زناشویی : غر زدن اغلب نشانه واضح آن است که یک شکل ارتباطی میان دو شخص وجود دارد. اما به جای پرداختن به این مسئله، اغلب به مراتب ساده تر است
زن و شوهری در پیتزافروشی با هم بلند بلند صحبت می کردند. وقتی صدایشان بلندتر شد، همه حاضران در رستوران سکوت کردند. اختلاف این زن و شوهر بر سر انتخاب نوع پیتزایی بود که میخواستند به اتفاق بخورند. مرد پیتزای پپرونی میخواست و زن خواهان پیتزای هاواییایی بود. زن شوهرش را متهم می کرد که هرگز به صحبتها و خواسته های او گوش نمی دهد
پپرونی متنفر است. می گفت وقتی روی پیتزا آناناس میریزند همه مزه آن را تغییر می دهد. از آن گذشته زن معتقد بود که اگر شوهرش حوصله کند و بیشتر به خرید برود، مجبور نیستند که تا این اندازه بیرون از منزل شام بخورند. به هر صورت زن دوست نداشت که مرتب پیتزا بخورد. او ترجیح میداد که غذاهای سالمتری بخورد. خوردن پیتزا بر وزن بدن او می افزود. آیا اشکالی داشت که یک بار هم او نوع پیتزای مورد علاقه اش را انتخاب کند؟
بعد از این جمله آخر، سکوتی حاکم شد. تمام رستوران سکوت کردند تا از پاسخ و واکنش مرد مطلع شوند. مرد گیلاس نوشابه اش را سرکشید، نگاهی به کف سالن انداخت، بعد از آن به فهرست غذاهای رستوران نگاه کرد و سرانجام متوجه همسرش شد. «مسئله بر سر پیتزا نیست، مسئله بر سر ۱۵ سال گذشته است.»
نق زدن اغلب نشانه واضح آن است که یک شکل ارتباطی میان دو شخص وجود دارد. اما به جای پرداختن به این مسئله، اغلب به مراتب ساده تر است که به مسایل جزئی پرداخته شود و اشخاص یکدیگر را به خاطر آن مورد حمله قرار دهند. این به خصوص تمایل بسیاری از زنها است. بسیاری از دخترهای کوچک و کم سال طوری آموزش می بینند که گمان میکنند باید خوب و شیرین باشند و نیازها و احساسات خودشان را در اولویت آخر بگذارند. اینها بعدا تبدیل به زنانی شده اند
که فکر می کنند نقش آنها حفظ آرامش و صلح و کنار آمدن ملایم با مسایل و مورد مهر و محبت قرار گرفتن است. بسیاری از زنان متوجه می شوند که برایشان به شدت دشوار است که بگویند «من از این زندگی راضی نیستم. میخواهم به مدت دو هفته از همه چیز و همه کسی فاصله بگیرم و زمانی را برای خودم صرف کنم. چطور است بچه ها را به مدت یک هفته در خانه مادرم بگذارم یا تو یک هفته از کارت مرخصی بگیر و به آنها بپرداز تا من فرصتی را صرف خودم بکنم؟ فکر میکنم در پایان هفته حالم به مراتب بهتر می شود و زندگی کردن با من راحتتر می شود.»
زنها میخواهند که مردها به خودی خود متوجه شوند که آنها چه میگویند. دلشان میخواهد که مردها فکر آنها را بخوانند. فکر می کنند اگر دلشان معاشقه می خواهد، شوهرشان باید به خودی خود این را متوجه بشود. اما مردها که نمی توانند فکر زنشان را بخوانند، به سراغ یخچال می روند، نوشابه ای باز میکنند، جلو تلویزیون می نشینند و مشغول نوشیدن می شوند. آنها هرگز متوجه نمی شوند که زنشان به طور غیرمستقیم پیام مخابره می کند و بعد زن احساس می کند که شوهرش به او علاقه ندارد و موجودی دوست نداشتنی است.
نق زدن پی در پی بر مشکلات ارتباطی عمیق تر و اساسی تر نقاب میزند. وقتی زنها بیاموزند که منظورشان را به آن شکلی که هست بیان کنند، مردها به راحتی بیشتری واکنش نشان میدهند. زنها باید به این مهم توجه کنند که عملکرد مغز جنس مذکر به نسبت ساده است. مردها به ندرت اگر زنشان حرفی را در قالب کلام به آنها نگوید متوجه منظور آنها می شوند. وقتی زن و شوهر هر دو به این موضوع توجه کنند، برقراری ارتباط میان آنها به مراتب ساده تر می شود.
مردها وقتی رفتارشان را اصلاح می کنید به شما نخواهند گفت که احساس می کنند از مردی افتاده اند. وقتی به شوهرتان نق میزنید، به شما نخواهد گفت همان احساسی را دارد که وقتی در نوجوانی مادرش به او ایراد می گرفت، پیدا می کرد. به شما نخواهد گفت وقتی مادرش در نظر او مجسم می شود همه شور و اشتیاقش را از دست میدهد. وقتی به شوهرتان می گویید مطمئن هستید نمی تواند تصمیم درست بگیرد، او خودش را یک شکست خورده ارزیابی میکند و هرگز نمی تواند معیارهای شما را برآورده سازد. به جای همه اینها او سکوت اختیار میکند۔
ممکن است شما دو نفر با هم زیاد حرف بزنید اما این بدان معنا نیست که پیامهای خود را مخابره کنید. تقریبا می توان گفت که همگی مشکلاتی که در زندگی زناشویی بروز می کند، بی وفایی، بهره کشی و بدرفتاری جسمانی و بدگویی، ملالت و افسردگی، ناشی از ارتباط نامناسب است. به ندرت اتفاق میافتد که زنان بپرسند «نمی دانم که چرا او دیگر با من صحبت نمی کند.» در همین زمان مردی ممکن است با خود بگوید «زنم دیگر مرا دوست ندارد.» اما هرگز این موضوع را با او در میان نمی گذارد.
اگر زن زندگی شما به شما غرولند می کند، موضوعی هست که میخواهد به شما بگوید و شما گوش نمی دهید. بنابراین مادام که این کار را نکرده اید به شما غرولند خواهد کرد. دلیل آنکه شما گوش نمی دهید این است که همسرتان با شما به خوبی برخورد نمی کند. زنان با صحبت کردن غیرمستقیم با شوهرانشان، راه خطا در پیش می گیرند.
یکی از شبها دانیل وقتی از محل کارش به خانه اش مراجعه می کند، زنش سوزان را میبیند که با چهرهای برافروخته انتظار او را میکشد. قبل از اینکه دانیل حتی فرصت صحبت کردن پیدا کند، سوزان فریادش بلند می شود
سوزان: «بسیار بی ملاحظه هستی. چرا دوباره دبیر کردی؟ هیچ وقت نمی دانم کجا هستی، شام سرد شد. تو جز به خودت به هیچ کس دیگر فکر نمی کنی.»
دانیل: «صدایت را برای من بلند نکن. تو طبق معمول نق می زنی و شکایت میکنی. مبالغه میکنی. من تا دیروقت کار می کنم تا مخارج خانه را تامین کنم، تا تو راحت باشی. اما من هرقدر برای تو زحمت بکشم بی فایده است.»
سوزان: «تو خیلی خودخواه هستی! چرا یک بار خانواده ات را در اولویت قرار نمی دهی! تو در منزل هیچ وقت کاری نمی کنی — انتظار داری همه کارها را من بکنم.»
دانیل: (در حالی که از سوزان فاصله می گیرد) «دست از سرم بردار خسته ام و میخواهم کمی استراحت کنم. تنها کار تو این شده که به من نق بزنی.»
سوزان: (در حالی که عصبی به نظر میرسد) «بله، درست است! از اتاق برو بیرون! تو دوباره مثل بچه ها رفتار می کنی. میدانی مشکل تو چیست؟ همیشه از واقعیتها فرار می کنی و هیچ وقت نمی خواهی درباره هیچ موضوعی حرف بزنی.»
سوزان به جای اینکه مستقیما بگوید که چه احساسی دارد، به شکل خصمانه ناراحتی اش را غیرمستقیم اعلام میکند. او پیام قدیمی شده اش را پیوسته تکرار می کند و دانیل همچنان از او فاصله میگیرد. احساسش این است که او یک نق نقوی بزرگ است. آنها هیچ کدام احساس واقعی خود را مطرح نمی سازند و به همین جهت ناراحتی شان مرتب بیشتر و شدیدتر می شود.
