئولین برای خویشتنداری و صرفهجویی در مصرف، چگونه برخلاف روش معمول، حریصانه گونی گونی یا جعبه جعبه این اقلام را خریداری و در خانه انبار میکردند؟
یادمان هست، که در شرایط اضطرار (بهرغم عدمنیاز) اقلام مرغوب و بعضاً نامرغوبی را که برخی افراد مانند قحطیزدهها خریداری کرده و نیازمندان واقعی را از دستیابی به آنها محروم کرده بودند، بر اثر مرور زمان فاسد و خراب میشد، آنگاه همین افراد بهجای سرزنش خود، دولت و نظام و دیگران را محکوم کرده و به باد ناسزا میگرفتند؟
یادمان هست، هرگاه قرار میشد قیمت بنزین مقداری افزایش یابد، چگونه برخی از ما برخلاف تذکر و توصیه مسئولین، به پمپبنزینها هجوم میبردند و به اَشکال مختلف، بنزین خریداری نموده و در خطرناکترین شرایط در خانههای خود انبار میکردند و باز وقتی بر اثر این رفتار نامعقول، خانه و زندگیشان به آتش کشیده میشد یا عزیزانشان آسیب میدیدند، به زمین و زمان بد و بیراه میگفتند؟
یادمان هست هرگاه تهدیدی (اعم از واقعی یا غیرواقعی) متوجه کشور میشد، برخی از افراد خودخواه و فرصتطلب، چگونه با آگاهی کامل و یا ناشیانه و از روی جهل و تحت تأثیر جو روانی ایجاد شده، با حرص و ولع وصف ناشدنی به خرید ارز و طلا مبادرت نموده و پس از ترکیدن حباب قیمتها و بازگشت شرایط ایجاد شده به وضعیت عادی و تحمل خسارتهای هنگفت، باز هم این تجربه تلخ را تکرار و جهالت و اعتراض خود را بر دیگران فریاد میزدند؟
یادمان هست، رفتار وقیحانه برخی افراد فرصتطلب، از راننده و مغازهدار تا تولیدکننده و سرمایهدار را که در جریان یخبندان و سرمای چند سال قبل در شمال کشور، چگونه تمام تلاش خود را برای فروش کالا و خدمات خود به چند برابر قیمت بهکار بردند؟
یادمان هست، در زلزه بم و گیلانغرب و.... چگونه برخی از افراد هرچند اندک حتی از غارت و چپاول اموال خسارت دیدگان یا کمکهای انبوه اهدایی مردم نیکوکاربه آسیبدیدگان چشمپوشی نکردند؟
یادمان هست، برخی از ما چگونه تحت تأثیر تبلیغات شبکههای ماهوارهای و فضای مجازی، اصول و ارزشهای اجتماعی و اعتقادی خود را به باد فنا داده و از فرهنگ غربی، فقط رفتارهای مذمومی مانند؛ روابط نامتعارف و نامشروع با نامحرم، همنشینی با حیوانات، تقلید در مدل مو و خوراک و پوشاک را فرا گرفتیم؟
یادمان هست، تحت تأثیر همین فضای مسموم رسانهای چگونه از مسیر حق و انصاف در امور مختلف فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی خارج شدیم و گاهی نیز خواسته یا ناخواسته در صف دشمنان دین و کشور و مردم خود قرار گرفتیم؟
یادمان هست، در انتخابهای مختلف چگونه برخی از ما بر خلاف توصیهها و تأکیدهای مکرر رهبر معظم انقلاب و دلسوزان، معیارهای انتخاب اصلح را نادیده انگاشته و با اینکه کموبیش از نیت برخی از کاندیداهای فرصتطلب آگاهی داشتیم، عزت و شرف و آینده خود و فرزندانمان را به هدایای ناچیز و وعدههای دروغین کاندیداهای شوراهای اسلامی شهر و روستا، مجلس و امثال آن فروختیم؟ این افراد حتی اگر طیف کمی از جامعه را شامل شوند اما رفتار آنها میتواند آسیبهای جدی به کل جامعه و سرنوشت کشور وارد کند.
یادمان هست، کمکاریها، پارتیبازیها، رشوه دادن و رشوهگرفتن و... برخی از خودمان را؟
حال چگونه است که برخی از این افراد که رفتارشان برای کشور پر هزینه و خسارت بار بوده است به خود اجازه میدهند تا در جایگاه مدعی و طلبکار نشسته و دیگران را متهم سازند؟ مگر عملکرد خودشان در مواقع حساس و مهم را فراموش کردهاند که حالا از همه طلبکارند و با تکبر و نخوت، خود را برتر از دیگران (هموطن و غیر هموطن) میپندارند؟
چرا برخی از ما از ابتدای انقلاب تاکنون، فقط کاستیها و نقاط ضعف دولتها، مردم و مسئولین را میبینیم و بر نقاط قوت آنها چشم فروبستهایم؟ آیا این درست است که بگوییم چون دیگران دزدی و خیانت میکنند، پس ما هم حق داریم از هر فرصتی برای پرکردن نامشروع جیب خود بهره ببریم؟ آیا هیچ نقصی در رفتار و کردار و عملکرد خود ما وجود ندارد؟ آیا اگر همه مثل ما فکر کنند، میتوانیم انتظار داشته باشیم که در آینده شرایط بهتری ایجاد شود؟ البته فراموش نمیکنیم که سوءمدیریت و وجود برخی کاستیها در دولتهای مختلف و دستگاههای اجرایی همواره باعث مشکلاتی شده است، اما آیا همیشه در همه بخشها دولتها مقصرند؟
توجیه عجیب رفتارهای بد
چرا بسیاری از ما حاضر نمیشوند، در کار خوب و رفتار نیکو پیشقدم شوند و همواره انتظار دارند، ابتدا دیگران خودشان را اصلاح کنند؟ چرا نمیگوییم ما این کار بد را انجام نمیدهیم تا دیگران هم انجام ندهند، بلکه میگوییم ما انجام میدهیم چون دیگران نیز چنین میکنند؟ چرا نمیگوییم ما فلان کار خوب را انجام میدهیم تا دیگران هم انجام بدهند، بلکه میگوییم چون دیگران اینگونه عمل نمیکنند، پس ما نیز چنین نخواهیم کرد؟
چرا از تجربهها درس عبرت نمیگیریم؟ چرا برخی از ما همچنان بچهگانه و لجوجانه تجربههای گرانقیمت و تأسفبار خود را تکرار میکنیم؟ چرا توطئه و دشمنی بیگانگان را باور نمیکنیم و اینقدر چشم بسته بر پذیرش و قبول حرفهای دشمنان، در فضای مجازی و شبکههای ماهوارهای تأکید و اصرار داریم؟
چرا برخی از افراد جامعه برخلاف رفتار عقلانی و ارزشی سایر هموطنان خود که اینک در بسیاری ازموارد به الگویی برای دیگر ملتهای جهان تبدیل شده است، مسیر نادرست را برگزیده و حتی بهرغم ادعای روشنفکری، از رفتار مردم سایر نقاط جهان درس نمیگیرند؟
چرا در کشور همسایه، مردم با فراخوان دولت برای فروش طلا و دلارهای خود در مقابل بانکها صف میبندند و در کشور ما برخی از افراد در واکنشی کاملاً معکوس، برای خرید غیرضروری این اقلام هجوم میبرند؟ چرا در کشوری مانند؛ ژاپن به هنگام سونامی، همه مردم هماهنگ و یکپارچه به کمک هموطنان خود میشتابند و سخاوتمندانه آب و غذای خود را با دیگران تقسیم میکنند، اما در کشور ما در چنین شرایطی با وجود همت والای اکثریت هموطنان در کمک به آسیب دیدگان، برخی از افراد جامعه برای سوءاستفاده از وضعیت دیگران و پرکردن شکم سیریناپذیر خود، تلاش میکنند؟
آیا در این رابطه نظام اسلامی مقصر است یا مشکل ناشی از ضعف فرهنگی ماست و به خود ما برمیگردد؟ آیا اسلام، رهبری و مسئولین دلسوز نظام، چنین رفتاری را به ما توصیه کردهاند؟ چرا برخی از ما اصول و ارزشهای اسلامی را به فراموشی سپردهایم؟ چرا بدون مطالعه و آگاهی کافی، بهراحتی در مورد دینمان و دیگران قضاوت میکنیم؟ آیا نگران این نیستیم که دیگران و بهخصوص آیندگان در مورد ما چگونه قضاوت خواهند کرد؟
اگرچه بروز اینگونه رفتارهای غیراخلاقی همواره از سوی گروه محدودی از افراد جامعه بروز و نمود پیدا میکند، اما با توجه به دامنه تأثیرگذاری و انعکاس رسانهای آن، معمولاً از سوی افکار عمومی به همه افراد جامعه نسبت داده میشود، بنابراین یکبار دیگر این سؤال مطرح است که؛ آیا وقت آن نرسیده به بررسی رفتار خود بپردازیم و رفتار و عملکردمان را به شکل واقعی با اصول و ارزشهای اسلامی تطبیق دهیم؟