خلاصه :
هفت خان رستمی تکرار شده در کتابی جادویی و قانونی برای منع احساسی حتمی پسرکی مجازات شده برای عشق. حالا این پسرک برای عشقش مبارزه میکند.
دانلود رمان عروس جن اختصاصی یک رمان
قسمتی از متن رمان :
یک ماهی هست که هر روز میام زیر زمین و آلبوم عکسای خانوادگی نگاه میکنم. همین طور داشتم که عکسامون نگاه میکردم چشمم به صندوقچه افتاد، که نور عجیبی از صندوقچه ی قدیمی چوبی که گوشه ای از زیر زمین بود، بیرون زد.
رفتم ببینم که این نور عجیب از کجاست! رفتم سمت صندوقچه… با دیدن کتابی نور از آن بیرون میزد، تعجب کردم که توی این یک ماه که در روز دوبار هم میومدم زیر زمین این کتاب رو ندیده بودم روی جلدش نوشته بود:
_انرژی درونی انسان.
روی جلدشم عکسی نبود فقط نوشته بود. بازش کردم، یعنی از کجا اومده؟ نوشته هاش عجیب بودن چند ورق که زدم به صحفه ی اصلیش که رسیدم احساس کردم چشام داره روی هم میفته. کمکم چشم هام هم روی هم افتاد.
****
با احساس عجیبی چشام باز کردم، روی تشک نرمی به رنگ آبی با گل ریز سفید خوابیده بودم. سر جام نشستم عادت داشتم هر جا میرفتم آنالیز کنم. اتاقی با ترکیب آبی سفید بود.
عسلی آبی رنگ که سه کشو داشت، کشو هاش یکی در میان سفید آبی بود کنار تخت بود. کمد دیوار که روبه روی تخت بود که رنگ یک درش آبی بود یک درش سفید بود اون دری که سفید بود گل های آبی برجسته نقش داشت اون در آبیه هم مثل سفیده بود، فقط گل هاش سفید بود. یه فرش وسط اتاق بود رنگ فرش هم سفید بود با نقش و نگار های آبی.
پیشنهاد می شود