خلاصه:دانلود رمان التهاب یک دوران آتنای دوازده ساله، چهار سال پیش یتیم شده. دختر تنهایی که غیر از یک برادر به کما رفته کسِ دیگهای رو نداره و حالا بعد از این همه مدت زندگی در یک پرورشگاه دولتی، امیدی به برگشتن دوبارهی برادرش نیست. این دختر زندگی آرومی داشت؛ اما در غروب روزی که برای اردو به جنگلی در لاهیجان رفته بودن، به همراه دوستش دزدیده میشه. این
دانلود رمان نفرین قرمز اختصاصی یک رمان
دختر بدون اینکه خودش بخواد، از شهرش، از وطنش، از آخرین چیزهایی که براش باقی مونده بود دور میشه. بدون اینکه بخواد پا روی خاک کشوری میذاره که ذرهای شناخت از اون نداره؛ اما زندگی همیشه هم با آدم بد تا نمیکنه. آشنایی این دختر با خانوادهی اسمیت، باعث میشه دریچهی جدیدی در زندگی براش باز بشه و این تازه آغاز روبهرو شدن آتنا، با جیمز تک پسر این خانوادهست.
قسمتی از داستان :دست به روی پهنترین شاخهای که تو دسترس بود گذاشتم و خودم رو بالاتر کشیدم. ارتفاع! چه حس خوبی بود!
درست تو لحظهای که هیچ صدایی مثل گریهی بچهها و جیغ و داد مربیها شنیده نمیشد و گرمای غروب تابستون
روی پوست صورت، لذتبخشتر از هر لحظهای به نظر میاومد. چشمهام رو به روی نورهای نارنجی و قرمز بستم و
اجازه دادم نسیم نیمه خنک، کمی بین موهای خرگوشی بافتهم بِوَزه.
– آتن؟ کجایی آتن؟ آتن؟
با شنیدن صدای مارال که تقریباً اسمم رو نعره میزد، با همون چشمهای بسته صورتم در هم شد.
عجیب علاقه داشت ناخواسته آرامشم رو به هم بزنه. هنوز هم داشت صدام میزد. تن صداش پایین بود؛
پس تو فاصلهی دورتری از من قرار داشت و از اون جایی که بعد از چهار سال دوستی، به اخلاق من آشنا بود