۶۵۶۶۵۴
۴۱۶۹ بازدید
شعر، نشانه یک زندگی عالی و بشری است. مردم با خیال زندگی میکنند و بهترین چیزی که خیال را تحت تاثیر قرار میدهد شعر است، پس این واقعیت که نقش روزمره کننده را ایفا میکند و شعر، حقیقتی است که اگر نمیشود سراینده آن بود، میتوان دست کم خواننده آن شد و از روزمرگی رهید.
برترین ها: شعر، نشانه یک زندگی عالی و بشری است. مردم با خیال زندگی می کنند و بهترین چیزی که خیال را تحت تاثیر قرار می دهد شعر است، پس این واقعیت که نقش روزمره کننده را ایفا می کند و شعر، حقیقتی است که اگر نمی شود سراینده آن بود، می توان دست کم خواننده آن شد و از روزمرگی رهید.شعر در کوتاه ترین و موجزترین و خوش آهنگ ترین و مناسب ترین همنشینی واژه هایی آشنا، ما را با معنایی درگیر می کند که برای عقل، نامفهوم و موهوم و بیگانه است، اما برای دل و جان، آشنا و حس شدنی است. شعر، میزبانی صادق است که قلب مخاطبان مستعد خود را هدف قرار می دهد و آنان را به ساحت ناممکن ها و ناباوری ها فرا می خواند تا خود ببینند و باور کنند که اگر ایمان و عشق باشد، هر ناممکنی ممکن می شود.
در این سری مطالب سعی کردهایم گزیدهای از اشعار را در قالب ابیات زیبا و تاثیرگذار با تایپوگرافی های متفاوت، در اختیار شما قرار دهیم. باز هم مثل همیشه پذیرای پیشنهادات و انتقادات شما همراهان همیشگی مجله اینترنتی برترین ها خواهیم بود.
همچنین شما می توانید اشعار شاعر محبوب خود را در قسمت نظرات برای ما ارسال نمایید.
***
ای دوست بیا تا غم فردا نخوریم
وین یکدم عمر را غنیمت شمریم
فردا که ازین دیر فنا درگذریم
با هفت هزار سالگان سر بسریم
(خیام)
تو مگو ما را بدان شه بار نیست با کریمان کارها دشوار نیست. (مولانا)
بوی نمناک هزاران خاطره خاک باران خورده ای دارد دلم. (سلمان پاک نظر)
ای بغض فرو خفته مرا مرد نگه دار
تا دست خداحافظی اش را بفشارم... (فاضل نظری)
آفتاب از کجا درآمده است، این که حوّا هوای آدم کرد؟
با وجودت اتاق سرد و عبوس، کمی از سردیِ خودش کم کرد.
(امید صباغ نو)
در من بدمی من زنده شوم
یک جان چه بود صد جان منی
(مولانا)
دلگیر نیستم که دل از دست دادهام
دلجویی حبیب به صد دل برابرست
(صائب تبریزی)
کجا در بزم او جای چو من دیوانهای باشد
مقام همچو من دیوانه ای ، ویرانهای باشد
(وحشی بافقی)
به کوتاهی آن لحظه ی شادی که گذشت،
غصه هم می گذرد!
(کیوان شاه بداغی)
انگار که یک کوه ، سفر کرده از این دشت
آنقدر که خالی شده ، بعد از تو جهانم ...
(فاضل نظری)
اگر این داغ جگرسوز که بر جان من است
بر دل کوه نهی سنگ به آواز آید
(سعدی)
از تو دور شدم
مثل ابر از دریا
اما هر جا رفتم باریدم.
(رسول یونان)
مـن در ایـن خلـوت خـاموش سکـوت
اگر از یاد تو یادی نکنم ... می شکنم ...
(؟)
تو همانی که دلم لک زده لبخندش را
او که هرگز نتوان یافت همانندش را
(کاظم بهمنی)
شب های مه گرفته ی مرداب بخت من
ای ماه! جای رقص درخشنده ی تو نیست
(فاضل نظری)
گردآوری و طراحی: بهنام رائین