در میان بلاکباسترهای هالیوودی و همچنین فیلمهای سینمایی خوشساخت و اسکار گرفته در این مطلب قصد داریم به سراغ فیلمهای سینمایی برویم که در سال گذشته در سایه قرار گرفتهاند. با تکشات و معرفی هفت فیلم سینماییِ خوشساختِ سال ۲۰۱۶ میلادی که نباید آنها را نادیده گرفت همراه باشید.
در این مقاله سعی شده تا از معرفی فیلمهای برجستهای که توانستند چندین جایزهی اسکار بگیرند خودداری شود. مسلما همگی فیلمهایی نظیر Manchester By the Sea، Moonlight و حتی فیلم سینمایی ایرانی فروشنده به کارگردانی اصغر فرهادی را تماشا کردهاید. در این مطلب به سراغ فیلمهای سینمایی خواهیم رفت که تقریبا در سایه قرار گرفتهاند و کمتر کسی به سراغ آنها رفته است. هر چند اگر جزو خورههای فیلم باشید احتمالا فیلمهای سینمایی مختلفی را از این لیست تماشا کردهاید. توجه داشته باشید که بر اساس اولویتها سعی شده رتبهبندی صورت بگیرد. همچنین سعی شده از هر ژانر حداقل یک فیلم در لیست زیر وجود داشته باشد:
در این لیست از فیلمهایی استفاده شده که کیفیت بلورِی آنها منتشر شده است.
۷- The Nice Guys
«آدمای خوب» فیلمی در سبک اکشن، کمدی و جنایی است که توانسته به خوبی لس آنجلسِ دههی ۱۹۷۰ را به تصویر بکشد. راسل کرو و رایان گاسلینگ دوستداشتنی در نقش کارآگاههای خصوصی به طریقی وارد ماجرایی میشوند؛ ماجرای قتل یک بازیگر فیلمهای پورن و گم شدن دختری که تقریبا تا انتهای فیلم مخاطب را درگیر خود میکند. شین بلیک، کارگردان این اثر توانست با اضافه کردن چاشنی طنز به این فیلم جنایی، هر نوع مخاطبی را راضی نگه دارد. اگر دلتان برای یک فیلم اکشن و کمدی با ته مایهی معمایی تنگ شده، فیلم سینمایی «آدمای خوب» میتواند برای دو ساعت شما را سرگرم کند. لحظات طنز این اثر تا مدتها در خاطر شما ماندگار خواهد شد.
۶- The Secret Life of Pets
انتخاب یک انیمیشن در این لیست کار بسیار سختی است. در سالی که گذشت با انیمیشنهای بسیار خوب و خوشساختی روبهرو بودیم و از میان خیل عظیمی از انیمیشنهای خوب، جدیدترین اثر کریس ریناد توانست در این لیست حضور داشته باشد. فردی که توانست مینیونها و لوراکس را به مخاطبین معرفی کند در سالی که گذشت ما را به دنیای حیوانات برد. دنیایی بسیار زیبا و دوستداشتنی که مفاهیم مهمی در بر داشت. داستان این انیمیشن در رابطه با سگی به نام مکس است که صاحبش سگ جدیدی به نام دوک را به خانهاش میآورد و حوادث داستانی از این نقطه شروع میشود. وجود بازیگران خوشنام و محبوبی مثل لوئیس سی.کی، کوین هارت، جنی اسلیت و اریک استوناستریت میتواند شما را پای این انیمیشن جادو کند. شاید این انیمیشن در حد و اندازههای زوتوپیا، موانا و حتی «کوبو و دو تار» نباشد ولی با تماشا نکردن «زندگی مخفی حیوانات» به خودتان ستم میکنید!
۵- The Wailing
در سالی که گذشت فیلم مورد انتظار The Conjuring 2 در سبک وحشت نتوانست آنگونه که باید مخاطبین را به خود جلب کند. با این حال سینمای کره با اکران فیلم «مویه» توانست در این حوزه بسیار موفق عمل کند. جالب است بدانید هونگجیننا، کارگردان این اثر، فرد چندان مشهوری نیست و در کارنامهاش فقط سه فیلم وجود دارد و هر سه فیلم توانسته نظر مثبت منتقدین را در بر داشته باشد. داستان این فیلم دربارهی غریبهای است که وارد روستای کوچکی میشود و به محض ورودش بیماری عجیبی در سطح شهر پخش میشود. قهرمان این داستان یک افسر پلیس است که میخواهد جلوی این اتفاقات را بگیرد ولی روحش هم خبر ندارد که چه حوادث ترسناکی قرار است گریبانگیر وی شود. این فیلم به این دلیل به شدت طرفدار پیدا کرده که در قسمتهای مختلف اجازه میدهد بیننده تصمیم بگیرد چه اتفاقی رخ داده و در نهایت تحلیل پایان فیلم به عهدهی بیننده است. اگر قرار است به پای این فیلم بنشینید باید به تک تک صحنهها دقت کنید. اگر خودتان را جزو هواداران دو آتشهی ژانر وحشت میدانید به هیچ عنوان نباید این فیلم را از دست بدهید.
۴- Sully
سال ۲۰۱۶ میلادی چندان برای تام هنکس دوستداشتنی سال ایدهآلی نبود. با اینکه فیلم Inferno، دست پخت جدید ران هاوارد به یک فاجعه تبدیل شد ولی کلینت ایستوود توانست از تمام پتانسیل تام هنکس و تیم بازیگریاش استفاده کند و با خلق Sully بینندهها را به پای این فیلم در ژانر درام بنشاند. داستان این اثر در رابطه با چسلی سالنبرگر، خلبانی امریکایی است که توانست هواپیمای آسیب دیده را بر رودخانهای هادسون فرود بیاورد و جان تمام مسافرین را نجات دهد. با اینکه درون مایهی داستانی این فیلم بسیار مهیج بوده ولی این اثر تبدیل به یک ماجرایی با روندی کند و یکنواخت شده که شاید خیلی از بینندهها در حین تماشای فیلم حوصلهشان سر برود. با این حال از آنجایی که کلینت ایستوود کارگردان این اثر و تام هنکس قهرمان این ماجرا است تماشای آن خالی از لطف نیست. «سالی» فیلمی قابل احترام است و توانسته جوایز مختلفی را کسب کند.
۳. Captain Fantastic
کاپیتان شگفتانگیز اثر تحسین شدهی امسال که توانست حتی نامزد جایزهی اسکار بهترین ایفای نقش مرد نیز شود دربارهی پدری است که تصمیم گرفت شش بچهی خودش را در جنگل و طبیعت وحشی بزرگ کند. این فیلم درام در ۱۲۰ دقیقه سعی میکند با ذهن بیننده بازی کند و بگوید نیازی به زندگی ماشینی نیست و میتوان به راحتی پروتکلهای حاکم بر جامعهی کنونی را صرف نظر و به سبک و سیاق جدید و سنتی زندگی کرد! این فیلم چندان از لحاظ تبلیغاتی موفق عمل نکرد و شاید به همین خاطر این فیلم تا حدودی در سایهها ماند. ویگو مورتنسن در نقش پدر خانواده توانست با ایفای نقش خارقالعادهی خود این فیلم را چند قدم به جلو ببرد. همانطور که اجرای ماندگار و افسانهایش در نقش آراگورن (ارباب حلقهها) در اذهان بینندگان حک شد.
۲- A Street Cat Named Bob
«گربهای خیابانی به نام باب» نام رمان پرفروشی است که توانست در سال ۱۳۹۰ تبدیل به یکی از بهترین رمانهای برگرفته از واقعیت تبدیل شود. در حقیقت به علت محبوب شدن بیسابقهی این داستان، راجر اسپاتیسوود تصمیم گرفت از زندگی فلاکتبارِ جیمز بُوِن یک فیلم سینمایی بسازد.
لوک ترداِوِی به ایفای نقش جیمز بُوِن میپردازد. جیمز یک معتاد به مواد مخدر بود و از خانوادهاش طرد شد. طی حوادثی جیمز تصمیم میگیرد از این زندگی فلاکتبار فرار کند و سعی کند فرد بهتری شود تا جایی که توانست با نوشتن داستان زندگیاش به یکی از سرمایهداران شهر تبدیل شود. جیمز این موفقیتش را مدیون گربهای خیابانی میداند. جالب است بدانید این گربه که «باب» نام دارد در این فیلم نیز حضور داشته و در پلانهای کوتاه میتوانیم از حضور این حیوان دستآموز در فیلم سینمایی لذت ببریم. جالب است بدانید در انتهای فیلم کلیپی از جیمز بُوِن واقعی و باب پخش میشود که برای بیننده بسیار جذاب است. بیانصافی است این فیلم را به علت عدم حضور بازیگران برجسته و شاخص هالیوود نبینیم. «گربهای خیابانی به نام باب» یکی از مظلومترین فیلمهای سال گذشتهی میلادی محسوب میشود که در زیر سایهی بلاکباسترهای هالیوودی جا مانده است.
۱- Silence
به جرئت میتوان گفت «سکوت»، جدیدترین اثر مارتین اسکورسیزی، یکی از متفاوتترین فیلمهای امسال بود. این اثر حتی در کارنامهی اسکورسیزی نیز جزو افتخارات وی محسوب میشود. داستان این فیلم در رابطه با دو کشیش (با هنرنمایی اندرو گارفیلد و آدام درایور) است که به ژاپن میروند تا مبلغ دین مسیحیت باشند. با این حال بار اصلی داستانی بر دوش اندرو گارفیلد در نقش پدر رودریگز است. در پیشنمایشهای تبلیغاتی بیشتر بر ایفای نقش لیام نیسون (در نقش پدر فِررا) تمرکز شده بود ولی در اثر نهایی، وی حضور بسیاری اندکی داشت. در حقیقت این دو کشیش به دنبال پدر فِررا بودند و یکی از معماهای فیلم در این مسئله بود که چرا پدر فِررا به عنوان یک کشیش مرتد شناخته شده است. متاسفانه «سکوت» نتوانست در هیچ زمینهای اسکار بگیرد ولی گذشته از تمام این موارد، جدیدترین اثر اسکورسیزی فیلم قابل احترامی است که نه تنها توانسته با جسارت خاص خودش خداشناسی را رواج دهد بلکه ژاپن قدیم را نیز به خوبی نشان داد. در انتهای این فیلم متوجه میشویم که چرا این فیلم سینمایی تحت عنوان «سکوت» نام گرفت. این فیلم را تحت هیچ شرایطی نباید از دست داد.
مسلما فیلمهای دیگری نیز وجود دارد که ارزش تماشا داشته باشد. برای ایام عید کدام فیلمها را تماشا خواهید کرد؟ دیدگاهتان را با ما به اشتراک بگذارید.
همچنین بخوانید