تبلیغات ویژه

» خرید ممبر تلگرام »طراحی سایت و سئو »خرید فالوور و لایک »ادمین حرفه ای اینستاگرام »پکیج آموزش ارزهای دیجیتال »تبلیغات در اینستاگرام »خرید پیج اینستاگرام

مطالب مهم




داستان سفر حیرت انگیز یک نوجوان به جبهه

داستان سفر حیرت انگیز یک نوجوان به جبههبه گزارش خبرنگارحوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ احمد دهقان یکی از پدیده‌های ادبیات داستانی ایران و ادبیات دفاع مقدس به شمار می‌رود. نویسنده‌ای که در داستان‌پردازی، مرزهای کلیشه و احساسات را در نگارش آثار برای این گونه ادبی کنار گذاشته و با ایجاد گونه داستانی منحصر به فرد خود از پایه‌گذاران یک سبک ادبی و داستان‌نویسی خاص در ایران دهه هفتاد به بعد بوده است. سبکی که در آن داستان‌هایی بر پایه مستندات نویسنده نگارش می‌یابد؛ بدون اینکه بتوان ردی از او به عنوان نویسنده در داستان پیدا کرد.

به عبارت دیگر دهقان در داستان‌نویسی سعی کرده است تا داستانی پر از جزئیات و پر کشش و تعلیق خلق کند که مخاطبش در کلمه به کلمه آن، مانند اثری سینمایی که با تکنیک دوربین روی دوش فیلم‌برداری شده است، با قهرمانش در کوچکترین اتفاقات و حس‌های او شریک می‌شود.

رمان «سفر به گرای ۲۷۰ درجه» در میان آثار داستانی احمد دهقان نماینده تام و تمام چنین اتفاقی به شمار می‌رود. داستانی که از زمان انتشار آن تاکنون منشا تاثیرگذاری زیادی در جریان ادبی ایران به شمار می‌رفته است و برای نویسنده و مخاطبانش اتفاقات و دریچه‌های تازه‌ای را باز کرده است.

این رمان، داستان یک سفر حیرت‌انگیز و حتی اشراقی یک نوجوان به عمق جبهه‌های جنگ تحمیلی و بازگشت دوباره به نقطه ابتدایی داستان یعنی زندگی او را روایت می‌کند. دهقان در این داستان مخاطب خود را از ابتدایی‌ترین بخش‌های جنگ در هر خانواده که شامل تمنای حضور یک جوان و مخالفت خانواده او است و در ادامه رفاقت‌ها و دوستی‌های شکل گرفته در بستر چنین رویدادی تا عمق خطر و روبرو شدن با مرگ و صحنه‌های کشتار در نبرد پیش می‌برد و در نهایت نیز مانند یک قطعه موسیقایی بار دیگر مخاطب اثر را به فرود در نقطه ابتدایی هدایت می‌کند.

راوی این کتاب؛ ناصر، رزمنده جوانی است که بارها سابقه شرکت در جبهه را داشته است و در بین امتحانات مدرسه، درس را رها کرده و به همراه دوستش علی راهی منطقه جنگی جنوب می‌شود. در آنجا ضمن دیدار مجدد با دوستان سابقش، از قریب‌الوقوع بودن عملیاتی مهم اطلاع می‌یابد که در ادامه و در حین آن بسیاری از دوستانش شهید و مجروح می‌شوند. ناصر در ادامه ماجرا مجروح شده و پشت خط می‌آید و بعد از چند روز به شهر خود بازگشته و زندگی عادی را از سر می‌گیرد تا اینکه پس از مدت کوتاهی با دریافت نامه‌ای از یکی از دوستانش خود را آماده بازگشت به منطقه می‌کند.

این کتاب تاکنون جایزه بیست سال داستان‌نویسی، جایزه کتاب سال دفاع مقدس و جایزه بیست سال ادبیات پایداری را به دست آورده و همچنین به زبان‌های انگلیسی و ایتالیایی ترجمه شده است.

«سفر به گرای ۲۷۰ درجه» مهمترین اثر احمد دهقان( - ۱۳۴۵)، نویسنده دفاع مقدس است. این کتاب به چند زبان زنده جهان ترجمه شده است و اثر داستانی مهمی در این حوزه به شمار می‌رود.

در بخشی از رمان می‌خوانیم:

«برمی‌خیزم و پشت سر حاج‌نصرت به راه می‌افتیم. رد شنی تانک‌ها رو زمین کشیده شده و گویی هزاران کرم خاکی با بدن‌های بندبند رو زمین پخش شده‌اند. علی می‌زند به شانه‌ام و با دست زمین را نشانم می‌دهد. سرم را تکان می‌دهم. نمی‌خواهم حرفی بزنم. می‌دانم اگر کلامی از دهانم خارج شود، درددل علی شروع می‌شود. تقی سرش را می‌آورد در گوشم و می‌پرسد: تانک‌هاشون تا این جا اومده بودن!؟

با اشاره سر جوابش را می‌دهم. رد شنی تانک‌ها چپ و راست همدیگر را قطع کرده‌اند. منوری در آن دورها روشن می‌شود. رو دو پا می‌نشینیم. آن‌قدر نزدیک نیست که درازکش شویم. صدای شلیک چند تیر می‌آید. جلوتر، سایه‌هایی که به کپه خاک می‌مانند، دیده می‌شود. علی می‌گوید: تانک‌ها رو باش!

منور خاموش می‌شود. پا می‌شویم و راه می‌افتیم. به دور و بر نگاه می‌اندازم. هیچ کدام از ستون‌هایی را که به موازات ما به سمت دشمن می‌رفتند، نمی‌بینیم. احساس تنهایی می‌کنم.

به یکباره یکی از تانک‌های دشمن به سمت ما شلیک می‌کند. تیرهای رسام مانند دانه‌های تگرگ از بالای سرمان می‌گذرد و عقب ستون را درو می‌کند. می‌ریزیم رو زمین و آن را گاز می‌گیریم. بی‌حرکت می‌مانم. قلبم تند می‌زند. آیا ستون را دیده‌اند؟ نوک انگشتانم یخ می‌زند. اگر ستونمان را دیده باشند، کارمان تمام است. نه راه پس داریم و نه راه پیش. زورکی آب دهانم را قورت می‌دهم. ترس برم می‌دارد که نکند دشمن صدای آن را بشنود! علی از پشت، پوتینم را فشار می‌دهد. از انتهای ستون سروصدا می‌آید. تقی خودش را می‌کشد کنارم. نفسم تو سینه حبس می‌ماند. گردن می‌کشم تا ببینم ته ستون چه اتفاقی افتاده. چیزی نمی‌بینم. خدا خدا می‌کنم سر و صداشان بخوابد».

رمان «سفر به گرای ۲۷۰ درجه» در میان آثار داستانی احمد دهقان نماینده تام و تمام چنین اتفاقی به شمار می‌رود. داستانی که از زمان انتشار آن تاکنون منشا تاثیرگذاری زیادی در جریان ادبی ایران به شمار می‌رفته است و برای نویسنده و مخاطبانش اتفاقات و دریچه‌های تازه‌ای را باز کرده است.

این رمان، داستان یک سفر حیرت‌انگیز و حتی اشراقی یک نوجوان به عمق جبهه‌های جنگ تحمیلی و بازگشت دوباره به نقطه ابتدایی داستان یعنی زندگی او را روایت می‌کند. دهقان در این داستان مخاطب خود را از ابتدایی‌ترین بخش‌های جنگ در هر خانواده که شامل تمنای حضور یک جوان و مخالفت خانواده او است و در ادامه رفاقت‌ها و دوستی‌های شکل گرفته در بستر چنین رویدادی تا عمق خطر و روبرو شدن با مرگ و صحنه‌های کشتار در نبرد پیش می‌برد و در نهایت نیز مانند یک قطعه موسیقایی بار دیگر مخاطب اثر را به فرود در نقطه ابتدایی هدایت می‌کند.

راوی این کتاب؛ ناصر، رزمنده جوانی است که بارها سابقه شرکت در جبهه را داشته است و در بین امتحانات مدرسه، درس را رها کرده و به همراه دوستش علی راهی منطقه جنگی جنوب می‌شود. در آنجا ضمن دیدار مجدد با دوستان سابقش، از قریب‌الوقوع بودن عملیاتی مهم اطلاع می‌یابد که در ادامه و در حین آن بسیاری از دوستانش شهید و مجروح می‌شوند. ناصر در ادامه ماجرا مجروح شده و پشت خط می‌آید و بعد از چند روز به شهر خود بازگشته و زندگی عادی را از سر می‌گیرد تا اینکه پس از مدت کوتاهی با دریافت نامه‌ای از یکی از دوستانش خود را آماده بازگشت به منطقه می‌کند.

این کتاب تاکنون جایزه بیست سال داستان‌نویسی، جایزه کتاب سال دفاع مقدس و جایزه بیست سال ادبیات پایداری را به دست آورده و همچنین به زبان‌های انگلیسی و ایتالیایی ترجمه شده است.

انتهای پیام/




پیشنهاد میشه بخونید : برای مشاهده جزئیات کامل این خبر «داستان سفر حیرت انگیز یک نوجوان به جبهه»اینجا را کلیک کنید. شفاف سازی:خبر فوق در سایت منبع درج شده و صرفا در این سایت بازنشر شده است .چنانچه به خبر فوق اعتراض دارید جهت حذف آن «اینجا» را کلیک کنید.

گزارش تخلف

تمامی مطالب از سایت های مجاز فارسی و ایرانی تهیه و جمع آوری شده است، در صورت وجود هرگونه مشکل از طریق صفحه گزارش تخلف اطلاع دهید.

اخبار برگزیده

هم اکنون میخوانند ..