ساعت: 14:25 منتشر شده در مورخ: 1396/04/22 شناسه خبر: 1148477
در سطح جامعه زنانی در لباس مردان می بینی که وارد چرخه کار شده و برای موفقیت خود و خانواده شان شبانه روز تلاش میکنند و برای فرزندانشان هم مادر هستند و هم پدر.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از آناج، وارد هر سینما، رستوران و یا کافهای که میشوی، زنان و مردان و دختران و پسرانی را میبینی که برای یک وعده غذا خوردن و یا برای چند دقیقه صحبت کردن زمان و همچنین تن خود را به ارزانی در اختیار نامحرمان گذاشته و بهتر از خانواده و همسران خود احساسات و عواطف خود را برای آنها بیان میکنند و حرفهای دلشان را بدون دغدغه با یکدیگر در میان میگذارند.
اما در این میان زنان و دخترانی را میبینی که پا به پای مردان و پسران در سختترین شرایط بغرنج کار و تلاش میکنند تا به عنوان سرپرست خانواده و یا به عنوان کمک خرج خانواده وارد چرخه کار شوند، زنانی که در کارخانهها پا به پای مردان 12 ساعت و یا حتی بیشتر نیز کار میکنند و با خستگی جسم و روح خود روزی حلال را سر سفره خود خانوادهشان میبرند و به هیچ عنوان تن خود را در اختیار مردان نامحرم قرار نمیدهند، زنان و دخترانی که در لباس مردان ظاهر میشوند و با تحمل سختیهای طاقت فرسا برای نگه داشتن آبرو و پاکدامنی خود میجنگند.
زنان و دخترانی که حتی یک بار نیز وارد پاساژها و دکانهای فروش لوزام آرایشی قدم نگذاشتهاند و مردانه با پا به میدان عمل گذاشتن پا به روی احساسات و عواطف دخترانه و زنانه خود گذاشته و برای به دست آوردن نان حلال جان خود را فدا میکنند.
زنان و دختران کارگری که حتی در روز یک بار هم به آیینه نگاه نمیکنند و به سادگی زیبایی و پاکدامنی خود را حفظ مینمایند و شاید این زیبایی در نظر دیگران چندان خوشایند نباشد، اما آنها با بیتوجهی خود به نگاه دیگران تلاش خود را برای موفقیت به کار گیرند.
برخی از زنانی که همسران و یا دخترانی که پدران خود را از دست دادهاند و حتی زنان و دختران خانوادهدار فشار زندگی را نصف کرده و هرگز برای تامین مخارج زندگی روی همسر یا پدران خود فشار نمیآورند و زندگی مستحکمی را برای خود و خانواده شان فراهم میکنند و هرگز از کار کردن خسته نمیشوند و اگر هم روزی جسمشان خسته شود با وجدان راحت و روح آرام با دیدن موفقیت خانواده و فرزندانشان خستگی آنها ناخودآگاه به در میشود.
در حال حاضر برخی از بانوان با وجود اینکه همسران معتادی دارند، اما باز هم امید خود را برای ادامه زندگی از دست نمیدهند و با جهد و تلاش کار کرده و همسران خود را از دام اعتیاد خلاص میکنند و مثل پرستار بر بالین بیماران خود نشسته تا آنها را از آلودگی پاک کنند و نیمه گمشده شان را به زندگی عادی خود بازگردانند.
این زنان فداکار مانند دیگر زنان سست اراده اقدام به طلاق و یا ترک بیمار خود نمیکنند و همچون شمعی با سوختن و ساختن خواستار ادامه زندگی عاشقانه و با نشاط هستند و با خسته کردن تن خود دیگر اعضای خانواده خود را در آرامش قرار میدهند و خود نیز از این امر خوشحال میشوند.
در طول تمام تاریخ آمار زنان کارآفرین و تلاشگر کم نبوده و آغوش جامعه کنونی ما نیز از وجود چنین زنان و دخترانی خالی نیست، زنانی که با زیر پا گذاشتن لذتهای نفسانی و قلبی خود، شادی دیگران به خصوص خانواده شان را بهترین لذت دنیا تلقی کرده و همواره خود را قربانی به شکوفا رساندن استعدادهای فرزندان خود میکنند.
موهای مادرانی که برای زندگی بخشیدن به همسر و فرزندان سفید میشوند و هیچ رنگ آرایشی نمیتواند سفیدی برف سرد روزگار و دردهای چندین ساله را از روی موهای شان بپوشاند و بغض چندین ساله مردانگی را در گلوی آن زنان فداکار بشکند، زنانی که برف آسمان سرد دنیا بر روی موهای آنها باریده و با هیچ چیزی دیگر آن موها سیاه نمی شوند، موهای سیاهی که برای روشنی بخشیدن به دنیای سیاه دیگران، سفید شدهاند.
آری در جامه ما زنان و دختران آبروداری هم هستند که شاید در طول عمر خود بیشتر از چند بار هم در آیینه خود را نگریسته و زمانی چشم خود را باز کرده و شاهد ده ها چروک در چهره خودشان مقابل آیینه شدهاند، زنانی که با جان و دل کار کردند و عمری خود را به دست باد روزگار سپردند، عمری که دیگر برای هیچ کسی بازگشتی نداشته و هرگز تکرار نمیشود، اما زنان و دختران شیردلی با هزینه کردن از عمر و گذشت از لذت های زودگذر نفسانی به حیات فرزندان و همسران خود جانی دوباره بخشیدند تا بتوانند سهم کوچکی در حفظ هویت و منزلت خود در جامعه داشته باشند.
هر چند که تلاش این زنان در جامعه شان به چشم هیچ کسی نیاید و شاید برخیها از کنار این ماجراها به آسانی بگذرند، اما این قشر زنان و دختران با آسودگی وجدان خود با امید دوچندان زندگی کرده و با کوله باری از غم و اندوه و حسرت از این دنیا میروند، زنان بزرگی که هرگز نامشان در تاریخ نوشته و ثبت نمی شود، اما با رفتن خود فرزندان شایسته و صالحی را به جامعه تحویل میدهند که آنها با ثبت خود در دل تاریخ قلب مادران و روح آنها را تا ابد شاد نگه می دارند، مادران بزرگی که با گمنامی و سینهای آکنده از درد در گوشهای از قبرستانها دفن میشوند.
انتهای پیام/