روزنامه گل: این روزها تمام رسانههای حقیقی و مجازی زوم کردهاند روی تونلی که امیری بین پاهای پیکه ایجاد کرد و چنان فاتحانه از آن سخن میگویند که گویی از افتتاح کانال مانش حرف میزنند و منافعی که از آن نصیب ملت بزرگ ایران میشود! لایی زدن وحید امیری به پیکه اتفاق خوشایندی است و در همان لحظه لبخند تمسخر را روی لب همه ایرانیان نشانده است اما آیا این اتفاق واقعا نکتهای است که بتواند سبب افتخار کردن ما باشد؟! بازیکنان بزرگ در طول بازیهای مکرر و متعددی که داشتهاند چند بار لایی میخورند و این اتفاق تا چه حد مهمتر از نتیجهای است که در پایان بازی رقم میخورد؟ آیا بازیکنان ما حاضر نیستند که هرکدامشان سه لایی از بازیکنان اسپانیا بخورند اما بازی بدون گل تمام شود؟!
افتخار کردن به لایی وحید امیری از آن دست حرکات کودکانهای است که در جام جهانی ۲۰۰۶ هم به شکل حمایت از لگدی که کعبی به صورت فیگو زد بروز کرده بود. در آن جام به یک لگد افتخار کردیم و در این جام فعلا به یک گل آفساید و یک گل به خودی حریف و یک لایی.
اجازه بدهید برای یک لحظه خودمان را جای کاستاریکایی بگذاریم که در آخرین دقایق بازی به شکلی عجیب با خوردن دو گل بازی را به برزیل واگذار کرد. آنهایی که در آخر بازی شاهد گریستن نیمار و اشکهایی بودند که بیوقفه از چشمهای نیمار میریخت. اگر ما به جای آنها بودیم لابد به این گریه ها افتخار میکردیم و آن را دلیلی بر قدرت فوتبالیمان میدانستیم. غافل از اینکه با این کار فقط در حال ارضای حس لجبازی کودکانهای هستیم که در درونمان ما را به خاطر شکستهایمان آزار میدهد و این فقط راهی برای تخلیه کردن روان پراسترس ماست. راهی که هیچ صاحب خردی به پیمودن آن افتخار نمیکند.