کودکان و فواید حیوانات خانگی برای آن ها
در شمار زیادی از کشورهای دنیا داشتن حیوانات خانگی مثل سگ و گربه یا پرندگان امری عادی هست و شمار زیادی از خانواده ها بدون حیوانات خانگی نمی‌توانند زندگی کنند. روان‌درمانگران در تحقیقات جدیدی که در مورد روابط آدم ها و حیوانات انجام‌شده, دریافته‌اند که داشتن حیوانات خانگی فوایدِ روانی بسیاری برای کودکان دارد.
آن‌ها میگویند حیوانات خانگی می توانند در فرایندهای درمانی گوناگون – از کودکانی که دشوار ارتباطی دارند گرفته تا کودکانی که دچار زخم‌هاي روانی عمیق شده‌اند – به کمک روان‌درمانگران بیایند.پزشک ساموئل رأس مدیر مرکز خدمات کودکان شومینه‌هاي سبز در شهر بروستر در ایالت نیویورک هست.
در این مرکز از حیوانات برای کمک به کودکانی که دشواری های عاطفی دارند, بهره گیری می شود. اما فواید ارتباط کودکان با حیوانات به همین‌جا ختم نمیشود.
**برترین عضو گروه**
پزشک سو دوشر که یکی از محققان در این مطالعات اخیر هست, می‌گویدداشتن حیوانات خانگی باعث میشود کودکان در کارهای گروهی, مشارکت بیشتری از خود نشان داده و با دیگران مشارکت بیشتری داشته باشند. یکی از دلایل این فرمایش, این هست که کودکان در هنگام وقت گذراندن با حیوانات به این که جانور چه چیزی را تصور,
تجربه یا احساس میکند, دقت بیشتری خواهند داشت. آن‌ها خود را جای جانور میگذارند. این تجربه, دگرگونی عمیقی در ادراکات حسی طفل ایجاد میکند.کودکانی که در پیش‌دبستانی از آن‌ها خواسته‌شده بود تا مواظبت از یک توله‌سگ را بر عهده بگیرند, درست مثل کودکانی که در منزل, یک جانور دست‌آموز دارند,
از نظر اجتماعی, کارایی بیشتری داشتند. آن‌ها محبوبیت بیشتری دارند, زیرا عواطف دیگر کودکان را بهتر درک میکنند. این کودکان در کل, نسبت به اطرافیانشان, حس بهتری در مورد خودشان دارندبخش دیگری از این یافته‌ها نشان میدهد که این ارتقای کیفی زندگی کودکان به شرایط و محیط زندگی آن‌ها هم بستگی دارد.
این پژوهش که بر روی 309 طفل انجام‌شده, نشان میدهد کودکانی که از والدین خود پشتیبانی بیشتری دریافت کرده و درعین‌حال, یک جانور خانگی داشتند, نسبت به دیگر کودکان, اعتمادبه‌نفس بیشتری داشتند.
**کمبود عاطفی**
حیوانات دست‌آموز برای کودکانی که از کمبود عاطفی رنج می برند, نقش یک همدم را نقش بازی کرده و تا حد زیادی, احساس تنهایی را در آن‌ها برطرف می کنند. به‌عبارت‌دیگر, حیوانات جایگزینی برای مادر این کودکان میباشند. پزشک یولاند مایکلز می گوید این کودکان در هنگام بروز دشواری های, با جانور خود درددل کرده و آرامش پیدا میکنند.
طی یک پژوهش که در دانشگاه کاپیتال در اوهایو انجام گرفت, مشخص شد کودکان با معلولیت عاطفی که با حیوانات دست‌آموز زندگی می کردند, توانستند ترقی‌هاي بیشتری در بازرسی احساسات و درک دیگران داشته باشند.
**حیوانات کشتزار**
اکثر کودکانی که در مرکز شومینه‌هاي سبز تحت درمان میباشند, یا کودکانی رهاشده میباشند یا تحت آزارهای فیزیکی و احساسی بوده‌اند. دیگر دشواری های این کودکان شامل مدرسه‌گریزی مزمن و بیش فعالی شدید میباشند. چند طفل هم والدین معتاد دارند. حیواناتی که در این مرکز به کودکان کمک میکنند, فقط سگ و گربه نیستند, بلکه حیوانات گوناگون کشتزار, چند شاهین و قوش هم در میان آن‌ها وجود دارند.
در این آلبوم, بازی‌هاي گوناگونی با این حیوانات انجام میگیرد. بیش از 30 هزار طفل سالانه در این مرکز درمان می شوند. به یقین پزشک رأس: «هیچ‌کس نمیتواند زمانی که یک خرگوش را نوازش میکند یا بر پشت اسبی سوار شده, غمگین بماند. مهم نیست چقدر حالتان بد باشد,
چون حیوانات همۀ وقت} شما را می‌پذیرند.» کودکان در برخوردهایشان با حیوانات به‌نوعی احساس عزت‌نفس دست پیدا میکنند. این رفتارها می تواند به زنجیره‌اي از سوء‌رفتارها که چندین نسل ادامه داشته, اتمام بخشد. این کودکان می‌آموزند که چطور از دیگران مراقبت کنند, حتی اگر کسی از آن‌ها مراقبت نکرده باشد.
**پرستاری از حیوانات صدمه‌دیده**
در یکی از آخرین برنامه‌هاي درمانی این مرکز از کودکان میخواهند که به حیوانات وحشی صدمه دیده کمک کنند.پزشک رأس دراین‌باره میگوید این تجربه به کودکانی که خود به‌نوعی, زخم خورده میباشند, کمک می کند.
اگر کودکان بتوانند به حیوانی معلول کمک کرده و ببینند که او از این صدمه‌هاي شدید, جان تندرست به در میبرد, خود نیز احساس امید بیشتری خواهند داشت. احتمالاً برایتان قابل یقین یا معنادار نباشد, اما واقعیت دارد.در یک پژوهش در بیمارستان روانی براک‌ویل انتاریو, یک سگ, روان‌درمانگر را در جلسات خود همراهی می کرد.
در انتهای این پژوهش, مشخص شد حاضرین در جلساتی که با حضور سگ انجام‌شده بودند, ترقی درمانی بهتری در سنجشِ با دیگر جلسات داشته‌اند. علت ترقی اکثر هم این‌طور توضیح داده‌شده که بیماران با مشاهده ارتباط دوستانه درمانگر و سگ, در درون خود اعتماد بیشتری نسبت به او پیدا می کردند.
