تبلیغات ویژه

» خرید ممبر تلگرام »طراحی سایت و سئو »خرید فالوور و لایک »ادمین حرفه ای اینستاگرام »پکیج آموزش ارزهای دیجیتال »تبلیغات در اینستاگرام »خرید پیج اینستاگرام

مطالب مهم




سربازی که شاه را مات کرد

خبرگزاری مهر، گروه استان ها - حسین کدخدائیان: شهید رضا شمس آبادی در سال ۱۳۱۹ در روستای شمس‌آباد حومه نوش‌آباد از توابع شهرستان آران و بیدگل در خانواده‌ای زحمت کش و تنگدست به دنیا آمد. جوانی از خطه کویری آران و بیدگل که بی لیاقتی‌ها و خیانت‌های شاه در حق مردم کشور او را مجاب کرده بود تا دست به اعدام انقلابی شاه در کاخ مرمر بزند تلاشی که نافرجام ماند.

تنها خواهر باقی مانده از خانواده شهید شمس آبادی درباره زندگی برادرش چنین می گوید: تنگدستی و فقر موجب شد که رضا از همان اوان کودکی، در کار نخ‌ریسی و خوشه چینی کمک حال پدر باشد و در کنار کار کردن به صورت شبانه درس بخواند.

سربازی برای مبارزه با طاغوت

معصومه شمس آبادی در گفت و گو با خبرنگار مهر می افزاید: اولین اتفاق تلخ زندگی ما در همان اوایل نوجوانی رضا وقتی ۱۴ ساله بود رخ داد و آن اتفاق تلخ، مرگ پدرم بود که موجب شد بار زندگی و معاش خانواده به دوش رضا بیفتد، اما رضا به عنوان جوانی با غیرت و پر کار، زندگی خود و مادرش را سرپرستی می‌کرد.

در آخرین شب مرخصی او که تنها یک ماه به پایان خدمت سربازیش باقی مانده بود درمیان همسایه‌ها و خانواده او زمزمه ای برای انجام اعدام انقلابی شاه گوش به گوش می‌چرخد و رضا در جواب این زمزمه‌ها به من گفت «اگر شنیدی در کاخ تیراندازی شده، یا من کشته شدم یا شاه ملعون»

بازمانده ۹۱ ساله خانواده شهید رضا شمس آبادی چنین ادامه می دهد: رضا در کنار کار و تحصیل علاقه زیادی به یادگیری فنون دینی و از همه مهمتر قرآن داشت به طوری که قرآن خواندن را ترک نمی‌کرد و حتی در کلاس‌های یادگیری قرآن نیز شرکت می‌کرد.

وی درباره شور انقلابی و مبارزات جهادی رضا می گوید: برادرم جوانی بود که از همان ابتدای آغاز نهضت انقلاب اسلامی در سال ۱۳۴۲ گوش به فرمان روحانیت، نفرت عجیبی نسبت به شاه و دربارش داشت به گونه‌ای که در سال ۱۳۳۹ زمانی‌که دکتر امینی، عامل امپریالیسم به کاشان سفر کرد، رضا قصد داشت با شیشه اسید او را اعدام انقلابی کند، اما شیشه به اتومبیل امینی اصابت کرد و نقشه او اجرا نشد.

معصومه شمس آبادی درباره آخرین ملاقاتش با برادرش شهیدش چنین می گوید: در آخرین شب مرخصی او که تنها یک ماه به پایان خدمت سربازیش باقی مانده بود درمیان همسایه‌ها و خانواده او زمزمه ای برای انجام اعدام انقلابی شاه گوش به گوش می‌چرخد و رضا در جواب این زمزمه‌ها به من گفت «اگر شنیدی در کاخ تیراندازی شده، یا من کشته شدم یا شاه ملعون».

خواهر زاده رضا شمس آبادی نیز درباره زمان خردسالی خود و اهداف بلند شهید شمس آباد به مهر می گوید: شهید شمس آبادی پس از قیام ۱۵ خرداد به سبب تنگدستی و تنها فرزند ذکور خانواده بودن، چهار مرتبه از خدمت سربازی معاف شد، اما برنامه ریزی و نقشه او برای اعدام انقلابی شاه مخلوع موجب شد که برای بار پنجم درخواست خدمت سربازی بدهد.

محمد طحان بیدگلی می افزاید: دایی رضا به دلیل جثه مناسب و قد بلند خود می‌دانست که در آزمون ورودی به کاخ شاه برای گارد نگهبان قبول می‌شود لذا خیلی زود به عنوان سرباز لشکر گارد شاهنشاهی به انجام وظیفه مشغول شد.

روایت کننده سیره شهدا و مسئول موزه و گنجینه شهدای آران و بیدگل نیز شمس آبادی را معتقد دلبسته به مرجعیت شیعه معرفی و اظهار می کند: اعتقاد او تا آنجایی بود که بر این موضع اعتقاد داشت که تنها مرجعیت شیعه می‌تواند ملت و کشور را نجات دهد.

 اکبر مسجدی آرانی می افزاید: تمام نفرت‌های دوران جوانی شمس آبادی و همچنین مشاهده نزدیک خیانت‌ها و ظلم‌های شاه در حق مردم موجب شد که رضا تصمیم خود را برای نجات ملت در اعدام انقلابی شاه ببیند به همین منظور روز ۲۱ فروردین ماه سال ۱۳۴۴ را بهترین نیت خود دید.

ماجرای ترور شاه

شهید شمس آبادی روز بیست و یکم فروردین ماه سال ۱۳۴۴ تصمیم گرفت هنگام ورود محمدرضا پهلوی به کاخ مرمر، او را به هلاکت رساند. او در مقابل در ورودی کاخ قرار گرفت، اما به علت تأخیر چند دقیقه‌ای شاه، نقشه اش عملی نشد.

شهادت شهید شمس آبادی و انتشار خبر ترور شاه در بین رسانه‌های داخلی و خارجی موجب شد تا پس از حادثه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ بار دیگر شور انقلابی در کشور و منطقه کاشان و آران و بیدگل زنده شود

شاه با پوشش ماموران امنیتی وارد کاخ مرمر می‌شود که در این لحظه دو تن از اعضای گارد سلطنتی با شمس آبادی که قصد داشت نیت خود را در کشتن شاه عملی کند درگیر می‌شوند که در این درگیری آن دو افسر کشته می‌شوند و در ادامه این ماجرا رضا شمس آبادی در درگیری با دیگر افسران گارد به درجه رفیع شهادت نائل می‌شود. این در حالی بود که شاه از ترس جان خود به طرف دفتر کارش می‌دوید.

دولت سعی داشت این کار را به نیروهای چپ (کمونیست‌ها) نسبت دهد تا بلکه این رخداد یک موج تازه از جانب ملت قلمداد نشود. در مورد حادثه کاخ مرمر، ۱۴ تن به اتهام کوشش در انجام سوء قصد به جان شاه بازداشت و محاکمه شدند میانگین سن دستگیر شدگان ۲۷ سال بود. همه آن‌ها به خانواده‌های متوسط تعلق داشتند، نیمی از آنها معلم یا دانشجو بودند.

پیکر پاک این شهید در جای نامعلومی توسط دژخیمان شاه به خاک سپرده شد، ولی سنگ یادبود او به عنوان نماد آزادی خواهی و فریاد مستضعفان جهان در گلزار شهدای امام زاده محمد شهر نوش آباد تا ابد مورد احترام مردم است.

شهادت شهید شمس آبادی و انتشار خبر ترور شاه در بین رسانه‌های داخلی و خارجی موجب شد تا پس از حادثه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ بار دیگر شور انقلابی در کشور و منطقه کاشان و آران و بیدگل زنده شود.

پس از این حادثه مردم آران و بیدگل نسبت به شهادت شمس آبادی واکنش نشان داده و شور انقلابی و جسارت بیشتری برای حضور در جریان‌های انقلابی پیدا کردند به گونه‌ای که نام آران و بیدگل جزء معدود شهرستان‌هایی است که نامش در بیشتر کتاب‌های تاریخ انقلاب اسلامی در مبارزات آمده است.




پیشنهاد میشه بخونید : برای مشاهده جزئیات کامل این خبر «سربازی که شاه را مات کرد»اینجا را کلیک کنید. شفاف سازی:خبر فوق در سایت منبع درج شده و صرفا در این سایت بازنشر شده است .چنانچه به خبر فوق اعتراض دارید جهت حذف آن «اینجا» را کلیک کنید.

گزارش تخلف

تمامی مطالب از سایت های مجاز فارسی و ایرانی تهیه و جمع آوری شده است، در صورت وجود هرگونه مشکل از طریق صفحه گزارش تخلف اطلاع دهید.

اخبار برگزیده

هم اکنون میخوانند ..