ساعت: 16:25 منتشر شده در مورخ: 1396/03/23 شناسه خبر: 1126640
ترور و تروریسم به دو نوع دولتی و غیر دولتی تقسیم می شود که موسس تروریسم دولتی را لنین می دانند اما اگر به تاریخ بشریت نگاه کنیم تروریسم ریشه ای بسیار طولانی تر از لنین و انقلاب فرانسه دارد و متعلق به یک ملیت یا قوم خاص نمی باشد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از کورد پیام،در دوازدهم رمضان امسال که مصادف با ۱۷ خرداد ماه سال ۹۶، حملات تروریستی از طرف داعش در خانه ملت جایگاهی که در آن حق و حقوق ملت به عینیت تبدیل می شود و حرم امام خمینی به وقوع پیوست با توجه به زمان و مکان آن و افراد شرکت کننده برخود دانستیم که تحلیلی بر این موضوع و اتفاق تلخ داشته باشیم.
ترور و تروریست ریشه فرانسوی دارد این کلمه فرانسوی به معنی وحشت و خوف آمده و حکومت ترور هم اصول حکومت انقلابی است که پس از سقوط ژیروندنها از سال ۱۷۹۳ تا ۱۷۹۴ در فرانسه مستقر گردید و اعدام های سیاسی فراوانی را متضمن بود.
اگر به فرهنگ لغت علوم سیاسی آکسفورد مراجعه کنیم تروریسم را اصطلاحی می داند که در بین تحلیل گران سیاسی و حکومتها توافقی بر سر آن وجود ندارد اما تقریبا به شیوه های گوناگون به تعبیر منفی بکار می رود تا غالبا اقدامات گروهی فرادولتی با انگیزههای سیاسی علیه جان افراد را توصیف کند. که ترور و تروریسم به دو نوع دولتی و غیر دولتی تقسیم می شود که موسس تروریسم دولتی را لنین می دانند اما اگر به تاریخ بشریت نگاه کنیم تروریسم ریشه ای بسیار طولانی تر از لنین و انقلاب فرانسه دارد و متعلق به یک ملیت یا قوم خاص نمی باشد و مربوط به بشریت است از روزی که آدم با خوردن میوه ممنوعه با همسرش پای به این کره خاکی گذاشت و از وقتی قابیل بخاطر حسادت هابیل را کشت تروریسم شکل گرفت.
اگر ما بیایم در جامعه های کنونی ترور را مورد موشکافی قرار دهیم قرن بیستم زمان شروع نوع جدیدی از ترور و تروریسم بنام ترور ایدئولوژیکی و عقیدتی است که در آن جاودانه شدن تروریست و مهاجم را چه در صورت کشته شدنش و چه در صورت کشتن هم نوع و هم کیشش در آخرت تضمین می کند که ناهنجاری و اتفاقی بس خطرناک است.
با توجه به اینکه چند تن از مهاجمان در این حمله تروریستی کرد بودند شاید نگرانی و دغدغه هایی در جامعه کرد زبان پیش آمده که این دغدغه ها با توجه به سوابق و عوامل داخلی و خارجی که می توان بررسی کرد نمی تواند دغدغه ای بجا و منطقی باشد.
اگر ما به تاریخ ملت کرد و انقلابهای آن در طول تاریخ و در داخل کشور نگاه کنیم در دور دست این تاریخ می بینیم در جریان همسان سازی و متحدالشکل کردن لباس در دوران رضاشاه پدر در کردستان نیز روحانیون بزرگی در این راستا و همسو با ملت ایران مبارزات زیادی انجام دادند که وقتی این علما و بزرگان در تبعید بودند و حکومت وقت خواستار برگشتنشان از عراق بود شرط اصلی آمدنشان را آزادی کلیه علمای آذری و شیعه آذربایجان از زندان اعلام میکنند و یا هیمن مکریانی از شعرای بزرگ کرد در اوج استبداد و دیکتاتوری حاکمیت پهلوی نسبت به ملت کورد در فکر دیگر اقوام ایرانی از جمله برادران آذربایجانی است و می گوید :
کورد و ئازه ربایجانی هه رد و داوایان ره وایه / هه ربژی و پایه دار بی یه کیه تی ئه و دو برایه ،
که مضمون آن ابراز برادری بین آذری و کرد است که همه این ها نشان از حس ایرانی بودن و اسلامی بودن ملت کرد دارد و حس نیاز به زندگی مسالمت آمیزبا سایر اقوام و مذاهب دارد و اگر موضوع را از منظر کردهای خارج از کشور بررسی کنیم می بینیم که یکی از اصلی ترین قومهایی که در چندین سال گذشته از افراطی گری و داعش صدمه دیده اند مردم کردستان عراق هستند که شاید اگر کمک کشورهای همسایه و دوست کردستان نبود با تهاجم داعش کردستان عراق امروز جزئی از خلافت خود خوانده اسلامی بود.
اما به نظر بنده با وجود این سابقه فرهنگی و شواهد، تشریح این اتفاق و موضوع چه از دید قومیت و چه از دید ملیت اشتباهی بزرگ است. زیرا اگر به حملات تروریستی داعش نگاه کنیم چه از نظر قومیت مهاجمین که اقدام تروریستی انجام داده اند و چه از نظر مکانهایی که در آنها عملیات تروریستی در چند سال اخیر صورت گرفته، نمیتوان آن را متعلق به قوم و ملیت خاص دانست.
همه اقوام ادیان و مذاهب از این عملیات های افراطی گری ضربه دیده اند. و اگر از بعدی دیگر ما به تاریخ جمهوری اسلامی و کشور عزیزمان ایران نگاه کنیم خیلی از حرکتهای سیاسی و جریانهایی مانند مجاهدین خلق بوده اند که هیچ وابستگی به ملت کرد نداشته و مورد تایید ملت کرد نبوده که اقدام به ترور کرده اند که از جمله آن ترور های اوایل انقلاب در دفتر نخست وزیری و حزب جمهوری اسلامی و به شهادت رساندن دانشمندان هسته ای که چه از نظر کمی و چه از نظر کیفی یقینا عمق و تأثیر گذاری آن جنایت ها کمتر از اتفاقات اخیر نبوده است.
اما در خصوص این اتفاق مواردی که کمتر همه رسانه ها ، خبرنگاران و جامعه به آن پرداختند:
الف) سن مهاجمین ب) نحوه گویش و استفاده از ادبیات عرب بود.
الف) سن پایین مهاجمین که بین ۲۰ تا ۲۵ سال بودند باتوجه به این محدوده سنی که در آن بیشتر احساس حاکم و عقلانیت و واقع بینی تاثیر و دخالت کمتری دارد نشان از فریب خوردن تروریست ها دارد و این نیز مستقیم یا غیرمستقیم میتواند از خارج مدیریت شده باشد و از خلاءهای آموزشی و اعتقادی جوانان و با تشریح غلط افکار دینی آنها را گمراه کرده اند.
ب) گویش عربی آنها با توجه به الفاظ ثابت مهاجمین داعش در کلیه عملیات ها در این عملیات تروریستی نیز از همان الفاظ استفاده شده هرچند در گویش آن اشتباهات قواعدی و دستوری وجود داشت که نشان از این دارد داعش خود را یک حرکت تروریستی فراملیتی و قومیتی می داند و برای آن مکان و زبان معنایی ندارد و از افراد خود جامعه نیز برای مقاصد و اهداف خود استفاده می کند.
اما در پایان قومیت و گویش مهاجمین نمی تواند این واقعیت و چالش تلخ قرن اخیر را بنام داعش عوض کند اما می شود با کالبد شکافی و بهره گیری از نخگبان واقعی اهل سنت و کرد حداقل در کشورمان ایران با بررسی کارشناسی خلاءهایی را که از طریق آن دشمنان ملت و کشور با ورود به جامعه و تبلیغاتشان جوانان ایران اسلامی را گمراه کرده اند شناسایی و امکان فریب خوردن جوانان را از بین برد.
نویسنده :فاتح کردی اشنویه
