ما: شما چرا قبلا مدافع حقوق زندانیان نبودید؟
محمود: ما الان هم مدافع حقوق زندانیان نیستیم. ما الان فقط نگران حمید
بقایی و چندتا از رفقامون هستیم. اون رو آزاد کنیم برمیگردیم خانه و
دوباره به تضییع حقوق متهمان و زندانیان میپردازیم.
ما: آقای مشایی کجاست که ازش خبری نیست؟
محمود: ایناهاش.
ما: اینکه درخته.
محمود: مشایی قابلیت رفتوبرگشت دارد. در همه این سالها هروقت کسی دنبال
من کرده، او درخت شده و من ازش بالا رفتم. یاد ثمرههاشمی و بقيه بهخیر.
اونها هم میتونستند در لحظه به کوه و تپه تبدیل بشوند.ما: برای مردم سؤال
شده که شما با حمله به مقامات قضائی و باقی مسئولان چه قصدی دارید؟محمود:
من قصدی ندارم. من فقط میگم اون صندلیرو که از زیر پام کشیدند، بهم
برگردونند و دوباره رئیسجمهور بشم یا اینکه اقلا الان که ترامپ اومده،
تلویزیون هی من رو نشون بده که سخنرانی خفن کنم بزنم ترامپ رو له کنم یا
دیگه دستکم جای روحانی، من رو بفرستند سازمان ملل سخنرانی کنم. الان هاله
نورم خیلی ضعیف شده و در حد شبپره شده. ما چندتا پروژکتور خونه وصل کردیم
که هاله نور رو تداعی کنه، ولی واقعا هیچجا برای ورود به هاله نور سازمان
ملل نمیشه. من وقتی حرف میزدم، همه مثل صندلی ماتشون برده بود و به من
نگاه میکردند.
ما: شاید موقع حرفزدن شما همه بیرون بودند و فقط صندلیها مانده بودند که به شما نگاه کنند.
محمود: این هم کم چیزی نیست. خلاصه ما با حقوق بشر و اینا کار نداریم. سهم ما رو بدهند بریم.
45302