اوضاع، عجیب بی‌حساب است
بازار موکدا خراب است
این کشمکش دلار و سکه
کرده ز وسط مرا دوتکه
چون مزد سه ماه کار و کنکاش
با کل اضافه‌کار و پاداش
با عیدی بچه‌ها و قلک
با مانده حساب خرد و اندک
بردم که دو سکه گیرم از زر
دادند حواله لوزه‌ی خر
ماشینِ خز خراب داغون
(ماشین که نه، گاری است و فرغون)
بسیار زپرتی است و آشغال
کشته‌ست هزارها به هر سال
چون شهر شلوغ گشت و مغشوش
سی درصد هم اضافه شد روش
هم پول دهی و هم بمیری
این است مثال «وضع ناجور!»
لپ تاپ گران شده‌ست و‌گوشی
ای تف به چنین گران فروشی
در وضع چنین بد و وخیمی
فرمود یهو «علی کریمی»
«دقت بکنید ایها الناس
اینک که گران شده‌ست اجناس
ماشین و طلا و سکه و ارز
یا هرچه گران شده‌ست بی مرز
یک ماه کنید سخت تحریم
تا بلکه عوض کنند تصمیم
سرمایه اگر نهاده باشین
بیرون بکش از طلا و ماشین»
گر غیرت و اتحاد دارید
این پست به پیج خود «بزارید»
...
چون ارزش پول دست ملت
کمتر شده دم به دم به ذلت
مردم پی مسکن و دلارند
تا اندک خود نگاه دارند
اما چو به اتحاد و یاری
تحریم کنند و استواری
در هم شکنند دزد و دلال
گردند مفصلا لجن‌مال
...
گویند که در زمان پیشین
شخصی نخرید ارز و ماشین
بی خودرو و ارز، سکته زد مُرد
یک صاعقه زد به نعش، فر خورد
6060
