به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری فارس، فیلم سینمایی «دوعروس» ساخته داود موثقی در سینماها اکران شد اما با توجه به سوژه امروزیای که فیلم دنبال میکند هنوز نتوانسته مخاطب جذب کند. فیلم داستان زندگی زن و شوهر جوانی است که مرد شرایط مالی مناسبی ندارد اما زن به خاطر داشتن دوستان متمول خواستههای عجیب و غریب دارد. او برای رسیدن به ثروت پیشنهادهایی میدهد و شوهرش را وادار به انجام کار تازهای میکند. فیلم متاسفانه از مشکل فیلمنامه رنج میبرد و نکته مهمتر این که با توجه به سوژه ای که دنبال میکند به دلیل عدم اکران فیلم در دو سال گذشته با ضربه قابل توجهی روبرو شده است. با داود موثقی (کارگردان)، شهرام ناصرپور (سرمایه گذار) ، سولماز آقمقانی و علی خیامی (بازیگران) درباره فیلم به گفتوگو نشستیم که از نظرتان می گذرد:
سوژه را از تهیهکننده سفارش گرفتم
آقای موثقی در ساخت «دو عروس» چقدر به جوان امروز توجه دارد. با توجه به این مهم که سوژه درست انتخاب شده اما فیلم مخاطب امروز را نمیتواند جذب کند.
موثقی: این سوژه به ذهن من نیامد، وقتی آقای ژکان من را دعوت کرد یک چنین سوژهای که براساس چشمو همچشمی در یک جامعه مصرفی باشد، یک طرحِ دو سه صفحهای هم داشتند و بعد من آن را خواندم اما به دل من ننشست و گفتم شوق ساختن آن را ندارم. گفتم همکاری ما به یک شرطی میتواند ادامه داشته باشد که من براساس چشم و همچشمی یک طرحی بنویسم اگر طرح خوب شد بعد آن را بسط دهیم و کار کنیم، 3، 4 طرح نوشتم و یکی از آنها را پسندیدند و گفتند همین را کار کنیم ، منِ فیلمساز سوژه را از تهیهکننده سفارش گرفتم و براساس آن کار کردم.
سینما از خط اعتدال و منطق خارج شده است
چطور ممکن است شما با توجه به اینکه سالهاست تجربه فعالیت دارید سفارش پذیرفتید؟
وقتی سینما آن خط اعتدال و منطق خودش را از دست میدهد، مناسبات اقتصادی به آن فشار میآورد و سیستم را دچار اختلال میکند آن وقت هر چیزی برخلاف خواستۀ قلبی ما ممکن است پیش بیاید، ما آدمهای حرفهای هستیم در شرایط ایدهآل دوست داریم کار کنیم ولی وقتی آن شرایط ایدهآل فراهم نشود نباید بیکار بمانیم باید یک کاری انجام بدهیم.
وقتی سفارش را پذیرفتید به آن نزدیک شدید و طرح نوشتید اما با دیدن فیلم احساس میشود که بیشتر فیلم اواخر 50 یا اوایل دهه 60 است و کمتر میتواند جوان امروز را در آن دید.
براساس سفارشی که من گرفته بودم یک مقدار محدودیت داشتم در واقع آقای ژکان با سیمافیلم این سوژه را هماهنگ کرده بود، این فیلم اول قرار بود با سفارش سیما فیلم به صورت تله فیلم ساخته شود ولی پروانه فیلمسازی از ابتدا گرفتند و گفتند اگر فیلم خوب شد و خوب درآمد و استاندارد بالایی داشت دیگر گرفتار شورای 3 نفره و ویدیویی نشویم تا بتوانیم به سینمایی تبدیل کنیم . با پروانه ساخت سینمایی فیلم ساخته شد اگر بخواهیم در سینما نمایش بدهیم و اگر هم خواستیم در شبکه خانگی پخش کنیم.
چشم و همچشمی آسیب اجتماعی است
با توجه به سیاستهای سیمافیلم این فیلم در اِشل سیمافیلم هم نمیگنجد! به نوعی سبک زندگی غربی را ترویج میکند.
جامعه ما بالاخره بمباران اطلاعاتی از طرق مختلف مانند ماهوارهها هستیم و این جامعه را به شدت به سمت مصرفی بودن میبرد و به مسئله چشموهمچشمی دامن میزند و ثبات خانوادهها را دچار اختلال میکند و این مهم را باید به عنوان یک آسیب اجتماعی در نظر گرفت. بسیاری از زندگیهابراساس این اختلافات متلاشی میشود، وقتی علت را بررسی میکنیم میبینم همه ریشۀ اقتصادی اینچنینی دارند.
طرح معضل اجتماعی برای تهیهکننده اولویت اول بود
اگر فیلم با جامعه اینقدر ارتباط داشت چرا مخاطب به دیدن فیلم نرفت؟
چند دلیل دارد تا این لحظه تمام فیلمهای من پرفروش بودند، روز اولی که صحبت کردیم من همان دغدغۀ گیشه را داشتم چون به نظر من سینما ارگان مختلفی دارد، از جمله: تجهیزات فنی ، تماشاگر، سیاستگذاران فرهنگی. اما قویترین رکن سینما «مردم » است، من میگویم وقتی سینما هزار صندلی دارد باید همه آنها پر شود که فیلمساز بفهمد سینما را در تعریف درست درک کرده است، روز اولی که آمدم با همین دیدگاههای خاص خودم در دل سوژه رفتم، آقای ژکان تهیهکنندهای است که به مسائل اجتماعی توجه میکند و دغدغۀ مسائل اجتماعی را دارد. ایشان در ابتدا به من گفت اول برای من گیشه مهم نیست اگر مخاطب بیاید من خیلی خوشحال میشوم ولی مهم این است که ما یک مسئله اجتماعی را مطرح کنیم به عنوان یک هنرمند متعهد و فیلمساز متعهد به مسائل اجتماعی بیتفاوت نباشیم، این در اولویت اول است، فروش فیلم در اولویت دوم قراردارد. فرمت فیلم سینمایی با یک فرمتی که برای رسانه ساخته میشود خیلی متفاوت است در قاببندی، دکوپاژ و همه چیز متفاوت است اگر از ابتدا همت بر این بود که بین ما سه نفر یک فیلم صددرصد سینمایی و برای فروش ساخته شود، مسلماً سرنوشت این کار متفاوت میشد.
بلاتکلیفی سازندگان ضربه به فیلم زد
یعنی از اول شما در بلاتکلیفی بودید؟
بله هر سه نفرمان در بلاتکلیفی بودیم. بعد سیمافیلم هم که سفارش داده بود با بحران بودجه مواجه شد و دیگر سرمایهگذاری سیما فیلم منتفی شد تنها راه امید ما سینما شد و اینجاست که تمیز پیدا میکند با کارهای قبلی من.
چرا اکران کردید؟ بهتر نبود به شبکه نمایش خانگی ارائه میکردید؟
برای این کار هم دو دل بودیم اگر توجه کنید میبینید در گذشته چقدر تلهفیلم ساخته میشد اما امروز دیگر ساخته نمیشود چون توجیه اقتصادی ندارد، یعنی یک تلهفیلم میسازند با هزینه حداقلی 250 تا 400 میلیون و در رسانهها فوقش 50 یا 60 میلیون رایتش خریداری می شود. از همان ابتدا ضرر است ما گفتیم شاید اگر اکران سینمایی شود بالاخره سرمایهگذارِی که آمده وارد سینما شده، علاقمند شود، ممکن است در سینما تاثیر بگذارد و مانند دیگر تهیهکنندهها در این عرصه بتواند موفق شود زیرا پتانسیل لازم را دارد و در هر صورت به سینما کمک میشود. تصمیم گرفتیم در سینما اکران شود تا ضررش کمتر شود حداقلش این است که اصلاً سود نکنیم اما مبلغی از فروش بتواند به میزان سرمایهگذاری فیلم نزدیک شود.
چقدر سرمایهگذاری کردید؟
ناصرپور: نزدیک 600 میلیون؛
چرا بعد از دو سال فیلم اکران شد؟
موثقی: ایشان خارج بودند اما در طول کار حضور داشتند . در زمانی که در تولید کنار ما بودند به مقدار زیادی ضرر کردند زیرا شغل اصلی ایشان انبوه سازی است. در بعضی چیزها ما سه تایی دوستانه مشورت میکردیم، من کارگردان بودم ولی در امورات تهیه و بخشها با همدیگر هماهنگ بودیم.
از فرمول سینما در فیلم دور شدیم/ بلاتکلیفی به فیلم ضربه زد
الان ضربۀ فیلم از بلاتکلیفی شما سه نفر برای اکران سینما بود.
به نظرم همینطور است. شک داشتیم فیلم در سینما اکران شود یا در نمایش خانگی ارائه شود شاید به همین دلیل فرمولها و مولفههای سینما دور شدیم. گفتیم شاید اگر بدهیم سیمافیلم برای ما سودآورتر باشد، چون وقتی آنها سفارش میدهند تضمین خریدش صورت می گیرد ولی در همان مقطع تلویزیون با کمبود بودجه مواجه شد و سریالهایش را خواباند و تولیداتش را متوقف کرد.
ـ آقای ناصرپور به سینما وارد شدید در شرایطی که سرمایهگذار فیلمی که سرنوشت مشخصی نداشت.
من راجع به موضوع مهمی صحبت بکنم که راجع به خطرِ سرنوشت سینما که امروز احساس میکنم.
از هیچ رانت و حمایتی استفاده نکردم
چندمین کار سینمایی شما است؟
اولین کار است و قبلاً از دور با بچههای سینما هماهنگیهایی داشتم و سرمایهگذاریهایی انجام داده بودم ولی اولین کاری را که به صورت علنی و مستقل سرمایهگذاری کردم «دوعروس» ساخته آقای موثقی است با مالکیت صددرصد سرمایهگذاری انجام دادم و از هیچ رانت و حمایت دولتی و غیردولتی هم استفاده نکردم نه از تسهیلاتی استفاده کردیم چه از موسسات داخلی چه از بانکها. ابتدا هم با سفارش دوستان که خیلی تاکید داشتند وارد این حیطه شوم و کنار آنها باشم قبول کردم.
سینما سراب است
چه کسی شما را مشخصاً تشویق به آمدن در سینما کرد؟
آقای ژکان. از سالها قبل من ایشان را میشناختم از روی نیت خیرشان دوست داشتند که یک سرمایهگذاری جذب سینما شود که شاید بتواند به این سینما کمک کند، الان نه تنها جذب نشدم بلکه دفع هم شدم، خیلی راحت بگویم پسِ ذهن اکثر آدمها ورود به سینما است و دوست دارند که بیایند و آشنا شوند،دیده شوند، کار کنند به خصوص اگر اهل هنر باشید دوست دارید به سمت سینما بروید، اما وقتی وارد سینما میشوید میبینید چیز خیلی تمیز و شسته و رُفته و قشنگی که از دور به آن نگاه میکنید و از آن لذت میبرید نیست؛ بهتر است بگویم سراب است.
تضمین موفقیت حضور در مافیای سینما است
بیشتر برای هنرش به سمت سینما آمدید یا شهرتش؟
به شهرتش که زیاد نیازی نداشتم چون من در شغل خودم به اندازه کافی شهرت دارم نیاز به شهرتش نداشتم بیشتر به هنرش علاقمند بودم که بیایم با دوستانی که اهل هنر هستند بیشتر معاشرت کنم و با آنها باشم ناگفته نماند با یک دیدگاه بیزینسی هم به قضیه نگاه میکردم ولی من اشتباه وارد شدم، باید از سمت مافیای سینما واردش میشدم
یعنی شما معتقدید سینما مافیا دارد؟
قطعاً اعتقاد شخصیام است، در بخش ساختش، در بخش پخش آن و غیره و احساس میکنم اگر کسی بدون رانت وارد صنعت سینما شود عده ای به سرعت مقابل فرد میایستند و گارد میگیرند، این افراد کاملاً در سایه هستند و نمیگذارند فیلم موفق شود نه تنها این فیلم، هر فیلم دیگری هم که بدونِ وابستگی به آنها ساخته شود در پخش، حتی در دریافت حمایتهای دولتی هم دچار مشکل میشود. تنها وجه مشترک آثار مستقل با دیگر آثار تعهداتی است که تهیهکننده و سرمایهگذار بابت برخی از حمایتها ارائه می دهد مثل تعهد ندادن تیزر فیلم به شبکههای ماهوارهای.
شما به عنوان سرمایه گذار که مورد مشورت قرار می گرفتید نمیدانستید در چه حوزهای فیلم قرار است ساخته شود! شما یک فیلم ساختید به گفته خودتان با این امید که به اهالی هنر کمک و خدمت کنید و هم غریزۀ وجودی خودتان تامین شود. همینطور که شما بلاتکلیف هستید مخاطب هم با شما بلاتکلیف است؟
این بلاتکلیفی برای قبل از پیش تولید ما بود، قبل از اتفاقی بود که ما داشتیم رایزنی میکردیم.
اگر بلاتکلیف نبودید شما خارج از کشور نمیرفتید تا فیلم بماند و زمان اکران را از دست بدهد.
بحث خارج از کشور رفتن من یک سفر طبیعی است ، فیلم به دلیل کارهای فنی و تخصصی مانده بود که من از آن بی اطلاع بودم، تغییر یک قسمت هایی از فیلم و اضافه و کم شدن برخی سکانسها وجود داشت. من در بلاتکلیفی وارد فیلم نشدم قبل از پیش تولید این مساله بلاتکلیفی را داشتیم اما به تصمیم واحد رسیدیم که فیلم سینمایی ساخته شود. و آقای موثقی و ژکان یک بازبینی در فیلمنامه انجام دادند و فیلم به صورت سینمایی ساخته شد.
پس چرا مخاطب سینما را نتوانستید همراه کنید؟
من به عنوان کسی که اولین فیلم را به عنوان سرمایهگذار کار میکنم نمیتوانم بحث جذبِ مخاطب را مطرح کنم . من نمی توانم تکلیف مردم که پشتوانۀ واقعیِ سینما هستند را روشن کنم!
شما میتوانید تکلیف خیلی از موارد را روشن کنید، چرا فیلم دو سال باقی ماند؟
ما خیلی تلاش کردیم این فیلم اکران شود و با پخشهای زیادی صحبت شد آقای موثقی تلاش کردند از همه دوستانشان استفاده کردند و متاسفانه نتوانستند آنطور که باید، بعد از یکسال و نیم تلاشِ ما توانستیم گویا فیلم را راضی کنیم که فیلم را پخش کنند
یعنی دو سال طول کشید شما پخشکننده را راضی کنید تا فیلم شما را نمایش بدهد؟
با گویا فیلم یکسال پیش هم مذاکره کردیم ایشان راضی نشد پخش کند، یک مقدار هم بحث فنی فیلم مانع شد انتهای فیلم به خواست کارگردان تغییر کرد و چند سکانس را مجدداً فیلمبرداری کردند و انتهای فیلم را تغییر دادند.
موثقی: وقتی فیلمبرداری تمام شد،دوربینی که ما داشتیم با آن کار میکردیم ظاهراً برای 18 روز هماهنگ شده بود.
در اجرای فیلم سریع و فشرده کار میکنم
برای سینما زمان کمی در نظر نگرفتید؟
من فیلم بله برون که باید با نگاتیو 35 باید فیلمبرداری میکردم 17 روز فیلمبرداری کردم، کلید ازدواج را در 12 روز فیلمبرداری و با 50 حلقه نگاتیو به اتمام رساندم . وقتی تمام شد به من گفتند حیف نبود، فیلم خوب بود چرا ادامه ندادید؟ گفتم تمام شد، آقای کلانتری آن وقت باورش نمیشد؛ من قبل از کار با بازیگران بحث میکنم، تمرین میکنم ولی اجرای بسیار فشرده و سریعی دارم و الان البته تولید فیلمهای هالیوودی هم زیر 30 روز است و 80 درصد است.
سوژه را از ابتدا بد انتخاب کردیم/ سوژه ما سینمایی نبود
جواب میدهد؟
به هر صورت مناسبات اقتصادی سینما طوری است که اگر این کار را نکنیم به تهیهکننده صدمه زدیم . نوع اجراهای حرفهای یعنی فرد باید آن چیزهایی که هزینهبر است را کم کند. به زمان کار اصلاً فکر نکند و فقط اجرا کند، من به یکسری پارامترها پایبند هستم که براساس آن پارامترها همیشه اجرای سریع دارم.
اساس صحبت اینجاست که آقای ناصرپور هم حقیقت را میگوید تمام کارهایش را کرد، ما هیچ مشکلی نداشتیم سرمایهگذار خوبی بود منتها ما سوژه را بد از ابتدا انتخاب کردیم، سوژه ما سوژه خالص سینمایی نبود برای سینما نبود چون نمیدانستیم تله میشود، سینمایی میشود ولی بالاخره ما با آن سوژه به سینما آمدیم.
سرفیلمبرداری بودیم که گفتند موعد دوربین به اتمام رسید
درباره فیلمبرداری آخر کارتان را بفرمایید.
سر فیلمبرداری بودیم که گفتند باید دوربین را تحویل بدهید، من آن روز هم برای اینکه کار جمع شود خیلی سریع کار کردم و و خیلی چیزها کم آمد اما بالاخره دوربین را تحویل دادیم رفتیم ولی بعداً 48 ساعت دوربین را گرفتیم و یکسری از چیزهایی که مانده بود را بالاخره گرفتیم در اکثر فیلمها این قضایا پیش میآید.
پس در آماده سازی فیلم خیلی موثر نبود؟
ناصرپور: این اتفاق 4، 5 ماه بعد افتاد که ما در تدوین آمدیم آخر کار را عوض کردیم البته نظر مشترک تهیهکننده و آقای موثقی بود.
یعنی بعد از اینکه تدوین شد شما احساس کردید نیاز است تغییراتی ایجاد شود؟
احساس کردیم پلانهایی که نگرفتیم به کار صدمه میزند و به نقطهای رسیدیم که این تدوینی که داریم انجام میدهیم آن چیزی که میخواهیم نخواهد شد و به ما جواب نمیدهد.
تهیهکننده می توانست بهتر عمل کند
فیلم شما چه تاریخی آماده شد و به دست سرمایهگذار رسید؟
ناصرپور: بهمن 94. که ما نتوانستیم پخش کننده پیدا کنیم ما همان زمان با گویافیلم هم صحبت کردیم با چند پخش دیگر هم صحبت کردیم و آقای موثقی هم با آقای شایسته صحبت کردند.
موثقی: اولین بار که فیلم تمام شد من با آقای شایسته یک قراری گذاشتم سالهاست با هم همکاری نزدیکی داریم و با هم دوست هستیم، من فیلم را گذاشتم دید و اتفاقاً آقای ژکان هم همراه من بود گفت من فیلم را پخش میکنم بعد چند بار زنگ زد که بیایید قرارداد را امضاء کنید در آن مقطع پخش کننده تنها 8 فیلم می توانست اکران کند در آن مقطع آقای ناصرپور ایران نبود. آن زمان شرایط طوری بود که تهیهکننده مسئولیت سازمانیاش زمانی تمام میشد که کار به پخش کننده می رسید. آقای شایسته هم گفت قرارداد را امضاء کردیم ولی چون سرمایهگذار نبود و محدودیت اکران اعمال میشد از آقای شایسته خواستم برای ما تعلل نکند. فیلم دیگری را جایگزین کردند.
ناصرپور: البته تهیهکننده فیلم بهتر میتوانست عمل کند، عدم آگاهی من و شاید عدم اشراف من به مقوله پخش و فیلمسازی باعث شد اینگونه فیلم دچار مشکل شود. من را راهنمایی هم نکردند من تا زمانی که وارد گویافیلم شدم برای انعقاد قرارداد پخش نمی دانستم حضورم لازم نیست زیرا تهیهکننده باید قرارداد را امضاء می کرد اما آقای ژکان هر روز دیر شدن اکران فیلم را به گردن من میانداخت.
بحث سر این است که اگر تهیهکننده بهتر عمل می کرد زمان بهتری برای پخش فیلم فراهم می شد. فیلمهای ضعیفتر از دو عروس هم بودند که به دلیل حمایتهای مختلف از طرف پخشو مافیای سینما اکران موفق تری داشتند.
گفتوگو : زهرا قزیلی
http://fna.ir/SXXGL7