زن نماد زندگي، حيات و زايش است، پس با تمام قوا با نابودي و مرگ مبارزه مي كند.

الناز اسمعیل زادگان، دیبا خاتمی، لاله مرزبان، غزاله مشعشعی، ساناز نجفی، مهسا نعمتی، دریا یاسری و سروش کریمی نژاد بازیگران این نمایش هستند.
به بهانه نزدیک شدن به اجرای این نمایش با کاملیا غزلی گفت و گویی انجام داده ایم، در ادامه می خوانید:
غزلی درباره قصه نمایش «من یه زنم، صدامو مى شنوین؟» به صبا، گفت: ما در اين نمايش از يک جنگ حرف ميزنيم، جنگي كه صدایش به گوش نميرسد، صدايي كه قرن ها زير برف و سرما يخ زده، صدايي كه حتي از پژواكش هراسانيم. صداي يك زن. داستان پر فراز و نشيب او از همان بدو تولد اغاز مي شود، او بالغ مي شود، مادر مي شود، پير مي شود و اين تا نسل ها بعد ادامه پيدا مي كند. هرچند ممكن است در بعضي مكان ها و زمان ها كمرنگ شود، اما هيچ گاه از بين نمي رود. هر كدام از اين آمال، آرزوها و دردها به زني ديگر به ارث مي رسد. زن، ذهن و بدنش در هزاران زن ديگر تكثير مي شود. زن نماد زندگي، حيات و زايش است، پس با تمام قوا با نابودي و مرگ مبارزه مي كند. اين نمايش شامل خرده داستانهاي تودرتوست كه بيانگر دردها، رنج ها، شكست ها و حتي شادي هاي اوست كه هر كدام توسط بازيگران (زن) بيان مي شود.
این کارگردان جوان تئاتر درباره ساختار متن و شیوه کارگردانی این نمایش توضیح داد: متن نمایش ويژگى هاى كلاسيك ندارد و به مدرن ترين شيوه هاي نمايشى نوشته شده است. روند خطى وجود نداشته و قصه به شكل كلاسيك در اين متن روايت نمي شود. متنی ساختارگريز و ساختارشكن است که شخصيت پردازى به شيوه مرسوم نیست. هم در شكل اجرا و هم در ساختار مان ويژگى هاى ساختارشكن وجود دارد و نزديك به فضاي پست مدرن است، اما ١٠٠٪ هم ويژگي هاى پست مدرن ندارد.
او درباره معیار انتخاب بازیگران نمایش «من یه زنم، صدامو مى شنوین؟» افزود: بازیگرانم آمادگى جسمانى خوبى داشتند و همچنين ارتباطی قوى بين ذهن و بدن شان است. بعد از انتخاب گروه بازيگران به شيوه كارگاهي از فضاي نمايش صحبت كرديم . چون متن شبيه متن هاي رايج نبود، تقريبا دورخواني نداشتيم. فقط دو يا سه بار متن خوانده شد و فضاهاي عاطفي، ذهني و تخيلي براي بازيگران توضيح داده شد. بازيگران بر اساس فضاهای گفته شده، موتيف ها و ژست هاي روان تني انجام مي دانند. كار مبتنى بر ويژگى هاى بدن در فضا و اجراست.