ساعت: 15:44 منتشر شده در مورخ: 1396/11/19 شناسه خبر: 1298642
عبور از انسان سکولار و نظر به انسان قدسی، مشی انقلاب اسلامی و مکتب خط امام است. نزاع تمدنی دو جبهه حق و باطل بر سر این مسئله است که انسان را چگونه تعریف کنند، یکی بر سکوی اومانیسم و انسان سکولار می ایستد و دیگری نظر به انسانِ قدسی میدوزد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از دانشجویان بیدار در یاداشت قبل از ضرورت وجود عقل سیاسی هم آهنگ و هم ساز با انقلاب اسلامی صحبت کردیم و بیان داشتیم برای ایفای نقش در صحنه ی سیاسی انقلاب باید به این عقل مجهز بود و گفتیم برای دست یابی به این عقل باید در« دامنه ولی فقیه» دست به تامل در پدیده و تحلیل آنها زد. با بینش ولی فقیه باید انقلاب را مورد بررسی قرار داد و از دریچه نگاه امام امت به تحولات سیاسی و اجتماعی بنگریم تا فرآیند شکل گیری عقل سیاسی عالم انقلاب اسلامی در ما آغاز گردد و در نهایت بر این شدیم تا به سوال مطرحی بیاندیشم و سعی کنیم پاسخی برای آن بیابیم . سوال این است که : « امروزه به طور ویژه به این بیندیشید که چرا سیاستهای غربی به اسلام هراسی دامن می زنند؟ و کدام عنصر پر قدرت در اسلام سیاسی به شیوه ی ایران است که قدرتمداران آزمند و متعدی و مستکبر را به همه گونه رویاروئی با آن بر می انگیزد؟ ». سعی میکنیم این سوال را با منظومه فکری ولی فقیه پاسخ دهیم تا راهگشا و مسیر ساز پیچیدگیهای صحنه سیاسی شود .
عبور از انسان سکولار و نظر به انسان قدسی، مشی انقلاب اسلامی و مکتب خط امام است. نزاع تمدنی دو جبهه حق و باطل بر سر این مسئله است که انسان را چگونه تعریف کنند، یکی بر سکوی اومانیسم و انسان سکولار می ایستد و دیگری نظر به انسانِ قدسی میدوزد. هر تمدنی با تعریفی که از انسان دارد، شکل می‌گیرد و تمدن اسلامی در این تاریخ با به صحنه‌آمدنِ انسان قدسی ظهور می‌نماید. لذا جبهه باطل و استکبار در نهایت اهتمام و تلاش در صدد به محاق بردن این نظر و نگاه است.
رنه گنون میگوید: «فرد پرستی علت معین و اساسی سقوط و انحطاط غرب است، ... ». ما باید متوجه واقعیت موجود که نمود عینی انسان سکولار - بی تفاوت نسب به دین- در گستره تمدنی است، باشیم. توجه به تمدن غرب مستلزم انقلاب اسلامی است. برای حرکت و نظر به انسانِ قدسی باید غرب را بشناسیم، زیرا جهان و حیات بشر، ناخواسته در گذشته به آن آغشته گشته است. شناخت و تحلیل تمدن غربی، به این معنی نیست که جزءجزء آن تمدن را به‌طور جداگانه مورد بررسی قرار دهیم و بحث کنیم ؛ کدام قسمت آن خوب است و کدام قسمت آن بد، بلکه باید توجه کرد که نگاه این تمدن به طرفِ کدام جنبه‌ی هستی است، به طرف جنبه‌ی ثابت و ملکوتی عالم، یا به طرف جنبه‌ی ناپایدار و مادی عالم. درد بزرگ آن است که در فضای فرهنگ مدرنیته، تفکر آزاد به حاشیه رفته است، در حالی‌که فهم انقلابی که بنا است ماوراء فرهنگ مدرنیته با انسان‌ها سخن بگوید، نیاز به تفکر آزاد دارد و رمز شکست سیاسی نخبگانی که با روحیه‌ی سیاسی‌کاری و با روشهای غربی با انقلاب اسلامی برخورد کردند، همین بوده و هست. در واقع می گوییم با شناخت طرح ها و برنامه های غرب و به نوعی جبهه باطل از دریچه انقلاب اسلامی و با توسل به نهضت انقلاب اسلامی است که ترسیم مسیر حرکت برای انقلاب راهبردی خواهد بود
اگر به درستی نزاع تمدنی را درک و خود را در صحنه این نزاع احساس کردیم، متوجه عنصر پر قدرت اسلامی سیاسی به شیوه ایران خواهیم شد. «دشمن شناسی» مسئله اصلی این درگیری است. کشور های اسلامی منطقه قدرت و توان شناخت دشمن واقعی و جبهه باطل را ندارند لذا همیشه تابع و بازیگر سناریو های طراحی شده از سمت غرب خواهند شد. اما انقلاب اسلامی با توجه به این اصل، بیداریی در ملت ها رقم زده است.
شناخت اهداف و روش های دشمن سبب بیداری خواهد شد. به بیانات مقام معظم رهبری در رابطه با «دشمن شناسی» توجه کنیم: « علّت دشمنی با اسلام این است که اسلام به مردم بیداری داده است. دشمن یک جبهه است؛ دشمن یک فرد که نیست، یک دولت خاص که نیست، یک جبهه است؛ ما باید این جبهه را بشناسیم و ببینیم چه کسی وابسته‌ی به این جبهه است و از کجا این جبهه، جوری حرکت میکند که میتواند ما را نسبت به خودش مشتبه کند. شما جوانان باید خیلی هوشیار و بیدار باشید؛ باید اهداف دشمن را بشناسید. غالب ملتهایی که فریب خوردند و دولتهایی که اشتباه کردند، از اینجا اشتباه کردند که روشهای دشمن را درست نشناختند. ».
انتهای پیام/
