در دنیای امروز که فقر و تنگدستی باعث مشکلات بسیاری در جامعه شده است همه ما بویژه مسئولین دست در دست هم دهیم تا بتوانی مشکلات را به صورت ریشه ای حل کنیم نه این که با انجام اعمال غیر انسانی باعث ضربه زدن به قربانیان این مشکلات و همینطور جریحه دار کردن احساسات عموم شویم. در این مقاله از پورتال وهاران به جزییات کشته شدن کارتن خواب های خیابان مولوی تهران که یکی از این اعمال غیر انسانی است پرداخته ایم.
کشته شدن دو نفر کارتن خواب مولوی توسط شهرداری حقیقت دارد؟!همه چیز از انتشار یک فیلم در فضای مجازی آغاز شد.تا همین چند روز پیش و قبل از انتشار فیلم،پیدا کردنشان کار سختی نبود،اما حالا باید بیشتر بگردید تا بلکه بتوانید پیدایشان کنید.
لینک دانلود فیلم رد شدن از روی کارتن خواب های مولوی جزییات بیشتر از حادثه خیابان مولوی….علی یکی از همان ۶ نفر است. علی روز حادثه به خیابان روبه روی پارک رفته و منتظر بوده است تا بتواند شب را در مددسرا بگذراند:«ظرفیت این مددسرا ۱۰۰ نفر است وبرای اینکه ازدحامی در جلوی مددسرا نشود؛ساعت ۳ ثبتنام میکنند؛ این کار ۵ دقیقه بیشتر طول نمیکشد.در صف ثبتنام منتظر بودیم که صدای چرخهای ماشین را شنیدیم.یک خودروی مزدا که متعلق به پیمانکار شهرداری بود بهسرعت به سمت صف انتظار ما آمد.تا بهخودمان بیاییم با ۱۱ نفر برخورد کرد.چند دقیقه بی هوش بودم هنگامی که بههوش آمدم با چشم خود دیدم ماشین چپ شده و ۴ نفر زیر ماشین بودند. یک نفردرجا کشته شد و یک نفر نیز در اورژانس بیمارستان فوت کرد.یکی دیگر ازبچهها نیز قطع نخاع شده است.مابقی نیز، دست و پا بهشدت زخمی شدهاند». بعد از آنکه ماشین از رویشان رد شده است مردم ریختهاند برای کمک. با اورژانس تماس گرفته اند و با هر زور و ضربی که شده رساند نشان به بیمارستان «سینا».بیمارستان چه کرده؟ علی میگوید نوبت عمل برایشان زده و بعد حتی حاضر نشده که بیشتر نگهشان دارد تا وضعیتشان مشخص شود:«من بهشدت صدمه دیدم، پنجشنبه نوبت عمل دارم اما مسئولان بیمارستان سینا اعلام کردند که تخت خالی ندارند و باوجود درد بسیار من را ترخیص کردند».میگوید که پلیس، راننده ماشین را دستگیر کرده است،راننده کم سن و سالی که نهایت ۱۶ سال داشته نه بیش تر.
ماجرا این بوده است که اساسا نه قضیه مربوط به شهرداری بوده و نه قصدی برای زیرگرفتن آدم ها وجود داشته است. راننده ناواردی سعی کرده ماشین را روشن و حرکت کند، کارتن خواب ها کنار خیابان نشسته و منتظر ثبت نام بوده اند و فاجعه شکل گرفته است. فاجعه ای که در آن دو انسان جان خود را از دست داده و حدود ۱۰ نفر دیگر زخمی شده اند.اما فاجعه بزرگ تر رفتاری است که در بیمارستان سینا با کارتن خواب ها شده است.به آنان بی توجهی شده و در نهایت بدون درمان مناسب دوباره آنان را به خیابان فرستاده اند.
کسی به دیدن تان نیامد؟جواب می دهد:«تنها مسئولی که به ما سر زد سرگرد حسینی از کلانتری محل بود که به بیمارستان آمد و نکاتی را درباره پیگیریهای پروندهمان توضیح داد. هیچ ارگان، پیمانکار شهرداری یا خود شهرداری حال ما را نپرسیده است.»اینها را میگوید و سرش را از درد فرو میکند در اورکتش. «مجید»کمی آن طرفتر ایستاده و می گوید ۴۵ دقیقه طول کشید تا به بیمارستان منتقل شویم. در این مدت زمانی مددیارها به ما کمک کردند. یک نفر درجا فوت کرد؛ ۱۰ نفری که مصدوم شده بودیم را به بیمارستانهای سینا، هفت تیر و لقمان الدوله انتقال دادند. یکی از مصدومین بعد از انتقال به بیمارستان فوت کرد. من را به بیمارستان هفتتیر انتقال دادند رسیدگی خوبی نداشتند حتی غذا هم به من نداند».
ما معتاد نیستیم ولی مکانی برای ماندن نداریم به همین دلیل به مددسرا مراجعه میکنیم. این خودرو متعلق به پیمانکار شهرداری است. بارها دیدهام که خودروهایی با آرم شهرداری میآیند و مصالح را در انبار آن تخلیه میکنند. آن روز هم مصالح آورده بودند».درد امانش را بریده. درد بزرگتر برایش اما انگ«معتاد بودن» است:«شنیدم که بعضی از مسئولان گفتهاند که آن ها کارتنخوابهایی بودند که درحال مصرف مواد بودهاند. این درحالی است که بسیاری از ما معتاد نیستند بلکه بیخانمان هستند. شرایط خیابان انبار گندم به گونهای است که شما نمیتوانید بنشینید و مواد مصرف کنیدو حتی اگر مواد هم مصرف میکردیم دلیلی برای این فاجعه و کشته شدن نیست و مصرف مواد جرم و گناه مسببان آن را کم نمیکند»
گردآوری: پورتال وهاران www.vaharan.ir(Visited 1 times, 1 visits today)