مهرداد اولادی هنوز حتی سنگ قبر ندارد !
مرحوم مهرداد اولادی فوتبالیست مشهور پرسپولیس سی و یک فروردین ماه 1395 غریبانه و مظلوم از دنیا رفت . این مظلومیت همچنان بعد از مرگش نیز ادامه دارد . پدر مهرداد اولادی بعد از سالها سکوت خود را شکست و درد دل کرد . پدر مرحوم مهرداد اولادی مصاحبه ای کرده است و گلایه هایی داشته است که در ادامه خواهید خواند.
مصاحبه پدر مهرداد اولادی و طلب 450 میلیونی از پرسپولیس.
مدتهاست كه استقلال، پرسپولیس و نفت تهران به دنبال تسویه حساب با طلبكاران خود هستند تا با دریافت مجوز حرفهای از لیگ قهرمانان آسیا حذف نشوند. سرخابیها بارها اعلام كردهاند كه با بخش بزرگی از شاكیان خود تسویه حساب كردهاند اما برخی مربیان و بازیكنان پیشین این دو تیم میگویند هیچ تماس تلفنی با آنها برای حضور در باشگاه و تسویه حساب انجام نشده است.
علیدایی، امیر قلعهنویی، جواد نكونام، محمود فكری و صمد مرفاوی از جمله افرادی هستند كه به صورت رسمی این موضوع را اعلام كردهاند. هرچند كه برخی پیشكسوتان مثل امیرحسیناصلانیان مطالبات خود را بخشیدهاند اما سایر افراد همچنان شاكی هستند و گفته میشود برخی از آنها به AFC شكایت خواهند كرد تا مانع از ارسال مدارك جعلی به كنفدراسیون فوتبال آسیا شوند.
مهرداد اولادی نیز یكی از بازیكنان پرسپولیس بود كه مبلغی در حدود 450 میلیون تومان از این باشگاه طلبكار است. او كه چندی پیش به دلیل عارضه قلبی درگذشت، همان روزها اعلام كرد كه قصد شكایت از باشگاه را ندارد اما پدر این بازیكن میگوید اتفاقات خاصی در باشگاه رخ داده كه مانع از دیدار او با علی اكبر طاهری، مدیرعامل سرخپوشان شده است.
همانطور كه در جریان اخبار هستید، باشگاه پرسپولیس اعلام كرده با بخش زیادی از طلبكاران خود تسویه حساب كرده، آیا با شما تماسی در این باره گرفته شده است؟
خیر، هیچ تماسی با من نگرفتند. چند روز پیش (شنبه هفته گذشته) به ملاقات علی اكبر طاهری رفتم. مسئولان باشگاه اعلام كردند كه او جلسه دارد و اجازه ندادند به حضورشان بروم. جلسه تمام شد و چند نفر از باشگاه خارج شدند اما دوباره اجازه ندادند من پیش او بروم. داد و بیداد كردم و گفتم من پیرمرد هستم و پروستاتم را عمل كردهام. دو ساعت است كه اینجا نشستهام چرا من را اذیت میكنید؟ گفتم من قرص میخورم و نمیتوانم منتظر بمانم اجازه بدهید به اتاق بروم اما اجازه ندادند.
چه كسی به شما اجازه ورود نداد؟
نگهبان دم در. به او گفتم اجازه بده بروم داخل ولی گفت اگر بخواهی میتوانی به زور وارد اتاق بشوی اما طاهری از دست ما عصبانی میشود. طاهری به آنها گفته بود اگر اولادی آمد، بگویید من نیستم یا در جلسه هستم.
در ادامه چه اتفاقی رخ داد؟
سر و صدا كردم و گفتم من بیمارم. پسرم مُرده، چرا مرا اذیت میكنید؟ من با شما چه كار كردم؟ اینها را كه گفتم، گفتند برو بالا و با طاهری صحبت كن. رفتم بالا گفتند داد و بیداد كنی زنگ میزنیم به 110. گفتم زنگ بزنید. من شاكیام، شما میخواهید به 110 زنگ بزنید؟ سال 95 نیز یك بار با طاهری دعوا كردم و او مرا به اتاقش راه نداد. ما 6 سال است كه از پرسپولیس طلبكاریم چرا پولمان را نمیدهند؟
واكنش طاهری چه بود؟
گفتم آقای طاهری چرا مرا اذیت میكنید؟ من نیز خدایی دارم. به همان خدا یك تومان از طلب ما را ندادهاند. طاهری گفت ما كه باشگاه هستیم، الان بانكها نیز به مردم بدهكارند. من گفتم به من چه ارتباطی دارد؟ مگر مال مُرده را میخورند؟ من هم خدایی دارم. آه من تو را میگیرد.
مهرداد اولادی سابقه حضور در استقلال را نیز دارد؛ طلبی از این باشگاه ندارید؟
خیر. باشگاه استقلال با ما تسویه حساب كرده است.
از اتفاقات رخ داده در باشگاه پرسپولیس بگویید. بعد از جلسه با طاهری چه اتفاقی رخ داد؟
كاش دل من در داشت تا آن را باز كنم و ببینید چه خبر است. پسر من مُرده، من باید بروم سر خاك پسرم؟ او جوان بود. مهرداد باید میآمد سر خاك من. مشكل مهرداد این بود كه به طاهری و هیچكس دیگری باج نمیداد. گفتند برو شكایت كن، هركاری دوست داری بكن. من گفتم پس بروم شكایت كنم؟ حرف دیگری ندارید؟ گفتند خیر. برو هر كاری دوست داری بكن.
شكایت كردید؟
بله، پیش از این نیز به مهدی تاج و علیپور درددلهایم را گفته بودم و باشگاه را محكوم كردم. گفتند با شما همكاری میكنیم كه پولتان را بگیرید اما هیچ كاری نكردند. طاهری ارزشی برای صحبتهای من قایل نمیشود. من 6 بار پیش او رفتهام اما جوری حرف میزنند كه انگار پسر من طلبكار نیست. آن زمان كه مهرداد بازی میكرد برای او چه كردند كه حالا بكنند؟ پسرم را به یك تیم اماراتی فروختند اما پول آن را گرفتند و خرج كردند. چرا پول او را نمیدهند؟
ما 450 میلیون تومان از باشگاه پرسپولیس طلبكاریم كه اگر این پول را در بانك میگذاشتیم، در حال حاضر دو برابر شده بود ولی نه پول میدهند و نه با ما تماس میگیرند. باور كنید قرصم را به همراه ندارم وگرنه نشانتان میدادم كه روزی چند قرص باید بخورم و دنبال طلبم بدوم.
وقتی مهرداد اولادی درگذشت، اخباری مبنی بر اوردوز كردن او منتشر شد؛ شما این موضوع را تایید میكنید؟
بدون شك دروغ است. میگویند پسرم اوردوز كرده است. پسر من به سیگار لب نمیزد. نه فقط او كه بقیه برادرانش نیز به این مسائل كاری ندارند. هركس كنار من سیگار بكشد، سردرد میگیرم. پسر من این كارها را كرده و من خبر نداشتم؟ مگر میشود؟
چرا شكایت نكردید؟
هیچكس را ندارم كه شكایت كند. راهش را نیز بلد نیستم، فقط خدا را دارم. به طاهری نیز گفتم كه فقط خدا را دارم؛ كمكم كنید اما نكردند. همین تهمتها را میخواستند به هادی نوروزی نیز بزنند ولی چون استاندار مازندران بابلی است، اجازه ندادند آبروی ورزشكار كشورشان را ببرند ولی من كسی را نداشتم كه جلوی این تهمت را بگیرم.
مسئولان قائمشهری واكنشی به این موضوع نشان ندادند؟
پیش آنها رفتم اما انگار نه انگار. چه كار باید بكنم؟ این كاری بود كه با بچهام كردند و من نمیتوانم واكنشی نشان بدهم. دادستانی هیچ حرفی به ما نزد. نماینده قائمشهر در مجلس شورای اسلامی نیز اعتراضی به این شایعات نكرد ولی نماینده اهواز گفت چرا این مسائل را درباره یك ورزشكار بیان میكنید؟ این همه بازیگر و ورزشكار در جوانی ایست قلبی كردهاند؛ مهرداد نیز یكی از آنهاست.
موضوعی كه مدتی است واكنش برخی هواداران را در پی داشته، این است كه مهرداداولادی هنوز سنگ قبر ندارد؛ این در حالیاست كه از مرگ او حدود دوسال میگذرد، چرا یك سنگ قبر برای او نخریدید؟
در حال حاضر او سنگ قبر ندارد و خاك هر بار نشست میكند. من میروم و خاك روی او میریزم. به من میگویند یك سنگ قبر معمولی مثل همه روی قبر او بگذار ولی قبول نمیكنم. میخواهم یادمان بسازم ولی اجازه این كار را نمیدهند. من 100 متر زمین به قیمت 12 میلیون تومان برای قبرستان خریدم و گفتم اجازه بدهید در اینجا دستشویی عمومی بسازم. به هر حال مردم از شهرهای مختلف به اینجا میآیند به خاطر رفاه حال آنها اجازه بدهید من اینجا را آباد كنم اما اجازه نمیدهند. حتی روز اول گفتم كه اجازه بدهید در روستای دورتری كه از قادیكلا (محل دفن مهرداداولادی) هست، او را دفن كنیم و آنجا یادمان بسازیم اما اجازه ندادند. ما به مسئولان شهر گفتیم مهرداد برای این كشور افتخار آفرینی كرده است، در خارج از كشور پرچم ایران را بالا برده اما گفتند نمیتوانیم این اجازه را بدهیم. مهرداد در تیمملی موفق بود و در عربستان پرچم كشورمان را بالا برد اما یك بار به احترامش بازی دوستانهای نكردند. كل جهان به ما تسلیت گفتند اما فدراسیون هیچ كاری برای او نكرد. حسین هدایتی تماس گرفت و گفت من 40 میلیون تومان پول میدهم و قبر این بچه را بسازید اما من قبول نكردم. گفتم یادمان او را با پول خودم میسازم تا روحش در آرامش باشد.
شنیدهایم علی كریمی نیز به نداشتن سنگ قبر او اعتراض كرده است.
بچه من را خیلی اذیت كردند. علی كریمی آمد و گفت مگر این بچه پدر ندارد؟ مگر پدر او مُرده كه یك سنگ قبر برایش نمیخرد؟ گفتم من 100 متر زمین برای او خریدهام و به قبرستان هدیه كردهام تا 40 متر زمین به من بدهند و برای او یادمان بسازم ولی قبول نكردند. میگویند الان نمیتوانی برای او سنگ قبر بگذاری چون خاك نشست میكند. خاك بعد از دو سال هنوز دارد نشست میكند؟
در این میان برخی هواداران پرسپولیس نیز كم لطفی كردهاند. آنها هادی نوروزی را در دقیقه 24 تشویق میكنند اما یادی از مهرداداولادی نمیشود.
من از شما میپرسم كه باشگاه پرسپولیس چه زمانی از مهرداد نام برده است؟ من از طاهری پرسیدم كه چرا نامی از او نمیبرید ولی او پاسخی نداد. علیپروین و چندپیشكسوت پرسپولیس برای او مراسم یادبود برگزار كردند اما مهدی تاج، علیكفاشیان، علی اكبر طاهری و سایر مسئولان هیچ كاری نكردند. این در حالیاست كه وقتی مهرداد فوت كرد، همه آمدند و گفتند اگر كاری بود به ما بگویید.
گفتید كه پیش تاج رفتید و او گفت با شما همكاری میكند؛ كاری كرد؟
خیر، گفت شما برو ما پولت را میگیریم و به شما میدهیم اما خبری نشد.
در مدتی كه مهرداد اولادی فوت كرده است، شخصی پیش شما آمد كه از او گلایه داشته باشد؟
خیر، به خدا قسم هیچكس نیامد. همه از او راضی بودند. مهرداد پسر خوبی بود. یك بار كه من مریض بودم آمد و عكس یك پسر سرطانی را نشانم داد و گفت او 15 سال دارد و سرطانی است. همه بیمار میشوند، نگران نباش حالت خوب میشود. گفتم نگران نیستم ولی بعدها با خودم گفتم كاش زیر عمل میمُردم و این داغ را نمیدیدم. این داغ تسكینی ندارد. نه شب داریم و نه روز. فقط در حال زجر كشیدن هستیم. در این دو سال یك مُرده متحرك شدهام اما كسی از ما خبری ندارد.
وضعیت مادر مهرداد چطور است؟
او بیمار است. بارها به دكتر مراجعه كردهایم و در حال حاضر 16-15 قرص در طول یك روز میخورد. زندگیمان از هم پاشیده هرچند كه ما زندگی نمیخواهیم. من میخواهم بمیرم، زندگی به چه دردم میخورد؟
به موضوع طلبتان از باشگاه پرسپولیس برگردیم؛ كسی در باشگاه از شما دلجویی نكرد؟
دلجویی؟ خیر. فقط یك نفر وقتی دید من ناراحتم، صورتم را بوسید و گفت حاج آقا شما به خانه بروید. انشاا… درست میشود. من به خانه آمدم اما كسی كمكم نكرد.
اگر باشگاه به شما چك بدهد، رضایت میدهید؟
خیر. قبول نمیكنم زیرا به من بیاحترامی شده است. من حرفشان را قبول ندارم. اگر بیاحترامی نمیكردند، ممكن بود ببخشمشان اما در حال حاضر فقط پولم را میخواهم. 6 سال است كه پول من پیش آنهاست و كاری برای وصول آن نكردهاند. چه كسی قبول میكند از خیر 450 میلیون تومان بگذرد؟ من وكیل گرفتهام و دنبال این قضیه هستم. رفتار آنها را نیز فراموش نمیكنم و به خدا واگذارشان میكنم.
(پدرش استشهاد محلی نشانمان میدهد كه امضاهای زیادی دارد و ساكنان روستا از مسئولان خواستهاند كه اجازه ساخت یادمان را بدهند) با این استشهاد نیز نتوانستید یادمان بسازید؟
خیر اجازه ندادند. من اصل این استشهاد را به فرماندار دادم ولی در نهایت اجازه ندادند. زمین را 17 بهمن 95 خریدم و به مسئولان قبرستان دادم ولی اجازه ساخت یادمان را نمیدهند. این جوان چهار بار پرچم ایران را بالا برده چرا اجازه نمیدهند به خاطر او یادمانای ساخته شود؟
صحبت خاصی مانده كه بخواهید به مسئولان بگویید؟
مهرداد كمك زیادی به ما میكرد. به من میگفت بابا كار كردی، خسته شدهای. دیگر كار نكن من به تو پول میدهم اما من میگفتم اگر كار نكنم، خسته میشوم. میگفت پس كمتر كار و بیشتر استراحت كن. اگر پول بخواهی من به تو میدهم. در دوران بیماریام میگفت اگر زن و بچه داشتم تو را به تهران میبردم و درمانت میكردم ولی من گفتم آنجا چه كسی به داد من برسد؟ اینجا (قائمشهر) خواهر و مادرت از من پرستاری میكنند اما آنجا كسی را ندارم.
همین بیكسی باعث شده نتوانم حق پسرم را بگیرم.
مهرداد را دو سال و نیم به امارات فروختند، یك سال بعد بازیكن آزاد شد و به اسپانیا رفت. در آنجا در دو بازی دو گل زد، گفتند بیا قرارداد ببند اما باید به سربازی میرفت. به همین دلیل برگشت. من اعتراض كردم كه چرا آنجا نماندی! گفت آمدم كه به كشورم خدمت كنم اما سرنوشتش این شد. من خواستهای از مسئولان ندارم، آنها میتوانستند یك خیابان به نام مهرداد بزنند. پیش یكی از مسئولان شهر رفتم و او با تندی با من حرف زد. گفتم چرا تندی میكنی؟ مگر من چه خلافی مرتكب شدهام؟ چرا سر من پیرمرد داد میزنید؟ (اشك در چشمانش حلقه میزند)
اگر پسرم زنده بود با من چنین رفتاری میكردند؟ میگویند چرا علیه ما صحبت میكنی؟ از وقتی مهرداد رفت، همه زندگیمان رفته است. حتی اگر قائمشهر مال من باشد، وقتی دل خوش ندارم به چه دردم میخورد؟ روز من مثل شب است. ناچارم كه به مغازه میروم وگرنه حوصله زندگی ندارم. حتی برخی مردم با من نامهربانی میكنند.
6 ستون روی قبر پسرم كاشتم كه یادمان بزنم. آمدند و آن را تخریب كردند. مگر میخواستم برای پسرم كاخ بسازم؟
چرا روی زخم من نمك میپاشید؟ من كافر نیستم، مسلمانم ولی اذیتم میكنند. به خدا میگویم مگر چه كار كردهام؟ جز این بوده كه دنبال لقمه نان حلالی بودم؟ صبح به مغازه و عصر به خانه میروم. چه كار كردهام كه با من همكاری نمیكنید كه برای پسرم یك یادمان بسازم؟