تبلیغات ویژه

» خرید ممبر تلگرام »طراحی سایت و سئو »خرید فالوور و لایک »ادمین حرفه ای اینستاگرام »پکیج آموزش ارزهای دیجیتال »تبلیغات در اینستاگرام »خرید پیج اینستاگرام

مطالب مهم




همه رقیبان روحانی

هفته نامه صدا:  10چهره معروف اصولگرا در انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا شدند و با روحانی به رقابت می پردازند.

1. محمود احمدی نژاد

چه کسی فکرش را می کرد که احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کند؟ چندین بار علی اکبر جوانفکر سخنانی را بیان کرده و گفته بود که ممکن است با توجه به شرایط جدید، توصیه رهبری منتفی شده باشد و امکان ثبت نام احمدی نژاد در انتخابات فراهم شود اما سخنان مشاور مطبوعاتی احمدی نژاد بیشتر یک تحلیل و خواست درونی آنها تلقی می شد. با این حال در دومین روز ثبت نام کاندیداها، آن کسی که توانست بیشترین شوک را به همه وارد کند محمود احمدی نژاد بود.

همه رقیبان روحانی

پیش از اینها عبدالرضا داوری از نزدیکان احمدی نژاد گمانه هایی را مطرح کرده بود. او از شایعه بازداشت حمیدرضا بقایی سخن گفته و خبر داده بود که بقایی، احمدی نژاد و مشایی را به عنوان وکلای خود به ستاد انتخابات کشور معرفی کرده است تا آنها به نیابت از وی در انتخابات ثبت نام کنند.

او احتمالا خبرهایی داشته یا حدس هایی می زده است. هنگامی که احمدی نژاد به ستاد انتخابات کشور پا گذاشت، تصور اولیه این بود که او به همراه بقایی آمده تا او را برای ثبت نام همراهی کند اما وقتی شناسنامه خود را به متصدی امر داد، نه تنها خبرنگاران و عکاسان، بلکه متصدی ثبت نام نیز شوکه شدند.

تمام متصدیان ثبت نام کاندیداها و حتی نامزدهای ناشناخته، لحظه ای دست از کار کشیدند و به احمدی نژاد خیره شدند که پشت صندلی نشست و با لبخند همیشگی اش که بسیاری را عصبانی می کند، شناسنامه اش را داد و فرم ثبت نام را پر کرد. نفس ها چند دقیقه ای حبس شد و بعد یکمرتبه فلاش عکاسان روشن شد و تق تق تق کلیک پشت کلیک. خبرنگاران تلفنی و تلگرامی خبر را مخابره می کردند: «احمدی نژاد در انتخابات ثبت نام کرد.» خبر پر در می آورد و پرواز می کرد به جای جای شهر و کشور. هر کس می خواند شوکه می شد. مگر می شود؟

او همین چند ماه پیش به توصیه مقام معظم رهبری از شرکت در انتخابات نهی شده بود. ایشان در ابتدای یکی از جلسات خارج از فقه خود گفته بودند: «یک آقایی آمده پیش من، من هم به ملاحظه صلاح حال خود آن شخص و صلاح حال کشور به ایشان گفتم که شما در فلان قضیه شرکت نکنید. نگفتیم هم شرکت نکنید، گفتیم صلاح نمی دانیم ما شما شرکت کنید. این را گفتیم. خب یک چیز عادی است.

انسان بایستی آن چیزی را که می بیند و می فهمد و فکر می کند که به نفع برادر مومن اش است باید به او بگوید. دیگر ما هم اوضاع کشور را خب، غالبا بیشتر از اغلب افراد آشنا هستیم. آدم ها هم، به خصوص آدم هایی که صدها جلسه با ما نشستند و برخاستند بیشتر و بهتر از دیگران می شناسیم. با ملاحظه حال مخاطب و اوضاع کشور به یک آقایی توصیه می کند که آقا شما اگر توی این مقوله وارد شدید این دو قطبی در کشور ایجاد می شود. دو قطبی در کشور مضر است به حال کشور. من صلاح نمی دانم شما وارد بشوید.»

بعد از این سخنان، عموم اصولگرایان بر نام احمدی نژاد خط قرمز کشیدند. بحث کاندیداتوری او منتفی شد و خود او نیز یکی دو روز بعد با انتشار نامه ای ضمن حمایت از سخنان رهبری اعلام کرد که قصد نامزدی در انتخابات را ندارد. او مدتی سفرهای استانی خود را لغو کرد اما در کمتر از یک ماه دوباره بی سروصدا آنها را از سر گرفت.

از احمدی نژاد خبری نبود تا این که بحث انتخابات ریاست جمهوری کم کم مطرح شد. فضا اصلا گرم نمی شد. اصولگرایان تشکلی به نام «جمنا» راه اندازی کردند تا از دل آن یک کاندیدا بیابند و او را مقابل روحانی بگذارند. هیچ یک از نامزدهایی که مطرح می شد در قواره روحانی نبود و امکان رقابت با او را نداشت.

آنها سراغ چهره هایی می رفتند که نسوخته باشند. به همین دلیل پرویز فتاح رئیس کمیته امداد را پیدا کردند اما او آنها را رد کرد. نام هر کسی برده می شد، چند روز بعد وی اعلام می کرد در انتخابات شرکت نمی کند تا این که نام ابراهیم رئیسی تولیت آستان قدس مطرح شد. به محض این که نام او مطرح شد، فضای انتخابات گرم شد. تحلیل ها راه افتاد و او را به دلیل آن که روحانی بود و سید بود، گزینه مناسبی مقابل حسن روحانی دانستند. فشارها برای این که او بپذیرد آغاز شد. خبرهایی منتشر شد که او کاندیداتوری را پذیرفته است اما بلافاصله از سوی آستان قدس این خبرها تکذیب شد.

با این حال فضا به سمت دو قطبی روحانی – رئیسی می رفت که اعلام شد حمیدرضا بقایی معاون احمدی نژاد در انتخابات شرکت می کند. اصولگرایان و اصلاح طلبان او را جدی نگرفتند. به پرونده های قضایی او اشاره می کردند و سخن از محکومیت او می گفتند و در تحلیل های خود می گفتند او رد صلاحیت خواهد شد.

کم کم احمدی نژاد رخ نشان داد و معلوم شد که او به همراه اسفندیار رحیم مشایی پشت بقایی ایستاده اند. بعد از عید اولین کنفرانس احمدی نژاد در حمایت از بقایی برگزار شد. او در این کنفرانس بیشتر از این که درباره بقایی و حمایت از او سخن بگوید در دفاع از خود و برنامه هایش سخن گفتم کنفرانس کاملا در اختیار احمدی نژاد بود. اگرچه خبرنگاران بر دوران ریاست جمهوری او خرده می گرفتند اما او مکررا یادآوری می کرد که بگیر و ببندها، بازداشت روزنامه نگاران و سیاستمداران، حصر، ممنوع التصویری و بستن مطبوعات دست او نبوده است و سوال کرد: «وزارت اطلاعات دست من بود؟ به این موضوع دقت کنید.»

همه رقیبان روحانی

با این حال تصور این که او بخواهد در انتخابات کاندیدا شود وجود نداشت. حتی در همان کنفرانس مطبوعاتی نیز گفت که در حمایت از بقایی آمده است اما هنگامی که از او پرسیده شد اگر بقایی را رد صلاحیت کنند او چه می کند، گفت برنامه هایی برای تایید صلاحیت بقایی دارد. آیا اکنون ثبت نام احمدی نژاد، یکی از برنامه های او برای تایید صلاحیت بقایی است؟

محمود احمدی نژاد دو دوره رئیس جمهور ایران بود. سال 84 توانست در یک حرکت دو ضرب و با شکست هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور ایران شود. در سال 88 اصلاح طلبان بیشترین تلاش ها را انجام دادند که دوره ریاست جمهوری او یک دوره باشد. حتی رقبای او مانند محمد باقر قالیباف و علی لاریجانی و بسیاری دیگر از اصولگرایان نیز بی میل نبودند که احمدی نژاد رئیس جمهوری یک دوره ای باشد اما او توانست نتیجه انتخابات را در رقابت نفسگیری که با مهندس میرحسین موسوی و مهدی کروبی داشت به نفع خود تغییر دهد.

بعد از انتخابات ریاست جمهوری، اختلافاتی پیش آمد و بازداشت های گسترده ای صورت گرفت و میرحسین موسوی و کروبی به حصر رفتند و سید محمد خاتمی ممنوع التصویر شد. اکنون بعد از 8 سال از آن انتخابات و وقایعی که رخ داد، مصطفی میرسلیم یکی از کاندیداهای این دوره انتخابات می گوید: «آقای احمدی نژاد در 88 توانست آرایی از مردم را با روشی که در آن زمان اتخاذ کرد به دست آورد اما دلایل مختلفی وجود دارد که نه به لحاظ عرفی و نه به لحاظ شرعی نمی توان به آن روش اتکا کرد... مردم حواس شان هست.»

با این حال اکنون به بهانه همراهی با احمدی نژاد به وزارت کشور آمده و به عنوان کاندیدای انتخابات ثبت نام کرده است. دو روز پیش از ثبت نام او، امیر محبیان از تحلیلگران سیاسی اصولگرا در تحلیل حضور رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری، احمدی نژاد را چهره موثر انتخابات خوانده و گفته بود: «فکر می کنم احمدی نژاد با موتور روشن شده فعلی اش فرصتی به رئیسی برای خودنمایی نخواهد داد.

پدیده این دوره انتخابات بر حسب وضعیت کنونی احمدی نژاد است زیرا او می کوشد تمام شبهاتی را که مانع یارگیری او از میان سبد اصلاح طلبان در انتخابات فعلی و 1400 است، پاسخ گوید. به نظر می رسد او حتی در پی آن است با سبزها هم تنش زدایی کند. با شناختی که از او دارم، او در هر هفته تا انتخابات یک فیل خبری هوا خواهد کرد. او گردوخاکی به پا خواهد کرد که رئیسی در آن دیده نشود. فراموش نکنید که در هر بازی دو قطبی که رخ دهد و احمدی نژاد در میدان باشد، حتما یک قطب اوست. این انتخابات با حضور تیم احمدی نژاد به فیلمی اکشن تبدیل شده که نمی دانم پایان کمدی خواهد داشت یا تراژدی!»

دو روز بعد از این اظهارات، احمدی نژاد اولین فیل خود را هوایی کرد. او کاندیدای انتخابات شد تا تمام تحلیل ها را با بازی سیاسی خود بر هم بزند. اصولگرایان در اولین قدم آچمز شدند و اصلاح طلبان حیرت زده وقایع را با بیم و امید دنبال کردند. اکنون این پرسش مطرح است که آیا او رد صلاحیت خواهد شد یا خیر؟

در اولین واکنش بعد از ثبت نام او، مهدی کوچک زاده که روزگاری در دفاع از احمدی نژاد در مجلس فریادها سر می داد، از وی اعلام برائت کرد و در مطلبی که خطاب به احمدی نژاد منتشر کرد نوشت: «حجت من در تمام سال هایی که در باربر سیل تهمت ها و توهین ها از سوی فتنه گران نابکار و حسودان بدسگال، از شما دفاع کردم این بود که شما را به اسلام ناب محمدی، اسلام پابرهنگان و مستضعفان پایبند می دانستم و شما را سرباز این جبهه می انگاشتم ولی با حرکت امروزتان، برخلاف صلاحدید امام مجروحان و مستضعفان و مجاهدان (ثبت نام برای انتخابات ریاست جمهوری) این باور شکسته شد و شما به اندازه همه ظلم هایی که دیدید، ظلم کردید! آخرین توصیه ام به خودم و به شما، پناه بردن به خدای قادر متعال از شر وسواسان خناس و خودشیفتگی است.»

اما یاسر هاشمی رفسنجانی فرزند کوچک آیت الله هاشمی نیز در سخنی کوتاه ثبت نام احمدی نژاد در انتخابات را «سند بصیرت» پدرش خواند که روزگاری احمدی نژاد را فتنه خوانده بود اما واکنش الیاس نادران نیز جالب بود. او این ثبت نام را «پایان احمدی نژاد» خواند. سعید لیلاز روزنامه نگار و تحلیلگر اقتصادی نیز گفت: «احمدی نژاد بوریس یلتسین ایران می شود اگر تایید شود، بهتر است و بهترین انتخابات ریاست جمهوری رقم خواهد خورد. مشخص می شود چه گرایشی در کشور طرفداران بیشتری دارد.»

سعید حجاریان نیز در گفتگو با ایسنا به این موضوع پرداخت و گفت: «منع آقای احمدی نژاد برای عدم حضور در انتخابات از جانب رهبری منصوص العله بود. رهبری در گفتاری که در این زمینه داشتند، علت را بیان کردند و آن این بود که آمدن وی باعث دو قطبی شدن انتخابات می شود. اکنون با حضور آقای رئیسی عملا فضا دو قطبی شده است و دیگر آن توصیه وجهی ندارد که احمدی نژاد به انتخابات ورود نکند. فی الواقع آمدن احمدی نژاد فضا را از دو قطبی بودن خارج می کند و اتفاقا حرکت وی در جه9ت منویات رهبری است. من گمان دارم که هم آقای احمدی نژاد و هم بقایی هر دو رد صلاحیت خواهند شد.

 همه رقیبان روحانی احمدی نژاد نیرویی دارد که روز آخر ثبت نام خواهد کرد و وی قصد دارد که نقش آقای هاشمی در انتخابات 94 را ایفا کند. یعنی بگوید که من را رد کردید اما رأی من برای فلان آقاست. در بین اطرافیان ایشان تنها فردی که می تواند از شورای نگهبان اجازه عبور بگیرد آقای ثمره هاشمی است و احتمال می دهم که این گروه چنین نقشه و برنامه ای در سر می پرورانند. اصول گرایان در این دوره همه تلاش شان را کردند که اشتقاقی میان شان اتفاق نیفتد ولی با این حال عملا به چند دسته تقسیم شدند. این امر به واسطه عدم کار تشکیلاتی منسجم و درازمدت میان این طیف اتفاق افتاد و با این که همه آنان هم پیاله هستند اما بر سر تقسیم کیک منازعه دارند و معلوم نیست که تا به کی این افتراق میان شان ادامه خواهد داشت.»

غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی نیز حرکت احمدی نژاد را یک ترفند تبلیغاتی خواند و گفت: «این موضوع آنقدر اهمیت ندارد که بخواهد روی آن صحبت شود. مرجع عالی رسیدگی به صلاحیت ها شورای نگهبان است. کسانی هستند که مطرح شدن و فراموش نشدن از ذهن جامعه را برای خود امری مهم تلقی می کنند و به هر قیمتی ولو به انجام عمل غیرعادی مانند تغییر موضع و رفتار و یا حتی ثبت نام چند نفری افراد از یک طیف منجر شود.»

واکنش ها همچنان ادامه داشت و دارد. کسی منتظر نشد تا یک روز بگذرد و بعد در روزنامه ای تحلیلی از این موضوع بخواند یا بنویسد. خبرگزاری فارس بیشترین تهمت ها را به احمدی نژاد زد. او را فردی «متناقض، مبتلا به دروغ، بی حیا، خودشیفته، خودرأی، نفرت آفرین، لجباز و ...» خواند و اصولگرایان دیگر نیز یادآور شدند که او دیگر تمام شده است. با این حال همه در توئیت های کوتاه یا بلند به اظهار نظر پرداختند و نظریات خود را بیان کردند. اکنون باید منتظر تحولات ماند و دید که احمدی نژاد تا روز انتخابات چه بازی های دیگری دارد.

اما ثبت نام او با بازتاب های خارجی بسیاری همراه شد. ایسنا خبر داد که روزنامه عربی النهار در این باره نوشت: «محمد احمدی نژاد رئیس جمهور پیشین ایران برای انتخابات ریاست جمهوری که قرار است 19 می برگزار شود ثبت نام کرد و این اقدام احمدی نژاد مخالفت با دستور مقام معظم رهبری به شمار می رود.»

همچنین نشریه اسپوتنیک عربی نوشت: «محمود احمدی نژاد رئیس جمهور پیشین ایران به صورت غیرمنتظره به همراه حمید بقایی برای انتخابات آینده نام نویسی کرد و این اقدام احمدی نژاد بسیار غیرمنتظره بود زیرا بعد از نصیحت رهبر انقلاب اسلامی اعلام کرده بود که در انتخابات شرکت نخواهد کرد.» اسپوتنیک عربی در ادامه نوشت: «مشارکت احمدی نژاد در انتخابات به تایید صلاحیت وی از جانب شورای نگهبان بستگی دارد.»

سی ان ان عربی نیز در این باره نوشت: «در زمان تنش ایران با ترامپ، محمود احمدی نژاد رئیس جمهور پیشین ایران بار دیگر در انتخابات ریاست جمهوری نام نویسی کرد.»


2. ابراهیم رئیسی

سید 57 ساله اصولگرایان شاید مهم ترین رقیب حسن روحانی باشد. سید ابراهیم رئیس السادات معروف به ابراهیم رئیسی که متولی کنونی آستان قدس رضوی است، تصمیم گرفته است پا در انتخابات ریاست جمهوری بگذارد؛ انتخاباتی که می تواند برای او سرنوشت ساز باشد. او در بیانیه خود از بیست سال فعالیت اجرایی سخن گفته است. بیشترین فعالیت او در حوزه قضایی بوده. وی اولین فعالیت قضایی خود را در 20 سالگی به عنوان دادستان کرج آغاز کرد و بعدتر دادستانی همدان را نیز بر عهده گرفت. در سال 1369 به تهران منتقل شد و جانشین دادستان این شهر شد.

همه رقیبان روحانی

با این حال او از سال 68 با حکم محمد یزدی رئیس وقت قوه قضاییه به عنوان دادستان تهران منصوب شد. در سال 73 رئیسی به عنوان رئیس سازمان بازرسی کل کشور منصوب شد و تا سال 1383 در این سمت بود. در دوره ای که آملی لاریجانی رئیس قوه قضاییه شد. رئیسی از سال 1383 تا 1393، معاون اول قوه قضاییه بود. در سال 93 به مدت یک سال دادستان کل کشور شد. در اسفند 1394، رئیسی با حکم مقام معظم رهبری به تولیت آستان قدس رضوی منصوب شد. او پیش از آستان قدس، تولیت امامزاده صالح را بر عهده داشت. وی همچنین از سال 1385 نماینده خراسان جنوبی و عضو هیئت رئیسه مجلس خبرگان و از سال 1376 عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز است.

3. مسعود زریبافان

مسعود زریبافان یکی دیگر از نزدیکان محمود احمدی نژاد است که در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرد. زریبافان که قبل از ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد عضو شورای شهر تهران در دوره دوم بود، در زمان انتخابات نهم ریاست جمهوری در سال 1384 مسئولیت ستاد مردمی حمایت از احمدی نژاد را بر عهده داشت. پس از انتخابات ریاست جمهوری علاوه بر عضویت در شورای شهر تهران، به عنوان دبیر هیئت دولت نیز منصوب شد. چندی بعد با مصوبه مجلس مبتنی بر ممنوعیت اشغال چند پست توسط کارکنان دولت ناچار به استعفا شد و پس از شکست در انتخابات دور سوم شوراها (که به عنوان کاندیدای ائتلاف رایحه خوش خدمت بود)، ریاست مجمع باشگاه دولتی استقلال را در دست گرفت.

همه رقیبان روحانی

او در طول ریاست جمهوری 8 ساله احمدی نژاد در دولت وی نقش آفرین بود و در سال های پایانی، ریاست بنیاد مستضعفان را بر عهده گرفت. مجلس اصولگرای نهم دوره ریاست او بر بنیاد را زیر سوال برد و طرحی برای تحقیق و تفحص از آن آماده کرد. زریبافان ادعای آنها را مبنی بر فساد در بنیاد شهید رد کرد و گفت که به اندازه حبه ای قند تخلف ندارد.

او در روز ثبت نام برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری طی سخنانی درباره تشکیلات اصولگرایان و جمنا، ضمن انتقاد از «جمنا» و سازوکار آن گفت: «آیا این یک دموکراسی است که یک عده ای سیاسی بنشینند و نظر دهند و با هم به یک نظر برسند و برای مردم تعیین و تکلیف کنند؟»

رئیس بنیاد شهید در دولت احمدی نژاد افزود: «مردم باید اجازه داشته باشند که از بین سلایق مختلف و در چارچوب قانون، فرد مورد پسند خود را انتخاب کنند. این که همه گروه ها یک کاندیدا داشته باشند، مردم را محدود می کند.» او با اشاره به «جمنا» گفت: «تلاش جناح های مختلف برای انتخابات قابل احترام است اما ای جبهه ها از اول وجود نداشته و دیگر وجود نخواهند داشت.»


4. باقر قالیباف

بعد از محسن رضایی، معروف ترین کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری است. او هم سن و سال پرویز فتاح است. قالیباف سال 1389 فرماندهی نیروی انتظامی را ترک کرد تا در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند. آوازه خوبی داشت. نیروی انتظامی را دگرگون کرده بود و سامانه 110 او حسابی گل کرده بود. بخشی از اصولگرایان درصدد به دست گرفتن کاخ ریاست جمهوری بودند و دل خونی از اصلاح طلبان داشتند.

 همه رقیبان روحانی

با این که شورای هماهنگی نیروهای انقلاب اسلامی را راه انداخته بودند ولی نمی توانستند به جمع بندی برسند. علی اکبر ولایتی، علی لاریجانی، احمد توکلی، محسن رضایی، محمود احمدی نژاد و باقر قالیباف کاندیدای جناح اصولگرا بودند و هیچ کدام حاضر نبودند کناره گیری کنند. شورای هماهنگی نیروهای انقلاب شکست خورد. کاندیدای آنها علی لاریجانی بود اما احمدی نژاد و قالیباف و محسن رضایی و ولایتی نیز اعلام کردند در انتخابات شرکت می کنند. تنها این احمد توکلی بود که از دور انتخابات کنار رفت.

با ورود هاشمی رفسنجانی و ثبت نام او، علی اکبر ولایتی نیز از دور انتخابات به احترام کنار رفت. بسیاری امیدوار بودند که قالیباف نامزد نهایی اصولگرایان است. در حالی که همه چیز به نفع او بود اما در لحظه و شب آخر ورق به کام احمدی نژاد برگشت. آرای او بالاتر از قالیباف قرار گرفت. مهدی کروبی به نتیجه انتخابات اعتراض کرد و معتقد بود که آرای وی را برای احمدی نژاد خوانده اند. این اعتراض اثبات نشد ولی احمدی نژاد و هاشمی به دور دوم رفتند. از همان زمان قالیباف با احمدی نژاد زاویه پیدا کرد چنان که کروبی نیز این زاویه را پیدا کرده بود.

قالیباف 4 سال در شهرداری ماند. در سال 88 ستادهای خود را فعال کرد تا با احمدی نژاد رقابت کند اما لایه های پیچیده ای از فشار به او و اطرافیانش وارد شد تا کناره گیری کند. آنها با دلخوری در سال 88 کنار ماندند. سال 92 رسید. سردار قالیباف دوباره عزم خود را برای رقابت جزم کرد اما با یک حرکت «گازنبری» از رقیب خود عقب افتاد و انتخابات به نفع روحانی تمام شد.

 جمنا او را در لیست کاندیداهای خود گذاشت ولی برخلاف انتظار آرای او در میان اصولگرایان کمتر از ابراهیم رئیسی، زاکانی و بذرپاش قرار گرفت. قالیباف البته آرای منفی بالایی نیز دارد که همین او را نگران کرده است. اکنون او برای سومین بار با ثبت نام در این دور انتخابات عزم خود را برای رقابت جزم کرده است.


5. مصطفی میرسلیم

مصطفی میرسلیم تاکنون پیرترین سیاستمداری است که این دوره در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرده است. تاکنون نامزدهای مهمی که خود را ثبت نام کرده اند همه از او جوان تر هستند. با این حال پیر موتلفه دانشمندی است که کمتر کسی یا درباره اش می داند یا درباره اش سخن می گویند. به محض این که نام میرسلیم می آید او را به دورانی که وزیر ارشاد بود سنجاق می کنند. دهه 70 که روشنفکران و روزنامه نگاران و هنرمندان روزهای سختی را می گذراندند، علی فلاحیان وزیر اطلاعات بود و مصطفی میرسلیم وزیر ارشاد.

همه رقیبان روحانی  آنچنان دوره سختی بود که میرسلیم بعد از دوم خرداد و پیروزی سید محمد خاتمی نتوانست از زیر آن دوره بیرون بیاید و خود را از آن سال ها جدا کند. اکنون او 20 سال پس از آن دوران، به عرصه برگشته و می خواهد در قامت ریاست جمهوری خود را نشان دهد.

میرسلیم کاندیدای 70 ساله موتلفه از سوی این حزب نامزد انتخابات شده است. موتلفه چند دوره بود که اصولگرایان را برای رسیدن به نامزد واحد همراهی می کرد اما هر بار جواب این همراهی را نمی گرفت. کاندیداها از منافع مالی و حتی سیاسی این حزب استفاده می کردند اما وقتی به موقعیت سیاسی می رسیدند، آنها را رها می کردند.

موتلفه در سال های 89 و 88 از احمدی نژاد حمایت کرد و حتی حاضر شد مقابل دوست و یار دیرینه خود هاشمی رفسنجانی بایستد، از هاشمی دست بکشد و به احمدی نژاد دل ببندد با این حال در این بازی باخت – باخت هیچ چیزی که به دست نیاورد، اعتبار خودشان را نیز از دست می دادند. اکنون بعد از چندین تجربه ناموفق، خودشان تصمیم گرفته اند نامزد مستقل معرفی کنند تا از این طریق راه جدیدی را در پیش بگیرند.

در یکی از جلسات شورای مرکزی موتلفه تصمیم گرفته شد که یکی از اعضای شورا کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شود. با چند تن از اعضای شورا صحبت شد که هر کدام به دلایلی رد کردند. نهایتا بین اسداله بادامچیان و مصطفی مرسلیم رأی گیری شد و میرسلیم رأی بیشتری آورد.

بلافاصله محمد نبی حبیبی دبیرکل حزب موتلفه در اجلاس سراسری این حزب اعلام کرد که سید مصطفی میرسلیم کاندیدای نهایی حزب موتلفه اسلامی برای انتخابات 96 است. بعد از آن میرسلیم اعلام کرد که در انتخابات حاضر خواهد شد. بادامچیان اعلام کرد آقای میرسلیم قطعا تا پایان مناظره های انتخاباتی خواهد ماند.

بعدتر تفسیرهای دیگری هم صورت گرفت و آن این که میرسلیم آمده است تا موتلفه سهم خود را از کاندیدای اصلی اصولگرایان بگیرد اما خود میرسلیم به این شبهه پایان داد. او اگرچه یکی از نامزدهای جمنا و ائتلاف اصولگرایان بود اما بعد از مدتی از شرکت در جلسات جمنا سر باز زد و در روز ثبت نام در انتخابات نیز گفت مکانیزم جمنا برای رسیدن به نامزد واحد مشکل دارد. او البته در روز ثبت نام خبر داد که اسدالله بادامچیان نیز ثبت نام خواهد کرد اما نامزد موتلفه نخواهد بود.

میرسلیم در 19 خرداد 1326 در خانواده ای مذهبی در تهران متولد شد. تحصیلات متوسطه خود را در سال 1344 در دبیرستان البرز به پایان رساند و در سال 1349 موفق به اخذ فوق لیسانس در رشته مهندسی مکانیک از دانشگاه پواتیه فرانسه شد. به دنبال آن، در سال 1351 از «مدرسه عالی مکانیک و آئروتکنیک»تخصص مهندسی در رشته موتورهای درونسوز را کسب کرد. او از سال 1368تا 1372 مشاور رئیس جمهور در امور تحقیقات و از 1372 تا 1376 وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت دوم اکبر هاشمی رفسنجانی بود و هم اینک عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و رییس شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی است.


6. رستم قاسمی

رستم قاسمی وزیر نفت دولت احمدی نژاد نیز عزم آن کرده است که در انتخابات ریاست جمهوری حاضر شود اما در انتخابات داخلی اصولگرایان او کمترین رأی را آورد. رتبه آخر در جمنا به محسن رضایی رسید اما او اعلام کرد تصمیمی برای شرکت در انتخابات ندارد و از تلویزیون و رسانه ها خواست که نامش را به عنوان نامزد مطرح نکنند. بدین ترتیب اکنون رستم قاسمی آخرین نامزد اصولگرایان است. پیش از او 8 نامزد دیگر ایستاده اند و از نظر اصولگرایان صلاحیت و آرای آنها بیش از رستم قاسمی است.

همه رقیبان روحانی

با این حال گویا او عزم خود را جزم کرده که در انتخابات شرکت کند. یکی از مزایای شرکت در هر انتخاباتی این است که افراد می آیند و در سروصدایی که به پا شده سخنانی می گویند و می روند. ابهاماتی را که درباره آنها وجود دارد یکطرفه بیان می کنند. مثلا وقتی ماجرای ناپدید شدن دکل نفتی پیش آمد، رستم قاسمی سکوت کرد و هیچ نگفت؛ اتفاقی که در دوره او رخ داده بود اما وی بعد از این که تصمیم گرفت در انتخابات شرکت کند، در این خصوص نیز صحبت کرد.

وزیر نفت احمدی نژاد در یک برنامه تلویزیونی با اشاره به این که بحث دکل نفتی گم شده را پس از آن که از وزارت نفت بیرون آمدم در روزنامه ها متوجه شدم، گفت دکل نفتی گم شده ربطی به وزارت نفت نداشت بلکه این دکل توسط شرکت تاسیسات دریایی بود که صندوق بازنشستگی نفت و بنیاد تعاون ناجا سهامدار آن بودند.

بخشی از پول جهت خرید این دکل نفتی توسط شرکت تاسیسات دریایی پرداخت شده بود اما این شرکت در پرداخت مابقی مبلغ دچار مشکل می شود و نمی تواند آن را به موقع پرداخت کند. ضمن آن که واسطه های انجام این کار نیز در روند کار ایجاد مشکل کرده بودند (از آنجا که دکل را به شرکت ایرانی نمی فروختند واسطه هایی برای انجام این کار وجود داشتند) اما دیدیم که چه غوغایی بر سر این موضوع در کشور درست شد. بنابراین اگر از این دست اتفاق ها بیفتد فردا دیگر کسی از مدیران قدرت تصمیم گیری نخواهد داشت.

رستم قاسمی 53 سال پیش در روستای سرگاه دهستان لاله در بخش اسیر از توابع شهرستان مهر، استان فارس زاده شد. وی دارای مدرک مهندسی عمران از دانشگاه صنعتی شریف است. قاسمی در سال 1360 به عضویت سپاه پاسداران در آمد و در جنگ ایران و عراق شرکت کرد و از جانبازان این جنگ نیز است. او پس از جنگ ایران و عراق به قرارگاه خاتم الانبیا پیوست. وی در سال 1386 پس از عبدالرضا عابد، به عنوان فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا منصوب شد. در مرداد ماه 1390 در پی برکناری مسعود میرکاظمی، توسط محمود احمدی نژاد برای تصدی پست وزارت نفت پیشنهاد شد و در 12 مرداد به عنوان آخرین وزیر نفت دولت هم از مجلس رأی اعتماد دریافت کرد.

در سال 2013 نام «رستم قاسمی» به عنوان وزیر نفت ایران، در فهرست 500 نفره قدرتمندترین افراد جهان که هر ساله از سوی نشریه «فارن پالیسی» منتشر می شود قرار داشت. آن زمان نام رستم قاسمی به عنوان فرمانده قرارگاه خاتم الانبیا در فهرست تحریم های شورای امنیت سازمان ملل، دولت فدرال ایالات متحده آمریکا، اتحادیه اروپا و استرالیا قرار داشت که بعد از وزیر شدن، از فهرست تحریم های بین المللی خارج شد.


7. محمد غرضی

این دومین دوره است که او کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری می شود. محمد غرضی سال 92 نیز کانتدیدای انتخابات شد. او یک دوره طلایی در زندگی اش داشت و آن دوره ای بود که وزیر مخابرات دولت هاشمی بود. از آنجایی که دولت هاشمی دولت سازندگی نام گرفته بود و در تلاش بود زیرساخت های مخابراتی را توسعه دهد، همه چیز به نام غرضی ثبت شد. تا پیش از او مردم تهران برای دریافت یک خط تلفن کابلی سال های سال باید منتظر می ماندند، شاید حدود ده سال؛ در دوره او با افزایش و توسعه زیرساخت ها، ناگهان تلفن از یک وسیله لوکس در خانواده های اشراف به یک وسیله همگانی تبدیل شد. در پایان دوره او نیز آرام آرام موبایل از راه رسید.

همه رقیبان روحانی

با این حال بعد از دولت هاشمی، غرضی رفت که رفت. هیچ خبری از او نبود تا این که 16 سال بعد در پایان دولت احمدی نژاد پا به عرصه سیاست گذاشت در حالی که شمایل او به کل تغییر کرده و پیری چشمگیری در چهره اش هویدا بود. او 76 سال سن دارد و اگر کاندیدا شود، پیرترین نامزد انتخابات خواهد بود. در سال 92 هیچ یک از احزاب و گروه ها از او حمایت نکردند. سخنانش اگرچه شیرین بود، اگرچه گاه تند و تیز بود اما از آنجایی که راهبردی نبود و بیشتر به توصیه های اخلاقی شبیه بود، نشنیده گرفته می شد.

با این حال او در سال 92 با حضور در ساختمان وزارت کشور برای کاندیداتوری در انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری ثبت نام کرد. وی جزو 8 فردی بود که صلاحیت آنها برای انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری، روز 31 اردیبهشت 1392 از سوی شورای نگهبان تایید شد. غرضی تایید صلاحیت خودش را امری خدایی دانست و گفت که خدا را شکر می کند که جزو کسانی قرار نگرفته که آبرویش برود. وی همچنین مدعی شده بود که در این دوره 55 میلیون رأی دارد اما نهایتا با کسب کمتر از پانصد هزار رأی در نتایج انتخابات نفر آخر شد. او مجموعا 59 میلیون تومان برای انتخابات هزینه کرد.


8. علیرضا زاکانی

زاکانی یکی از جدی ترین و سرسخت ترین مخالفان حسن روحانی و اصلاح طلبان است. تلاش بسیاری کرد که در مجلس نهم برجام تصویب نشود اما نتوانست جلوی اراده جمعی نمایندگان را بگیرد. او خاستگاه اصولگرایی دارد اما از مدافعان جدی احمدی نژاد بود. بعدتر خود را به عنوان یکی از نمایندگان ضد فساد معرفی کرد و تلاش کرد با گزارش ها و مصاحبه های مختلف به فساد در کشور بپردازد اما از آنجایی که یکطرفه به این موضوع می پرداخت و چشم خود را به انبوه فسادهای اقتصادی دولت احمدی نژاد و برخی دیگر از سازمان ها و نهادها بسته بود یا از کنار آنها می گذشت، چندان رفتارش مستقلانه و فراجناحی تعبیر نشد.

همه رقیبان روحانی

سیاستمدار 52 ساله اصولگرایان در سال 92 نیز کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شده بود اما تایید صلاحیت نشد و هنگامی که شورای نگهبان نام کاندیداهای احراز صلاحیت شده را منتشر کرد نامی از او نبود اما او از پای ننشست. در مجلس ساز مخالفت خود را برای زمین زدن دولت روحانی به کار بست. انتظار داشت بتواند آرای مردم تهران را در مجلس دهم کسب کند اما نتیجه سی بر صفر در انتخابات مجلس و پشت در ماندن تمام اصولگرایان همه را شگفت زده کرده بود.

زاکانی بعد از انتخابات مجلس، انتقاد از دولت اعتدال را رها نکرد. او جایی درباره اصلاح طلبان گفته بود سال ها طول می کشد تا خاطرات تلخ دوم خرداد را فراموش کنیم. همچنین گرفته بود: «کارگزاران و اصلاح طلبان غیرخودی و ضد انقلاب نیستند بلکه خودی های متاخر هستند که از قافله انقلاب عقب افتاده اند. ما عناصر فعالی در کشور داریم که یا خودی هستند یا غیرخودی.

غیرخودی ها ضد انقلابند اما برخی گروه ها نیز خودی هستند اما خودی متاخر هستند. این گروه سلطه پذیر بوده و به راحتی می گویند باید انقلابی گری را کنار گذاشت و خود را با نظم جهانی هماهنگ کرد. اینها نمی توانند پا به پای انقلاب حرکت کنند. بعضی از عناصر اصلاح طلب از انقلابی های قدیمی هستند اما حرف های امروز آنها با انقلاب و امام منافات دارد.» اکنون او با پرچم انتقاد از دولت روحانی خصوصا انتقاد از برجام و توافق هسته ای پا به میدان رقابت ها گذاشته است.

در تشکیلات جمنا آنقدر خوش شانس بود که نامش بعد از ابراهیم رئیسی قرار بگیرد و دومین نامزد ائتلاف اصولگرایان باشد. اگر به هر دلیلی جمنا از رئیسی حمایت نکند، طبق انتخابات درون سازمانی و حزبی خود باید زاکانی را به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری معرفی کند. او بالاتر از چهره هایی مانند قالیباف و فتاح و ضرغامی قرار گرفت و اکنون این شانس را دارد که نامزد واحد اصولگرایان در غیاب رئیسی باشد.

زاکانی از اعضای سابق سپاه پاسداران و بسیج است. او در جنگ ایران و عراق از ناحیه دست، پا و گردن مجروح شد. تحصیلات دانشگاهی وی، در دانشگاه تهران و در رشته پزشکی هسته ای بود. وی از منتقدین جدی مدیریت عبدالله جاسبی در دانشگاه آزاد اسلامی و عملکرد سعید مرتضوی و میدان دادن به اسفندیار رحیم مشایی بود. او به همراه جمعی از نیروهای اصولگرا که از سال های قبل در کنار یکدیگر به فعالیت سیاسی در راستای آرمان های انقلاب پرداخته بودند، در مهر ماه سال 87، جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی را به طور رسمی تاسیس کردند و پیش از آن عضو شورای مرکزی 11 نفره جبهه متحد اصولگرایان بود؛ هم اکنون نیز برای حضور فعال در انتخابات ریاست جمهوری 96 در قالب جبهه مردمی انقلاب اسلامی فعالیت خود را آغاز کرد.


9. حمیدرضا حاجی بابایی

او یکی از وزرای احمدی نژاد بود. در مجلس هشتم بود که از سوی احمدی نژاد برای تصدی وزارت آموزش و پرورش انتخاب شد و به دولت رفت. حاجی بابایی سابق بر این یکی از اعضای حزب اعتدال و توسعه بود اما در آبان 86، همزمان با ایام نام نویسی برای انتخابات مجلس هشتم، 4 نفر از اعضای این حزب که حاجی بابایی نیز در بین آنها بود، اعضای حزب را به افول از آرمان های اولیه، خروج از مشی اعتدال و چرخش به سمت جریان های غیرمعتدل اصلاح طلبان متهم کرده و با انتشار بیانیه ای استعفای خود را از این حزب اعلام کردند.

همه رقیبان روحانی

دو خبر در دوره او جنجالی شد. دوره وزارت او در مهر ماه 91 رخ داد. خودروی دانش آموزانی که از اردوی راهیان نور بر می گشتند تصادف کرد و 22 دختر و 4 همراه از کاروان چهارمحال و بختیاری کشته و 14 نفر زخمی شدند.

همچنین در آذر 91 نیز حادثه آتش سوزی در مدرسه شین آباد پیرانشهر اتفاق افتاد که طی آن سیران یگانه، دانش آموز ده ساله ای بر اثر شدت سوختگی در بیمارستان سینای تبریز جان سپرد. هر چند وی در مجلس از کله عذرخواهی استفاده کرد اما به دلیل به کار بردن عبارت «از الان تا قیامت بابت هر اتفاقی که در آموزش و پرورش می افتد عذرخواهی می کنم.» عده ای عذرخواهی اش را طعنه آمیز تصور کردند. وی همچنین به کار بردن جملاتی که از خبرگزاری مهر راجع به برخورد او با خبرنگاران منتشر شده بود را تکذیب کرد و تعهد داد امکانات لازم برای مداوای آنان را فراهم می کند. در پی این اتفاقات برخی از نمایندگان خواهان استعفای او شدند ولی وی از این امر خودداری کرد.

10. حمیدرضا بقایی

یکی از کاندایداهایی است که هنوز او را هیچ کس جدی نگرفته است. حمیدرضا بقایی به محض این که اعلام کرد در انتخابات شرکت می کند همه از کنارش به سادگی گذشتند. باور داشتند که او رد صلاحیت می شود. دوران محکومیت او را بهانه می کردند و می گفتند که شورای نگهبان تاییدش نخواهد کرد. با این حال او آرام آرام و بی صدا کار خود را پیش برد. جز مصاحبه ای که با هفته نامه صدا داشت با هیچ یک از رسانه های دیگر گفتگو نکرد. در سایه احمدی نژاد قدم می زد و خود را وامدار او نشان می داد. گویی خود نیز پذیرفته بود که نه تنها نقش اصلی را ندارد بلکه نقش دوم نیز از آن او نیست.

همه رقیبان روحانی

محمود احمدی نژاد رسما از او حمایت کرد و اسفندیار رحیم مشایی تایید کرد او مهم ترین رقیب حسن روحانی است. حضور بقایی در انتخابات باعث شد طیف احمدی نژاد که پس از ماجرای نهی به حاشیه رفته بودند، جان دوباره ای بگیرند. همین حضور بود که این امکان را فراهم کرد تا آنها از احمدی نژاد بخواهند که خود او در انتخابات حاضر و کاندیدا شود.

حمیدرضا بقایی در سال های پایانی جنگ ایران و عراق در وزارت اطلاعات و در ستاد «مدیریت مناطق بحران» کار می کرد و سپس در معاونت ضد جاسوسی بخش مربوط به اسرائیل و عراق به عنوان رییس اداره بررسی اطلاعات مشغول به کار و در سال 1372 به وزارت کشور منتقل شد. وی در سازمان های دولتی مختلفی از جمله سازمان صداوسیما، شهرداری تهران، وزارت علوم و سازمان میراث فرهنگی دارای مسئولیت ها و سوابقی است. حمیدرضا بقایی پیش از این که معاون اجرایی شود، از سال 1388 تا 1390 رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بود و سپس دبیری «شورای عالی مناطق آزاد کشور و ویژه اقتصادی» را بر عهده گرفت. او دارای مدرک تحصیلی فوق لیسانس جغرافیای سیاسی است.




پیشنهاد میشه بخونید : برای مشاهده جزئیات کامل این خبر «همه رقیبان روحانی»اینجا را کلیک کنید. شفاف سازی:خبر فوق در سایت منبع درج شده و صرفا در این سایت بازنشر شده است .چنانچه به خبر فوق اعتراض دارید جهت حذف آن «اینجا» را کلیک کنید.

گزارش تخلف

تمامی مطالب از سایت های مجاز فارسی و ایرانی تهیه و جمع آوری شده است، در صورت وجود هرگونه مشکل از طریق صفحه گزارش تخلف اطلاع دهید.

جستجو های اخبار روز

اخبار برگزیده

هم اکنون میخوانند ..