با استفاده از روش موشنترکینگ یا پنینگ و تعقیب سوژه میتوان افکتهای اکشن یا درام را به تصاویر اضافه کرد.
به دنبال اضافه کردن یک حس درام یا اکشن به تصاویر خود هستید، اما دقیقا نمیدانید چطور این کار را انجام دهید؟ به زبان ساده، پنینگ دوربین (یا موشن ترکینگ) روشی است که در آن با دنبال کردن سوژه و سرعت کمتر شاتر حس سرعت یا اکشن را خلق میکنید.
اگر با کمی صبر و به درستی این کار را انجام دهید، میتوانید تصاویر شگفتانگیزی را ثبت کنید که توجه را به سوژه جلب کرده و یک بعد جدید به تصاویرتان اضافه میکنند.
لندن شهر بسیار شلوغی است، مملو از مردم، ماشین و دوچرخهسوارهایی که با سرعت به اطراف حرکت میکنند. حس ثابتی از حرکت و عمل را القا میکند. این مقاله به توصیف عناصر کلیدی برای ردیابی سوژهی متحرک و خلق حس حرکت میپردازد.
تنظیمات دوربیناز دیدگاه فنی، اگر میخواهید سوژهی خود را از یک پسزمینهی محو جدا کنید، به سرعت شاتر مناسب نیاز دارید. سرعت شاتر مهمترین ویژگی در رسیدن به نتایج مطلوب است. اگر آن را روی سرعت بالا تنظیم کنید، دو حالت به وجود میآید یا کل سوژه را فریز میکنید یا تصویر به شکل یک تصویر محو و بد ظاهر میشود. هرچقدر سرعت شاتر کمتر باشد، احتمال شارپ نشدن تصویر کمتر است. تعقیب یک سوژه به صورت دستی به مدت یک چهارم ثانیه بدون از بین رفتن وضوح، کار دشواری است.
بهترین سرعت شاتر در کندترین حالت ۱/۸ و ۱/۱۰ و در سریعترین حالت ۱/۲۰ است. اگر به تعقیب یک سوژه با سرعت بالا میپردازید میتوانید با یک سرعت شاتر بالاتر به یک افکت یکسان دست پیدا کنید.
لازم است تعادل اکسپوژر را حفظ کنید. هنگام عکاسی با سرعت شاتر پائین، همیشه با ریسک ورود نور زیاد به دوربین و روشن شدن بیش از حد تصویر روبهرو خواهید شد. اینجاست که ایزو و گشادگی دیافراگم وارد بازی میشوند؛ این دو ویژگی در حس و مفهوم تصویر تأثیری ندارند اما به نورپردازی مناسب آن کمک میکنند.
هرچقدر سرعت شاتر کمتر باشد، احتمال شارپ نشدن تصویر کمتر است
معمولا با چند شات تست میتوانید از تنظیمات صحیح مطمئن شوید، اما به عنوان یک قانون کلی برای عکس روشنتر، ایزو پائین و گشادگی دیافراگم کوچکتر است (با عدد بالاتر f/ نشان داده میشود). خلاف این حالت وقتی است که عکس تاریک شود؛ در این صورت باید ایزو را بالا برده و دیافراگم را بیشتر باز کنید (عدد کوچکتر f).
به عنوان مثال، اگر عکس خیلی روشن شده بود، میتوانید با ایزوی ۱۰۰ و f/16 عکاسی کنید. اگر تاریک شد، میتوانید از ایزوی ۴۰۰ و f/2.8 استفاده کنید.
مکان مناسبپس از تنظیم دوربین و آماده شدن برای عکاسی، تنها چیزی که نیاز دارید مکان و موقعیت مناسب است. تا زمانی که یک سوژهی متحرک داشته باشید میتوانید این تصاویر را در هر موقعیتی ثبت کنید، و طبیعتا بعضی موقعیتها مناسبتر هستند. وقتی برای اولین بار بیرون میروید باید چند مرتبه این تکنیک را تمرین کنید تا مطمئن شوید یک جریان ثابت از سوژههای متحرک وجود دارد.
به همین دلیل لندن به عنوان یک شهر شلوغ، مکان مناسبی برای این کار است، همه جا ترافیک است و به دلیل شلوغی زیاد و تعداد زیاد توریست، میتوانید به راحتی و به صورت نامحسوس از آنها عکس بگیرید و بهترین نتیجه را به دست آورید و اصلا نگران نباشید که مردم شما را بازخواست کنند!
مکانهایی مثل میدان ترافالگر و سیرک پیکادیلی بسیار مناسب هستند، زیرا نور مصنوعی زیادی در پسزمینه وجود دارد که میتواند خطوط نورانی و رنگارنگ را به تصاویر شما اضافه کند و حس حرکت را منتقل کند.
یافتن نقطهای که در آن سوژه به موازات شما قرار بگیرد حائز اهمیت است و خروجی بهتری خواهد داشت. یک میدان یا یک گوشه را در نظر بگیرید، سوژه در حال حرکت است، اما فاصله آن با شما باید ثابت باشد تا بتوانید به یک تصویر شارپ برسید. اگر یک ماشین یا دوچرخه را ردیابی کنید که به سمت شما در حرکت است، هنگام تنظیم اکسپوژر از فوکوس شما خارج میشود.
تکنیکیک مکان خوب پیدا کردید؟ دوربین خود را تنظیم کردید؟ عالی است، حالا میتوانید چند عکس خوب بگیرید. برای رسیدن به بهترین نتایج باید دوربین خود را حرکت داده و سوژهی خود را ردیابی کنید. بعضی افراد ترجیح میدهند از یک مونوپاد استفاده کنند و بعضی با دوربین روی دست به بهترین شکل کار میکنند.
تکنیک بسیار ساده است؛ در ابتدا سوژهی مناسب را درنظر بگیرید، و مطمئن شوید که تحتالشعاع ماشینهای دیگر یا جزئیات پسزمینه نیست، سپس از داخل ویوفایندر دوربین به آن نگاه کنید. همینجاست که میتوانید به یک نشانهی خوب از سرعت سوژهها برسید. قبل از رها کردن شاتر، سعی کنید به مدت چند ثانیه تعقیب سوژه را انجام دهید و سپس پس از نوردهی مناسب برای اطمینان از حرکت روان، دوباره این کار را ادامه دهید.
هنگام تعقیب سوژه همیشه سعی کنید بازو و مچ را تا حد ممکن بدون لرزش حفظ کنید و کمی بدن را بچرخانید در این صورت همه چیز را میتوانید به بهترین شکل ثابت نگهدارید.
این تصاویر با لنزهای پرایم ۵۰ میلیمتر و ۸۵ میلیمتر ثبت شدهاند. با استفاده از بیشترین فاصلههای کانونی میتوانید به این نتایج برسید اما همه چیز به این بستگی دارد که چه مقدار از سوژه فاصله دارید و ترکیببندی شما چگونه است.