گروه حوزههای علمیه: مفسر قرآن کریم با بیان اینکه در نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه مطالب عمیق فلسفی بیان شده است گفت: اگر به مطالب فلسفی این کتب پی ببریم آن وقت میفهمیم فلسفه یعنی چه؛ زیرا مطالب فلسفی این کتب سرآمد فلسفه در جهان است.
به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) آیتالله العظمی عبدالله جوادی آملی، امروز 17 اسفندماه در جلسه تفسیر در مسجد اعظم گفت: در تفسیر علی بن ابراهیم قمی به عنوان یکی از قدیمیترین تفاسیر در مورد «وَ مَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى»(3 نجم) آورده است که در یک مرتبه، خود خداوند است که در وحی، نطق دارد یعنی آنچه جبرئیل آورده است جنبه عربی مبین قرآن کریم است.
وی افزود: بشر در علم حصولی اول میشنوند و بعد میفهمد ولی اولیاء الهی اول میفهمند و بعد میبینند و میشنوند.
این مفسر قرآن با بیان اینکه شان نزول در فهم قرآن تاثیر زیادی دارد، تصریح کرد: در مورد معراج این سؤال مطرح است که چه کسی میتواند معلم پیامبر باشد؛ معلم مرتبه عالیه حضرت، خود خداست که قطعا جبرئیل در این مرحله معلم پیامبر(ص) نیست.
آیتالله جوادی آملی عنوان کرد: همانطور که قرآن درجاتی دارد امامت و ولایت نیز درجه دارد؛ به همین دلیل قرآن فرموده است که برخی انبیاء را بر برخی دیگر تفضیل دادهایم؛ این مسئله در مورد عدل بودن قرآن و عترت نیز وجود دارد و اگر خداوند حافظ قرآن است حافظ امامت نیز هست البته امام را میتوان شهید کرد ولی امامت را نمیتوان برداشت.
این مفسر قرآن اظهار کرد: امام صادق(ع) در پاسخ ابی بصیر که آیا مومنان در قیامت خدا را میبینند فرمود بله در دنیا هم دیدهاند و وقتی ابوبصیر گفت: کی خدا را دیدهاند فرمود مومن با دل و قلب خدا را مشاهده میکند.
وی با بیان اینکه خدا در عالم ذر از فطرت همه عهد گرفته تا در قیامت عذر نداشته باشند تصریح کرد: فطرت انسان نمیمیرد البته میتوان آن را دفن کرد و بر روی آن دسیسه کرد و کسی که چنین کاری کند در قیامت بدبخت خواهد بود و به وادی حیوانیت میرسد.
این مفسر قرآن اظهار کرد: قلب و فطرت انسان لوح خالی نیست بلکه لوح زرینی است که هیچگاه پاک نمیشود و همین مرحلهای است که انسان خدا را مشاهده کرده است.
آیتالله جوادی آملی با بیان اینکه صحیفه سجادیه و نهجالبلاغه آنقدر عمیق است که فهم انسان از آن عاجز است تاکید کرد: امام علی(ع) فرمود هر چیزی که شناخته شود خدا نیست البته این سخن در باب مقام ذات است زیرا اگر هستی چیزی را بخواهیم بشناسیم باید با علم شهودی بشناسیم لذا باید آن محدود و مرکب باشد و اگر با علم حصولی بخواهیم بشناسیم باید ابعاد و زوایایی داشته باشد تا بتوانیم بشناسیم و خدا نه مرکب و نه محدود و نه بعدی دارد که شناخته شود و وقتی سخن از شناخت مطرح است مراد نشانهها و صفات اوست.
وی با بیان اینکه اگر نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه ارایه شود معلوم خواهد شد فلسفه یعنی چه تاکید کرد: ما در شناخت خداوند به برهان، مکلف هستیم و راه آن هم روشن و باز است و مکلف به عرفان و شهود نیستیم از این رو برای بهره از روایات نیز باید آن را بر قرآن عرضه کنیم اگر مخالف و مبین قرآن بود کنار میگذاریم و اگر نبود به عنوان موید و مخصص و ... استفاده میشود.
این مفسر تاکید کرد: المیزانی میخواهیم که سعی صفا و مروه بین روایات و قرآن داشته باشد زیرا کل قرآن ترازو است و روایات اعم از اینکه معارض دارد یا ندارد باید بر آن عرضه شود و در این صورت قرآن و عترت مشکلات ما را حل خواهند کرد.