ساعت: 09:11 منتشر شده در مورخ: 1395/12/10 شناسه خبر: 1050730
گزارشی از خمیده شدن قامت مرزنشینان در سیستان؛
مرز به عنوان یک فرصت ارزنده در منطقه سیستان به شمار می رود اما مرزنشینان آن از این موهبت کمترین بهره را می برند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از اوشیدا؛ مرز ایران و افغانستان که در منطقه سیستان وجود دارد بهترین فرصت برای تبادلات و پویایی اقتصادی است چرا که قابلیت صادراتی فراوانی دارد اما به دلیل تدبیر نادرست و انسداد آن وضعیت معیشتی مردم را به طور فزاینده ای تحت فشار قرار داده به طوری که سبب مهاجرت افراد زیادی در پی آن شده است.
مردم سیستان در آستانه سفر ریاست جمهور به سیستان و بلوچستان خواهان ساماندهی مرز هستند تا از این طریق تحولی عظیم در وضع معیشتی منطقه رخ دهد.
در صورت اراده، مواهب مرز به تنهایی اقتصاد مرزنشینان را رونق می بخشد
کارشناس ارشد مدیریت توسعه روستایی عنوان کرد: در صورت ارادهی نظام برای ساماندهی، مواهب آبرومندانهی مرز، به تنهایی اقتصاد مرزنشینان سیستان را رونق میبخشد.
عباس نورزائی در گفتگو با خبرنگار اوشیدا ابراز داشت: دههی چهل، در روستای زهک، که با مرز افغانستان ۱۲ کیلومتر فاصله داشت، زندگی میکردم در آن زمان تنها یک اتوبوس دماغدار هندلی، به زابل مسافر میبرد.
وی افزود: بارها بههنگام سوار شدن این خودرو، شاهد بودم که زیر صندلی، توی راهرو و صندوقهایش، صندوقهای چوبی گونیپوش چای خارجی قرار دارد.
نورزایی خاطرنشان کرد: دههی پنجاه، خصوصاً اواخر حکومت پهلوی، وانتهایی با نام سیمرغ، آهوی بیابان و تویوتا، پا به عرصهی وجود گذاشت، همواره در جادههای عمدتاً خاکی و مسیرهای جیپرو، شاهد بودم که این خودروها، به حمل چای، نارنگی پاکستانی، سیگار خارجی، باطری(قوه) و پارچه میپردازند و حتی اواخر این دهه، صبح زود که در بعضی مسیرها میرفتم، صندوقهایی که از بار وانتها، به زمین واژگون شده و نارنگیهایی که ریخته بود، جایزهی پیادهروی ما میشد.
وی تاکید کرد: انقلاب پیروز شد، به نیروهای ژاندارمری قبل از انقلاب، نیروهای نظامی و انتظامی انقلاب یعنی کمیته و سپاه نیز اضافه شدند، اما همچنان مبادلات خرد مرزی از طرق مختلف بین مردم دو سوی مرز صورت میگرفت.
عضو انجمن توسعه روستایی ایران خاطرنشان کرد: در دههی هفتاد، زمینهای فراهم شد تا برای اجرای پروژههای آبرسانی و برقرسانی شهر زرنج،از سوی جهادسازندگی به آن مناطق اعزام شوم، در یک مورد در دو طرف رودخانهی سیخسر داخل شهرستان کنگ افغانستان، شاهد دپوی مقادیر انبوه آرد، کودشیمیایی و سوختهایی بودم که چندین قایق، آنها را به داخل افغانستان انتقال میدادند.
نورزایی همچنین گفت: در همین فاصلهی زمانی به حسب مسئولیتی که در جهادسازندگی داشتم، شاهد واردات انواع دام از افغانستان به زابل، پروار آنها و حمل و فروش آنها به ۱۵ استان کشور بودم و این شرایط، رونقی در حرفهی کشاورزی و دامپروری منطقه ایجاد کرده بود.
وی همچنین گفت: حالا آمدهام و با حسرت ایام گذشته، دیواری بتنی را در منطقهی مرزی چوتو، جلوی رویم میبینم، دقیقاً همانجایی که در دهههای قبل، در اوج رونق فعالیتهای کشاورزی بود و مردم ساکن، مبادلات مرزی آبرومندانهای داشتند.
مولف سه عنوان کتاب منتشر شده تصریح کرد: درست یک سال است، با درخواست از فرمانداری زهک، برای واردات رسمی دام از این مرز، مثل مراحل بازی در گیمهای رایانهای، یا خانهای شاهنامه، از مرحلهای به مرحلهی دیگر پاس داده میشویم. مرز ایران و افغانستان، دیوار شده است و با پاسگاههای مرزبانی، کنترل میشود. در فواصلی نیز دربهایی به نام گذر گذاشتهاند، قفل زده و کلیددارانی دارد.
وی با بیان اینکه، کلیددار رسمی، نیروی انتظامی یعنی مرزبانی است تاکید کرد: اما کلیددارانی نیز در سایه هستند که افراد صاحب نفوذ منطقه میباشند اینان افرادی هستند که به صورت عرفی، در این سوی و آن سوی مرز، خود را نفوذ داده و علاوه بر مبالغ قانونی واردات، تعرفههایی را برای خود به مردمی که به انحاء مختلف، چه رسمی و چه غیر رسمی، کالایی به دو سوی مرز انتقال میدهند، وضع نموده و نشسته، فربه شده و ثروت میاندوزند.
نورزایی در ادامه افزود: اما حاصل این تساهل و تسامح نسبت به این افراد، فربه شدن معدودی و غش کردن کثیری از آحاد مرزنشین شده است؛ چرا نباید از این نعمت سرشار و خدادادی مرز، مرزنشینان بیبهره باشند؟
دبیر اتاق فکری حهاد کشاورزی بیان داشت: بهرهمندی مردم دو سوی مرز به چرب کردن سرشان با قطرهچکان، رفع تکلیف نیست، حداقل باید بیش از نیمی از درآمد آبرومندانه، به لحاظ کمی از محل درآمدهای با کرامت مرزی عاید شود.
نورزایی تاکید کرد: به شرکتهای تعاونی مرزنشینان، سهمیه و مجوز فروش سوخت داده شده، اما عملکرد یک سال آنها، در یکی از شهرستانهای مرزی سیستان، برای هر خانوار، ۱۷۰ هزار تومان شده است، یعنی ماهیانه حدود ۱۴ هزار تومان، که این به معنای معادل ۱/۱ درصد حداقل دستمزد ومزایای قانونی کار در سال ۱۳۹۵ است.
وی با بیان اینکه، چرا باید چنین سهم ناچیزی را برای مرزنشینان این خطه رقم زد؟ ادامه داد: چرا دولت کریمهی جمهوری اسلامی ایران، برنامهاش را برای افزایش سطح درآمد مرزنشینان از منافع متصورهی مرز، شفاف و روشن اعلام نمیکند؟
عضو انجمن توسعه روستایی ایران اظهار داشت: اگر اتفاقی در این مرز از نظر امنیتی بیفتد، آیا همین پابرهنگان مرزی نباید از جان مایه بگذارند؟ چرا دولت و مسئولین قوا، برای زنده بودن محترمانهی آنان، از تدبیر و وقت خود، مایه نمیگذارند؟
انتهای پیام/