تنها وخسته!
دور از هر پلیدی و نامردی
قدم هایم آرام است
پاهایم یاری ام نمی کنند
صدای سقوط گلوله های برف و آب شدنشان زیر پاهای رنجورم، خسته ترم می کنند.
قدم هایم را آرام تر بر می دارم تا مبادا برفی زیر پایم له شود!
من که می دانستم تو برف را بیشتر از من دوست داری!
قلبم دوباره فشرده می شود وتجسمت جلوی ذهن مشوشم، رئشه به تنم می اندازد!
می دانستی این همه نامردی حق من نبود؟
همان جا روی زمین مینشینم وگلوله های برف را دست می گیرم
آن ها را با کمک سیلاب اشک هایم از یخ به آب تبدیل می کنم…
آری من دیگـر به برف حسودی ام می شود.
و تنها چیزی که مهم نبود تن منجمد و پر از تشویش من بود!
#نگین_شاهین پور
تو برف را بیشتر از من دوست داری
Play
Stop
دسترسی به کانال تلگرامی دکلمه های صوتی جهت دسترسی کلیک کنید