محمدقسیم عثمانی . نماینده بوکان در روزنامه شرق نوشت: معادل ریالی ارزهای خارجی یا نرخ تسعیر ارز شاخص معادلسازی پول و اقتصاد ملی با معادل ارزی آن است و افزایش نرخ ارز بهمنزله تضعیف پول ملی و اقتصاد کشور در مقایسه با خارج است و عملا به هر نسبتی که نرخ برابری ارز به ریال افزایش مییابد، مفهوم آن در ابتدا کاهش قدرت خرید پول ملی برای تحصیل کالاهای وارداتی و سپس برای خرید کالاهای داخلی و در نهایت ایجاد تورم است.
تورمی که اغنیا را غنیتر و فقرا را فقیرتر و در نتیجه باعث تشدید فاصله طبقاتی و ایجاد شکافهای عمیق درآمدی میشود که این امر میتواند به گسست اجتماعی و مشکلات دیگر بینجامد. این را که دلیل افزایش نرخ ارز چیست، میتوان تجزیه و تحلیل کرد که این دلایل به سه دسته تقسیم و طبقهبندی میشوند...دسته اول دلایل واقعی ارادی، دسته دوم عوامل واقعی غیرارادی و دسته سوم دلایل روانی.عوامل واقعی ارادی افزایش نرخ ارز؛ گاهی دولتها تصمیم میگیرند برای رونق و حمایت از صادرات، نرخ برابری ارز را افزایش دهند و اصولا افزایش نرخ تسعیر ارز یکی از سیاستهای تشویق صادرات و ابزاری برای حمایت از صادرکننده در رقابت بینالمللی محسوب میشود که به نظر میرسد در شرایط فعلی، دولت چنین انگیزهای ندارد، زیرا کشور با محدودیت صادرات غیرنفتی مواجه است. در این میان باید توجه داشت که بزرگترین صادرکننده در کشور ما، خود دولت است و در اثر افزایش نرخ تسعیر ارز، درآمدهای نفتی دولت با نرخ بالاتری به ریال تبدیل خواهد شد و از منابع حاصله دولت میتواند استفاده بیشتری ببرد.
البته ازآنجاییکه دولت مسئولیتهایی مهمتری از افزایش درآمد صادراتی دارد، بعید به نظر میرسد دولت در شرایط فعلی چنین انگیزهای داشته باشد و اصولا این دلیل برای افزایش نرخ ارز منتفی به نظر میرسد. یکی دیگر از عوامل افزایش نرخ تسعیر ارز، کاهش عرضه ارز در بازار است و با کاهش عرضه و تأمیننشدن نیاز ارزی بازار، نرخ ارز در اثر فشار تقاضا افزایش مییابد که طبق گزارش بانک مرکزی عرضه ارز به بازار نهتنها کاهش نیافته، بلکه تشدید هم شده است؛ بنابراین کاهش عرضه ارز برای افزایش نرخ تسعیر ارز نیز منتفی به نظر میرسد. با این توضیح باید دلیل افزایش نرخ ارز را بین سایر عوامل که غیرارادی هستند، جستوجو کرد.
عوامل واقعی غیرارادی افزایش نرخ ارز؛ عوامل دیگری هستند که باعث افزایش نرخ ارز میشوند، ولی در کنترل دولت نیستند. افزایش تقاضا برای ارز در بازار یکی از این عوامل است که این افزایش تقاضا میتواند ناشی از انگیزه تبدیل ریال به ارز بهمنظور خروج سرمایه از کشور یا با انگیزه انجام واردات یا استفاده از ارز بهمنظور سرمایهگذاری و کسب بازده باشد.
کسانی که به هر دلیل قصد خارجکردن سرمایه خود را به خارج کشور دارند با ایجاد تقاضای اضافی، باعث افزایش نرخ تسعیر ارز میشوند. واردکنندگان کالا نیز باید منابع ریالی خود را به ارز تبدیل کنند و با ارز حاصله اقدام به خرید کالا از خارج کرده و با واردات کالا و فروش آن در بازار، کالا را به ریال تبدیل کرده و مجددا با ریال حاصله، ارز تهیه کنند و ارز تهیهشده را خارج و بهجای آن کالا وارد کنند. بهاینترتیب میتوان دریافت که واردکنندگان کالا، کارشان خروج ارز از کشور است و هر محدودیتی در این زمینه هم باعث کاهش تقاضا برای ارز خواهد شد و هم از تولیدات مشابه داخلی حمایت خواهد شد؛ اما عامل و انگیزه مهمی که این روزها نمود بیشتری یافته، نگاه سرمایهگذاری به ارز با نیت کسب بازده از ارز است.
بهتازگی و در پی کاهش نرخ سود سپردههای بانکی، برخی سپردهگذاران اقدام به خروج منابع خود از بانکها کردهاند و منابع مالی خود را به خرید ارز اختصاص دادهاند تا از محل افزایش نرخ ارز کسب سود کنند و به نظر میرسد در مقطع زمانی فعلی، این عامل بیش از سایر عوامل، بر افزایش نرخ ارز مؤثر است.
عوامل روانی افزایش نرخ ارز؛ گاهی روند افزایشی نرخ ارز، این ذهنیت را ایجاد میکند که این روند ادامه و امتداد دارد و همگان با ورود به این فضا، روند افزایشی را تشدید و استمرار میبخشند، غافل از اینکه همین ذهنیت و اقدام ناشی از آن باعث استمرار این روند افزایشی شده است. در این حالت کسانی که در اوج قیمت منابع ارزی خود را به ریال تبدیل میکنند برنده این بازی خواهند بود و کسانی که از فروش جا میمانند بیشترین ضرر را خواهند دید.
صرفنظر از اینکه دلیل افزایش نرخ ارز چیست، به نظر میرسد این افزایش در مجموع برای اقتصاد کشور مضر است و باید فضای روانی و واقعی را به نحوی تغییر داد که نگاه کالایی و سرمایهگذاری به ارز تغییر کند، زیرا حاصل افزایش نرخ ارز، تضعیف اقتصاد و پول ملی، افزایش تورم، تشدید فاصله طبقاتی، فشار به تولیدکنندگان بهویژه آنهایی است که وام ارزی اخذ کردهاند که هیچکدام از این وقایع، مطلوب شرایط امروز کشور نیست.