ساعت: 16:33 منتشر شده در مورخ: 1396/04/17 شناسه خبر: 1144403
قاضی نمونه قزوین بیان کرد: در طول ۴ سال فعالیتم در دادسرای قزوین، با توجه به پست مدیریتی که دارم در خصوص چگونگی فرآیند دادرسی پروندهها اظهار نظر میکنم اما در طول 3 سالی که در بوبینزهرا بودم حدود 11 هزار پرونده را رسیدگی کردم.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صبح قزوین؛ همانطور که میدانیم انسان موجودی ذاتا اجتماعی است که در میان اقشار مختلف جامعه با سلایق و دیدگاههای متفاوت و بعضا مخالف، زندگی میکند؛ اما در این میان هستند کسانیکه به دلایل مختلفی چون عوامل اجتماعی، محیطی، فرهنگی، اقتصادی، خانوادگی و یا حکومتی و سیاسی، آموزشی و عوامل فردی با قانونشکنی مرتکب بزه و یا جرم میشوند.
بدون شک در چنین شرایطی، امر قضا و قضاوت راهکار و ضرورتی اجتناب ناپذیر برای برقراری عدل و رساندن حق به صاحب آن است تا بدین ترتیب با حکم قاضی، حقوق از دست رفته براساس قوانین دقیق و قابل اجرا به حقداران اصلی بازگردند.
از این رو میتوان گفت امر قضا و قضاوت یکی از مهمترین و در عین حال یکی از خطیرترین و حساسترین مناصب اجتماعی است که موجب احقاق حق و برقراری نظم و عدالت در جامعه میشود.
محسن کرمی متولد سال 53 از شهر قم و دارای تحصیلات حوزوی اشتغال به درس خارج حوزه و کارشناسی ارشد حقوقی بوده که از سال 69 وارد کار طلبگی شد.
وی در سال 82 وارد کار قضاوت شد و اکنون نزدیک به 14 سال است که در این شغل مشغول فعالیت میباشد.
وی که در طول سالها خدمتش در سمتهای مختلفی اشتغال داشته است؛ اکنون معاون دادسرای عمومی و انقلاب مرکز استان قزوین بوده که در سال جاری به عنوان قاضی نمونه، انتخاب و معرفی شده است.
در ادامه گفتوگوی خبرنگار اجتماعیصبح قزوین را با قاضی نمونه استان قزوین محسن کرمی را میخوانیم:
صبح قزوین: انگیزه اصلی شما از انتخاب شغل قضاوت چه بود؟
کرمی: شاید یک آرمانگرایی نهفته یا حس اینکه بتوان منشا تاثیر در اصلاح برخی از آسیبها و معضلاتی جامعه بود، موجب ورودم به این عرصه شد.
البته زمانیکه در سال 69 وارد حوزه شدم اساسأ تنها چیزی که به آن فکر نمیکردم قضاوت بود؛ اما وقتی با عینک مسئولانه و حساس به بدنه جامعه نگاه کنیم متوجه کارهای مهمی میشویم که نیاز به رسیدگی و توجه دارند.
البته شاید اگر فردی در کار حوزوی بتواند موفق عمل کند به مراتب ترجیح داده میشود چرا که خط مقدم امور فرهنگی و سازندگی است؛ اما قضاوت کار تکمیلی بوده و چنانچه کسی مرتکب خطا شود با دادگاه و قاضی روبرو میشود.
به هر حال طی سالیانی که در کار حوزوی بوده و به امر تحصیل و تبلیغ و تدریس اشتغال داشتم، متوجه شدم که میتوانم در حوزه قضاوت نیز موفق باشم؛ لذا پس از مشورت با اساتید و دوستانم، وارد این شغل شدم.
صبح قزوین: آیا از شغل خود راضی هستید؟
کرمی: اوایل ورودم به این کار تردیدهای جدیای داشتم، وقتی حساسیت و سختی کار قضاوت را در دوران کارآموزی مشاهده کردم انگیزهام به طور کامل از بین رفت و تصمیم گرفتم این شغل را رها کنم؛ چراکه میدیدم یک قاضی بر روی موی باریکی که از شمشیر، برندهتر است، حرکت میکند.
به یاد دارم روزی که تصمیم به ترک این شغل گرفتم در مسیر رفتن به منزل، سوار تاکسی شدم. ناخودآگاه حواسم متوجه برنامهای شد که از رادیو به گوش میرسید. نزدیک اخبار ساعت 2 بود و برنامه "راه امام کلام امام" از رادیو پخش میشد با دقت به سخنان امام راحل گوش دادم که در جمع قضات سخنرانی میکرد؛ گویا روی سخن امام(ره) با من بود.
شنیدن کلام امام تردیدهای مرا از بین برد و تصمیم جدی گرفتم که در این شغل ثابت قدم بمانم. اکنون نیز نه تنها پشیمان نیستم بلکه احساس میکنم خداوند فرصت مغتنمی را برای ما در راستای خدمت به مردم قرار داده است.
صبح قزوین: یک قاضی به طور متوسط روزانه به چند پرونده رسیدگی میکند؟
کرمی: شعب حقوقی با شعب جزایی و کیفری و دادسرا و دادگاه متفاوت است؛ اما حداقل وارده یک شعبه در طول یکماه حدود 120 و حداکثر 210 پرونده است که با حذف ایام تعطیل در روز حداقل 5 تا 6 پرونده بر ما وارد میشود.
علاوه بر پروندههای که در طول روز به قاضی مربوطه وارد میشود پروندههایی که نوبت رسیدگی آنها فرامیرسد نیز باید به این آمار افزود؛ بنابراین به طور میانگین روزانه 10 الی 12 پرونده توسط قضات مورد رسیدگی قرار میگیرند.
صبح قزوین: تاکنون به چند پرونده رسیدگی کردهاید؟
کرمی: در طول ۴ سال فعالیتم در دادسرای قزوین، با توجه به پست مدیریتی که دارم در خصوص چگونگی فرآیند دادرسی پروندههایی که توسط قضات در سایر شعب مورد رسیدگی قرار میگرفت؛ اظهار نظر میکنم اما در طول 3 سالی که در بوبینزهرا بودم حدود 11 هزار پرونده را رسیدگی کردم.
صبح قزوین: معیار شما در اجرای عدالت چیست؟
کرمی: قانون، ملاک اصلی قضات جهت رسیدگی به پروندههاست؛ اما باید توجه داشت که در اجرای قانون، حداقل و حداکثرهایی نیز وجود دارد البته در مواجه با بعضی موارد، قانون فقط یک حرف دارد و هیچ انعطافی در آن پیشبینی نشده است.
در پارهای موارد نیز قانون، اختیاراتی را به قاضی داده است به طور مثال در پرونده مربوط به سرقت، میزان مجازات تعیین شده برای مجرم، بین ۶ ماه تا ۳ سال است به عبارتی ۵۰۰ درصد تفاوت دیده شده است.
اما در فضای اختیاراتی که در قانون برای قاضی پیشبینی شده، توجه به چند ملاک مهم ضروری است، که نکته مهمی که در درجه نخست قرار دارد اجرای عدل و قانون و در ادامه، اصلاح و انصاف است به عبارتی باید توجه داشت که کدام یک از این مجازاتها اثر اصلاحی و یا منصفانه در فرد یا حامعه دارند که براین اساس و با بررسی جمیع جوانب و همچنین شرایط ارتکاب جرم، میزان مجازات فرد تعیین شود.
صبح قزوین: ویژگی قاضی خوب و موفق از نظر شما چیست؟
کرمی: قاضی موفق باید صبر و حوصله عمیق و ذوق و استعداد ذاتی داشته باشد به عبارتی فقط داشتن علم به قانون کافی نیست؛ بلکه باید در چارجوب فضای قانونی به شیوه صحیحی به پروندهها رسیدگی کند.
داشتن تقوا و برخورداری از علم و دانش نیز از دیگر ویژگیهای قاضی موفق است چرا که در رسیدگی به پروندهها میتوان گفت به نوعی آبرو، جان و مال و زندگی افراد در اختیار و نفوذ قاضی قرار میگیرد؛ بنابراین باید قاضی خداترس باشد و با رعایت عدل و انصاف در اجرای قانون بکوشد و در نهایت علاوه بر ویژگیهای یاد شده، باید توکل بر خدا داشت.
همه موارد ذکر شده لازمه کار است اما برای اینکه فردی بتواند با صبر و حوصله، ذوق و استعداد ذاتی، تقوا، علم و دانش و شجاعت و توکل بر خدا پیش برود، یک شرط مهم لازم است و آن اینکه باید مردم را دوست داشته باشد چراکه خداوند برای بندگانش ارزش زیادی قائل است.
صبح قزوین: به نظر شما چرا یک قاضی مرتکب خطا شده و بعضا رشوه میگیرد؟
کرمی:گرفتن رشوه جرم است در 99 درصد مجرمان مشاهده میشود که توجیهی برای ارتکاب جرم خود درست میکنند.
به طور مثال در پرونده قتل زنجیرهای که حدود 7 سال پیش توسط قاتل رخ داد 5 نفر توسط وی به قتل رسیدند که متعاقب دستگیری وی 5 قتل دیگر صورت گرفت. شرایط بسیار سختی بود به طوریکه فضای ترس و وحشت در شهر حاکم شده و کسی جرات سوار شدن بر تاکسی نداشت که با تلاش مسئولان مربوطه قاتل دوم نیز دستگیر شد.
در بازرسی از قاتل دوم، من نیز مداخله داشتم وقتی از او درخصوص چرایی کارش سوال شد در پاسخ گفت من به سراغ جوانان نمیرفتم چراکه آنها انگیزه زندگی و کار و تلاش داشتند بنابراین به سراغ پیرزنانی میرفتم که میدانستم پادرد و کمردرد داشته و دیگر از زندگی لذت نمیبردند. دوم اینکه صاحب فرزندان کوچک نبودند که از نبود والدینشان دچار آسیب شوند بنابراین من در کنار اینکه این افراد را از تحمل رنج زندگی راحت میکردم اگر طلا و جواهراتی داشتند از آنها به سرقت میبردم و با آن مشکلات زندگیم را رفع میکردم.
این فرد کاملا کار خود را توجیه میکرد به طوریکه متاسفانه حتی اثری از عذاب وجدان در چهره این فرد نمایان نبود.
کسی که وارد چنین فضایی میشود در ابتدا کار خودش را توجیه میکند و از مدار منطق خارج میشود وسوسه به سراغش آمده و ضعف انگیزشی و ایمانی موجب ارتکاب جرم در او میشود.
صبح قزوین: شیرینترین خاطره از دوران فعالیت شما کدام است؟
کرمی: خاطرات شیرین از دوران کاریم بسیار در ذهن دارم به طور مثال در زمان فعالیتم در رسیدگی به یک پرونده قتل، حکم اعدام فردی را صادر کرده بودم البته برای گرفتن رضایت از طرف مقابل خیلی تلاش کردم اما هنوز به نتیجه نرسیده بودم که به شهر دیگر منتقل شدم. او معلم یکی از روستاهای استان بود که در شرایط خیلی خاص مرتکب قتل شده بود.
آن شخص در شرف اجرای حکم، توانسته بودند از خانواده مقتول رضایت بگیرند(کسی که مرتکب قتلی شود اما بتواند رضایت خانواده مقتول را بگیرد بین۳ تا ۱۰ سال حبس برایش تعیین میشود و پس از گذران دوران محکومیت آزاد میشود) حدود سه سال پس از این ماجرا وی پس از سپری کردن دوران محکومیش به دنبال من گشته و توانسته بود مرا پیدا کند.
یکی از روزهایی که در محل کارم بودم متوجه شدم کسی در کنار چارجوب اتاق کارم ایستاده و خیلی جدی خیره به من نگاه میکند چهرهاش برایم آشنا بود اما به یادش نمیآوردم که او گفت مرا میشناسی نزدیکتر که آمده او را به یاد آوردم. مرا در آغوش گرفت و شروع به گریه کردن کرد و گفت درست است که تو حکم اعدام مرا صادر کردی اما نوع رفتارت برای من بسیار اصلاحگر و سازنده بود بنابراین برای تشکر و قدردانی به نزد شما آمدم.
صبح قزوین: تلخترین خاطرهای که داشتید، چطور؟
کرمی:یکی از خاطرات بسیار تلخ از دوران قضاوتم مربوط به پرونده فردی بود که در اثر توهم حاصل از مصرف شیشه، مادرش را با ضربات چاقو به قتل رسانده بود.
این خانم که همسر خود را در جوانی از دست داده بود خود به تنهایی دو فرزند پسرش را بزرک کرده بود که متاسفانه یکی از پسرانش به دلیل مصرف مواد شیشه دچار توهم شده و مادرش را که در آشپزخانه مشغول پختن غذا بوده را با فروبردن ۴ ضربه چاقو در شکم به قتل رسانده بود که قاتل اقرار میکرد مادرش به او بسیار التماس میکرد اما از منصرف کردن او ناامید میشود پسر دیگرش را که در اتاق مجاور خوابیده بود صدا میزند اما تا او بیدار شود و بیاید متاسفانه مادر به قتل میرسد.
یکی دیگر از خاطرات تلخم مربوط به پرونده قتل فرد معتادی بود که نزدیک صبح درحالیکه همه خواب بودند برای خرید مواد تصمیم میگیرد که با سیمچین طلای دخترش را از دستش خارج کند تا با فروش النگو هزینه تهیه مواد مخدرش را تامین کند.
صبح هنگام وقتی که مواد را خریده و مصرفش کرده بود در مراجعه به منزل مشاهده میکند تعداد زیادی از همسایهها دم درب منزل او جمع شدهاند که پس از پرسوجو آنها میگویند دیشب دزد به خانه شما آمده و در زمان خارج کردن النگو از دست دختر کوچکت رگ دست او را زده که دخترک فوت کرده است مرد در آن هنگام تازه متوجه مصیبتی میشود که خود باعثش بوده است.
صبح قزوین: سوال پایانی آیا تا به حال مورد تهدید قرار گرفتهاید؟
کرمی: بله در جریان رسیدگی به برخی پروندهها بسیار مورد تهدید جانی و مالی و آسیب به خانواده شدم.
انتهای پیام/