نویسنده : نگاه بدون دیدگاه بازدید : 300 تاریخ : ۲۰ خرداد ۱۳۹۷
دانلود رمان بامداد و سی دقیقه ویژه نگاه دانلوددانلود رمان بامداد و سی دقیقه ویژه نگاه دانلود داستان در مورد دو برادر پلیس است که درگیر یک پروندهی پیچیدهی قاچاق گازوئیل
میشوند. در گیرودار حل پرونده، ماجراهایی پیش میآید و مشکل به زندگی شخصی آنها کشیده میشود که
طی همین ماجرا، یکی از اعضای خانواده مفقود میشود. آنها در طول داستان سعی میکنند ربط ماجرا را به
پروندهی زیر دستشان پیدا کنند و مشکل را با کمک سروان جدیدی از دایره جنایی و خالهی وکیلشان حل کنند.
دانلود رمان بامداد و سی دقیقه ویژه نگاه دانلود
پیشنهاد: دانلود رمان لانه ی ویرانی ویژه نگاه دانلودقسمتی از داستان :زندگی میگفت:
از هرچیز مقداری به جا میماند؛
دانههای قهوه در شیشه
چند سیگار در پاکت
و کمی درد در آدمی.
«تورگوت اویار»
***
– آقای دکتر بهروزی به اورژانس… آقای دکتر بهروزی به اورژانس.
یک دکتر جوان با سرعت از کنارم رد میشود. حدس این که همان دکتر بهروزی پیج شده باشد چندان سخت نیست.
بهخاطر یکیبودن مسیرمان به دنبالش روان میشوم و زود به او میرسم. پشت در آسانسور در صفی طولانی گیر افتاده. نگاهی به نوشتهی روی کارتِ آویزان از جیب روپوشش میاندازم: «دکتر حمید بهروزی؛ متخصص داخلی» خوب است،
میتوانم امیدوار باشم حداقل در بعضی موارد کوچک حسم اشتباه نمیکند. خسته از اتفاقات بیستوچهارساعت گذشته دستی به تهریش چندروزهام میکشم و راهم را به سمت راهپلهی عریض کج میکنم. یکجاایستادن باعث هجوم یکبارهی همهی افکار پیچیدهام به مغزی میشود که پیداکردن یک جای خالی در آن حتی برای یک واژهی چندحرفی هم کار دشواریست!
پیشنهاد:دانلود رمان مرگ مزمن ویژه نگاه دانلودسعی میکنم تا رسیدن به بخش بستری طبقه چهارم کمی خودم را جمعوجور کنم؛ دستم را شانهوار در موهایم
میکشم و یقهی پیراهنم را صاف میکنم. سوزش معدهام هشدار میدهد؛ اما آخرین چیزی که به آن فکر میکنم،
خوردن چیزی برای ساکتکردنش است.
نگاهی به تابلوی پیشِ رویم میاندازم: «طبقه چهارم»
با ورودم به محوطه کوچک بین اتاقها چشم میچرخانم تا استیشن پرستاری را پیدا کنم که نگاهم به خانم جوانی با