برترین ها - امیررضا شاهین نیا: سلامی دوباره خدمت همه شما عزیزان و همراهان مجله اینترنتی برترین ها. مثل همیشه با گزیده ای از فعالیت چهره ها در شبکه های اجتماعی در روزهای گذشته در خدمتتان هستیم. از این که امروز هم ما را انتخاب کرده اید بسیار سپاسگزاریم.
بار دیگر حلول ماه مبارک شوال و عید سعید فطر را به همه شما عزیزان تبریک عرض میکنیم. امیدوارم روز های خوب و سرشار از لحظات شیرین در کنار عزیزانتان گذرانده باشید که البته با وجود پیروزی دلچپسب تیم ملی فوتبال در جام جهانی، حتما همین طور بوده است. این روز ها همه در روسیه هستند. همه. از ساقیِ میدان هشتاد و چهار نارمک بگیر تا کلیددار ورزشگاه تختیِ علی آباد کتول. البته به جز بنده و شما که دارید این مطلب را میخوانید که جزو استثناهای این ماجرا هستیم. لذا مطلب امروز «چهره های حاضر در روسیه در شبکه های اجتماعی» نام دارد. اولین آن ها هم سامان احتشامی است.
سیروس همتی و دخترش بهار خانم در روسیه.
سیروس همتی و آن یکی دخترش نگار خانم در روسیه.
امیر عباس گلاب هم از اینکه نتوانسته به روسیه برود دلش کباب شده است.
حمید حامی هم که نتوانسته به روسیه برود، این گونه و با این پست زهرش را به روسیه روندگان ریخته است. تا جناب کواکبیان داد و بیداد راه نیانداخته برویم سراغ پست بعد.
بهنوش طباطبایی هم به روسیه نرفته، بلکه روسیه را به ایران آورده است!
سلفی معنوی مهسا کرامتی در کنار مادربزرگ عزیزش در یک مکان مذهبی.
هدی زین العابدین این پست را برای تشکر از کسانی که تولد 100 سالگی او را تبریک گفته بودند منتشر کرده است.
هانی و هانای عزیز. روح بابا هادی همیشه شاد باشد.
سارا خادم الشریعه و همسرش اردشیر احمدی در حال کفتر روسی بازی.
روشنک عجمیان هم از کاروان روسیه جامانده ولی در تصاویرش تحت تاثیر باد های موسمی روسیه است.
دعوای روز:
طرفداران کدام عزیز در بین مخاطبان این مطلب بیشتر است؟ احسان یا رضا؟ (میخواهم رکورد کامنت را بشکنید)
ارسلان جان جسارتاً میتوانی دقیقا توضیح دهی حضور شما چه وزنی داشته و چه چیزی به این دنیا اضافه کرده است؟! چرا با کپشن هایتان خودتان را سوژه میکنید؟!
الناز خانم شاکردوست در حال خوشگذرانی در چابهار زیبا.
عکسی بانمک از کودکی های هوتن شکیبا به مناسبت تولدش. تبریک فراوان به هوتن عزیز و هنرمند.
مینا ساداتی از این که در پوستر فیلم "تابستان داغ" حضور ندارد به شدت شاکی است و از خجالت کوچک تا بزرگِ سینما در آمده است. انصافاً مینا یکی از مهم ترین بازیگران این فیلم است و بی انصافی است که نقشی در پوستر آن نداشته باشد.
گلاره عباسی در کنار دو تن از فوتسالیست های قهرمان کشورمان.
حنا خانم صالحی در حال آب تنی در سواحل شمال کشور.
همان طور که در ابتدای مطلب اشاره کردیم تیم ملی فوتبال کشورمان با جنگندگی و اقبال توانست پس از 20 سال بار دیگر طعم پیروزی در جام جهانی را بچشد و مراکش را شکست دهد. پیروزی ای که خیلی به همه مان چسبید و یک ملتی را شاد کرد. شادی ای که به شدت به آن نیاز داشتیم. سلفی علیرضا جهانبخش یکی از خوب های یاران در این بازی، در رختکن پس از این بازی.
سلفی اشکان و رضا پس از این پیروزی دلچسب.
پس از این پیروزی کل اینستاگرام رنگ ایران گرفت که پست علی دایی را به نمایندگی از این تبریک ها انتخاب کرده ایم.
ثانیه هایی پس از دمیده شدن در سوت پایان این دیدار، همه آن هایی که به روسیه نرفته بودند، از خانه خارج شده و در بلوار ها و خیابان های شهرشان به انواع و اقسام هنرنمایی ها من جمله بندری، آذری و کردی پرداختند. غزل خانم شاکری در حال جشن و شادی.
فرهاد اصلانی هم این پیروزی را تبریک و گفت و به کمپانی نایکی که بچه ها را تحریم کرده بود تیکه انداخت.
نمادین‌ترین صحنه‌ی بازی جمعه رد پای بازیکن مراکش بود روی تن امید ابراهیمی... زخمی که انگار روی تن تمام‌مان هست. افسانه‌ها همین‌طور ساخته می‌شوند. روزهای سخت ایران، سیاست‌مداران پرماجرا، تنهایی در جهان. تیمی که کمپانی نایک کفش‌های‌اش را از آن دریغ کرد. روح خسته از این روزگار و انگار ما به این جنگ‌جوها نیاز داشتیم. به وحید امیری و نفس تمام‌نشدنی‌اش، به بیراوند و شیرجه‌های ناب‌اش، به پورعلی گنجی و اقتدارش، به روزبه چشمی که توپ از او رد نشد، به جهان بخش که یک‌تنه به قلب تیم حریف می‌زد و... انگار غم وطن، غم روزگار را با جنگ‌جوهایی که بسیاری امید چندانی به آن‌ها نداشتیم برای لحظاتی فراموش کنیم... ما به قصه‌ها نیاز داریم، ما به جان نیاز داریم، به خنده و حرکت... ما تنها نیستیم.
با اشک‌های‌مان هم را در آغوش می‌گیریم. ایران تنها نیست... فوتبال یک ورزش نیست، یک محاسبه و حسابگری ریاضی نیست، فوتبال می‌تواند زخم‌ها را آشکار کند. می‌تواند حوالی هم فریاد کشید و فکر کرد وجود داشت... همان که بورخش را بعد نابیناشدن‌اش باز مفتون می‌کرد، همان که پاموک را وامی‌دارد اذعان کند شکست‌های تیم ترکیه چه‌طور جهان را برای‌اش رقم می‌زند... امروز در شرایطی تیم ایران یک مسابقه‌ی فوتبال بسیار مهم را برد که انگار ارواحی در زمین حضور داشتند... ارواح مردان و زنانی که نگران این کشور هستند، نگران مردمی که غم کم ندارند... من چهره‌های تمام این پسران را به‌خاطر خواهم سپرد. چهره‌هایی که واقعن جنگیدند... جنگیدن همه چیز است در زمین فوتبال و آن‌ها برای جنگیدن شأن پاداش گرفتند. پاداش دادند...برای هزارمین بار جمله‌ی بیل شنکلی کبیر را بخوانید: «فوتبال مساله‌ی بین مرگ و زنده‌گی نیست، امری‌ست فراتر از آن» حالا که این شور در آن شب تعطیل آرام شود و دوباره به یاد آوریم لحظات‌اش را حس میکنیم همه‌ی ما در عین تفرد به هم پیوند خورده‌ایم. پیوندی که هیچ بیلبورد احمقانه، سرود فرمایشی یا اراجیفِ تبلیغاتی تلویزیون نمی‌تواند رگ و پی‌اش را نابود کند و کسی یا تکه‌ای از ما را حذف کند. تیم فوتبال ایران نفس ما را چاق کرد. چه کسی می‌تواند منکر این باشد که چه قدر ما قصه‌های باشکوه کم داشته‌ایم در این سال‌ها و مدام در حالِ مرور ناکامی‌هامان بوده‌ایم... این برد مال تمام زخم‌خورده‌گان است، نه هیچ مدیر موج‌سواری، نه هیچ کت و شلوار پوش کم‌دانشی، نه هیچ یقه‌درِ خیابان‌گردی... ما قصه‌ای را تماشا کردیم که کمی نور تاباند بر جان‌مان، بر روح‌مان. ما تنها نیستیم حالا... زخم پهلوی امید ابراهیمی خلاصه‌ی ماجراست. ما همیشه به جهان بازمی‌گردیم.
به قلم مهدی یزدانی خرم
عکسی عالی از لحطه ای که مدافع مراکش زحمت مهاجمان ما را کم کرد.
لادن خانم مستوفی با ظاهری کاملاً استادیومی پس از تماشای این بازی شیرین.
شهرام حقیقت دوست و رفقا در روسیه پس از این برد تاریخی.
مهناز افشار و مهتاب کرامتی هم به همراه رفیقشان اینگونه پرچم کشورمان را با شال هایشان خلق کردند.
پوریا پورسرخ و بهنام بانی در حال نعره زدن در استادیوم سن پطرزبورگ، پس از گل ایران.
بوسه جادویی سامان قدوس، بوسه ای که همه را از گل شدن این توپ مطمئن کرد.
مسعود شجاعی کاپیتان با اخلاق کشورمان پس از بازی با این استوری با مدافع تیم ملی مراکش که گل بازی را به اشتباه وارد دروازه خودشان کرد، هم دردی کرد و از وی خواست که قوی باشد. بعد یک عده می آیند تصویر این کاپیتان متشخص و بی بدیل را از بیلبورد های شهر حذف میکنند.
امین زندگانی و همسرش الیکا عبدالرزاقی هم در استادیوم بودند.
امید ابراهیمی در این هیری ویری و دقایقی پس از اتمام بازی تولد همسرش را تبریک گفت تا نشان دهد هیچ چیزی برای او مهم تر از همسرش نیست!
پویا امینی، بهنام بانی، شهرام حقیقت دوست و رفیقشان در خیابان های سن پطرزبورگ.
این وسط معلوم نیست چه چیزی باعث چنین کینه ای از عادل فردوسی پور در دل محمود گبرلو شده است که اینگونه مغرضانه به وی تاخته است.
یوسف تیموری هم در روسیه است.
خواهران فرجاد بلیط هواپیما گیر نیاورده اند و به صورت زمینی و با اتوبوس راهی روسیه هستند. دیروز هم به ارمنستان رسیده بودند.
چیطوری مراکش؟!
بهرام خان ابراهیمی، شهرام عبدلی، عمار تفتی و سایر عزیزان در پوستر نمایش جدیدشان به نام "دلاک ها" که شهرام عبدلی آن را کارگردانی میکند.
ما نیز به شما افتخار میکنیم علیرضا جان، فقط امیدواریم در باد این برد نمانید و به یاد آورید حریف بعدی اسپانیا است.
واکنش جالب و به جای یکتا ناصر به اینستاگرام فوتبالی روز گذشته.
عکس زیبای پانته آ خانم بهرام در دامان طبیعت.
سلفی همینجوریِ معصومه کریمی در کنار مریم خدارحمی، شیلا خداداد، نفیسه روشن، کمند امیرسلیمانی و پرستو صالحی.
بله حدستان درست است، خاطره اسدی هم در روسیه به سر میبرد!
لیندا کیانی هم که پای ثابت سفر های تیم ملی است و آقای ساکت کنار گرفتن بلیط برای بازیکنان، همیشه یک بلیط هم برای لیندا میگیرد.
نیلوفر رجایی فر یا همان دخترِ داعشی سریال پایتخت هم به روسیه رفته است.
بله آقای نایکی. ما توانستیم، بدون شما.
هنوز کمر ها از پیروزی فوتبال به حالت سکون درنیامده بود که والیبالمان هم حریفش را شکست داد تا کمر ایرانیان شب نا آرام و شادی را سپری کند.
پیشنهاد محمد لقمانیان برای نحوه حمله به تیم پرتغال.
عکسی از جشن تولد محمدرضا شریفی نیا که دیروز وارد شصت و چهار سالگی اش شد. تبریک فراوان به آقای شریفی نیا.
این پست علی کریمی شروع یک کمپین است که طوفان آن اینستاگرام را در بر گرفته است. باید صبر کرد و دید که نتیجه آن چه خواهد شد. ممنون از اینکه همراهمان بودید. شرمنده بابت تاخیر در انتشار مطلب امروزمان. تا فردا، یا حق.
مثل همیشه منتظر نکات پیشنهادی و انتقاداتتان هستیم. چه از طریق گذاشتن نظرات زیر همین مطلب چه از طریق ایمیل info@bartarinha.ir. برای ارتباط با نویسنده مطالب هم می‌توانید با حساب کاربری amirrezashahinnia در اینستاگرام ارتباط برقرار کنید.
با سپاس از همراهی تان
