مشروح این گفتوگو به شرح زیر است:
- اول انقلاب و بعد از آن جنگ و این دو عرصه، دو میدانی بود که جوانان ایران خیلی خوب خود را نشان دادند، جوانانی که سن و سال زیادی هم نداشتند. به خصوص در عرصه جنگ خودشان را تمام و کمال نشان دادند. بعد از جنگ همان جوانان خیلی از مناصب را گرفتند و در عین جوانی تجربه کردند و به مراحل بالای سمت در جمهوری اسلامی رسیدند.
اما رفته رفته بعد از مدتی به نوعی ثابت بود و خیلی جوانگرایی دیده نمیشد و افرادی بودند که از قبل از انقلاب و دوران جوانی بودند و پخته شدند و در مناصب حضور داشتند و همان جوانان کارها را پی بردند. تا حدود سال 84 دوباره موج جوانگرایی در عرصه مناصب مختلف مدیریتی شروع شد و آنجا بود که معدود افرادی میدان گرفتند و به یکسری مناصبی که فکر آن را نمیکردند و جو هم فکرش را نمیکرد، رسیدند. امتحان پس دادند و برخی میگویند موفق بودند و برخی خلاف این نظر را دارند و نمونه این است که دوباره به نفرات قبلی برگشت کردند.
یکی از معدود افرادی که در آن برهه از نسل سوم انقلاب توانست رشد خوبی داشته و مناصب مختلف را درک کند، امروز مهمان ماست.
در این برنامه در خدمت جناب آقای مهرداد بذرپاش هستیم. از جوانان نسل سوم که مناصب مدیریتی حساسی را درک کردند، از مشاورت در شهرداری تهران، ریاست یکی از فرهنگسراهای بزرگ تهران، مشاورت ریاست جمهوری، مدیرعاملی یکی از بزرگترین شرکتهای خودروسازی ایران، معاونت ریاست جمهوری و نمایندگی مجلس شورای اسلامی از جمله مسئولیتهای ایشان است.
از این جا شروع کنیم که این نقطه اعتماد به شما از کجا شروع شد؟
بذرپاش: شروع خوبی را در برنامه داشتید. یکی از اصلیترین مشکلات کشور همیشه مشکل کارآمدی در بخش های مختلف است به ویژه در حوزه اقتصاد چنین است. من ذهن شما را به دو برهه از تاریخ معطوف میکنم. خیلی از افراد بودند با سنین جوانی و با شور انقلابی در صحنه کار میکردند. همان افراد از قضا امروز هم مسئول هستند. یعنی آن زمان وزیر بودند و الان هم وزیر هستند و شاید عناوین وزارت این افراد قدری تغییر کرده است.
به نظر شما آن زمان موفقتر عمل کردند یا الان ؟ شاید اگر از مردم هم بپرسید به ویژه آنهایی که سن و سال آنها ابتدای انقلاب را به یاد دارند و درک کردند، به نظر من پاسخ کامل روشن است. مثال جنگ را بزنیم. جنگ را چه کسانی اداره کردند؟ جنگ، مدیریت بحران بود. مدیریت بحران اتفاقاً یک فرد کارکشته میطلبد ولی ما که الان فرماندهها را نام میبریم یا سن شهدای جنگ را لیست کنید، متوسط سن 22 و نیم سال است.
قدری الان را مثال بزنم. اخیراً جشنواره فیلم فجر برگزار شد. این دو سال اخیر را هم رصد کردم و ببینید چه کسانی جایزهها را درو کردند؟ هم امسال و هم سالهای گذشته خیلی کارگردانان پرآوازه اثر داشتند. تقریباً کسانی که جایزههای اصلی را بردند یا فیلم اولی بودند یا کارهای اول اینها بود. این در هنر بود.
اخیراً بازی استقلال پرسپولیس و دربی برگزار شد. استقلال نتیجه گرفت. یکی از دلایلی که همواره اذعان دارند استقلال نتیجه میگیرد هم در مربی و هم در بازیکنان، این بود که جوانگرایی داشت. حتی پرسپولیس نتیجه گرفته است و در صدر جدول است. یکی از دلایل جوانگرایی است.
من میخواهم مثالی در فناوری هستهای بزنم. ما چه زمانی هستهای شدیم؟ از زمانی که همانند مصطفی احمدیروشن و صدها جوان رفتند و تصمیم گرفتند و این همه ماشین ساخته شد. این جوانان حداکثر زیر 40 سال هستند. در فناوری همین طور است. در ورزش همینطور است. در فضایی همینطور است. در صنعت ماهواره همینطور است. در هنر همینطور است. در جنگ همینطور بود. در اداره کشور و سیاست هم همینطور است.
- البته سوال من چیز دیگری بود ولی وارد این بحث شدید اجازه دهید من بگویم چطور است در این عرصهها جوانها خود را نشان میدهند اما در عرصههای مدیریتی به این جوانان اعتماد نمیشود؟
بذرپاش: مشکل همین است.
- نه فقط در دولت و بدنه اجرایی بلکه در همه جا همین است.
بذرپاش: بله. در همه جریانات هم همین است. در سیاست این گونه نیست به نظر شما؟
- من هم همین را حس میکنم.
بذرپاش: قطعاً همینطور است. شما جوانانی را که الان در صحنه سیاست ایران فعال هستند و در صحنه رسانهای ایران فعال هستند، با پیرمردترهای صحنه سیاست ایران مقایسه کنید. ببینید کدامشان بهتر مدل برای اداره کشور ارائه میدهند. کدامشان خلاقانهتر با پدیدهها برخورد میکنند. کدام با مردم ارتباط بهتری دارند. کدام یک نسخههای شفابخشتری برای اداره کشور است.
سیاست هم همینطور است. همین الان متوسط سن شهدای مدافع حرم را ببینید. کسانی که حتی اهل رشادت و مجاهدت هم باشند نمیگویند بزرگترها اینجوری نیستند؛ فراوانی این کارها در نسل جوان بیشتر است.
- اتفاقاً جوانان پای منبر همین بزرگترها نشستند.
بذرپاش: بله.
البته خیلی جوانگرایی هم اتفاق نیفتاد. بیشتر در دولت سابق بیشتر باز شدن حلقه مدیریتی رخ داد. یعنی چهره های جدیدی رخنمایی شد و ظرفیتهای جدیدی به کشور معرفی شد.
بله، جوانگرایی نسبت به الان اتفاق افتاد منتها باز هم باید بیشتر اتفاق میافتاد. برای ما جوانگرایی خودش اصالت ندارد بلکه اثر کار است که موضوعیت پیدا میکند. یعنی فینفسه کار دست جوانان باشد برای این میگوییم بهتر است که نتیجهاش بهتر است. ممکن است اشتباهاتی در گذشته باشد و انتقاداتی هم وارد میشود و همه هم میتوانیم اذعان کنیم.
ولی در نهایت یک کارگاه ساخت مسکن راه افتاد یا خیر؟ یک کارگاه ساخت ورزشگاه در کشور راه نیفتاد؟ رشد علمی ما که حرف من بذرپاش نیست، به گواه مراکز دادههای رسمی یا مراکز اصلی که این رشدها را اعلام میکنند، این کار انجام شد. فی نفسه بذرپاش موضوعیت نداشت، اعتقاد من این است که بذرپاش حاصل یک اعتماد حداقلی بود. اعتماد شد.
همانند بذرپاش میلیونها جوان در کشور هستند که به راحتی میتوانند صدها برابر امثال بذرپاش موفقتر ظاهر شوند و تنها نیاز به اعتماد است. حلقه مفقوده اعتماد است. حلقه مفقوده، قدرتطلبی یک عده جماعت بزرگتر است. هیچ اتفاقی نمی افتد که اگر من چند سال بودم و کنار بروم، هیچ اتفاقی در این کشور به هم نمیریزد. این نافی اینکه قدردانی گذشتگان باشیم نیست. منتها همانند دوی امدادی است و هر مقطعی باید به نسلهای بعدی تحویل داده شود که این جریان با شتاب بیشتری حرکت کند. این که طرف همواره بوده و باشد دو اتفاق رخ میدهد. یکی این که خودش توان قبل را ندارد و خلاقیت قبل را ندارد حتی توان جسمی قبل را ندارد. نکته بعدی این است که برای این کشور خیلی بد است که بعد 38 سال رویش نداشته است.
این همه دانشجو و دکتر کجا استفاده شوند؟ با دست خود ناخواسته ناامیدی در عمق جامعه ایجاد میکنیم. احساس میکنند فرصتی برای اینها وجود ندارد. مثال بزنم. جلوگیری از قاچاق کالا در دنیا چطور رخ داد؟ ما الان طبق اعدادی که مراکز رسمی اعلام میکنند حدود 100 هزار میلیارد تومان کالای قاچاق در کشور داریم.
من سوال میکنم که این کشورهای اروپایی که عضو معاهده شینگن هستند و مرزها در این کشورها باز است، چطور کالای قاچاق را مدیریت میکنند؟ یعنی در آلمان کالایی را میخرید یا در اتریش کالایی را خریداری میکنید چطور درآمدهای ناشی از فروش ان کالا یا مالیاتی که به آن کالا تعلق میگیرد، به ان کشور... ؟ این کاری است که همه دنیا تجربه کردهاند. ما که قرار نیست همیشه اختراع کنیم. یکسری کارها در دنیا یک بار ابداع شده و باید از آن استفاده کرد.
چه کسی میتواند از ابداعات دنیا بهتر استفاده کند؟ این دانشجوی دکترا یا فارغالتحصیل دانشگاهی خودمان که همه ظرفیت ها را شناخته بهتر میتواند اینها را منتقل کند یا کسی که ذهن او برای سالها قبل است و نمیتواند با فناوری جدید ارتباط بگیرد؟ در نهایت کار ما همین میشود که کسی اول انقلاب وزیر باشد و الان هم وزیر باشد و بعد هم باشد، معلوم است نمیتواند در انتقال فناوری هم موفق باشد.
ما همواره دنبال مشکلات فساد و اینها نباشیم. این مسائل سرجای خودش است. بخش زیادی از ندانمکاری است.
- آقای باهنر در این برنامه اذعان داشتند که برخی صندلی ریاست را چسبیدهاند و از آن سو باید این را گفت که این جوان سرباز است و یکباره میخواهد ژنرال شود. این طور است؟
بذرپاش: من نمیدانم آقای باهنر دقیقا چه گفتند ولی مگر مشکلی دارد؟ مگر سردار حسن باقری یا غلامحسین افشردی عزیز که بخش زیادی از جنگ را اداره کرد، رهبری عزیز درباره ایشان گفتند دو ساله مسیری که سرلشگرهای آنچنانی طی کردند او طی کرد. مگر این اشکالی دارد؟ مگر در قاعده الهی این چنین نوشته شده است؟
- شاید منظور این بود که احترام بزرگترها بیشتر است.
بذرپاش: حتما همینطور است.
- یک آسیبی هم که وجود دارد و باید قبول کنیم این است که یکجوری برای بچههای جوان داغ میکنند که فقط انقلابی ما هستیم و بقیه نیستند و نسخه را میپیچند.
بذرپاش: خیلی اشتباه است.
- حتی بین جوانانی که با خودشان هم رفیق هستند برخی را دفع میکنند.
بذرپاش: خیلی اشتباه است. یکی از اصلیترین بخشهایی که از آن ضربه میخوریم این نگاه است. نگاهی که جریان انقلابی را اینقدر محدود ببینیم که فقط خود را در آن ببینیم. مهم این است که به جوانان کشور از این منظر نگاه کنیم. من میگویم از همه ما انقلابیتر هستند.
شاید کسی ظاهرش همانند من نباشد و همانند من لباس نپوشد ولی در عمق وجود او به مراتب بیشتر از من دلش برای پیشرفت کشور میسوزد و به مراتب بیشتر دوست دارد این مردم در رفاه بیشتر باشند.
- یک جاهایی بیشتر پای کار هستند.
بذرپاش: بله. پای کار هستند. همیشه این سوال پیش میآمد اگر دوباره جنگی رخ دهد جوانان اول انقلاب رفتند و شهدای بزرگی شدند، خدا هر از گاهی یک چشمههایی نشان میدهد. الان مدافعین حرم چه کسانی هستند؟ شهدای بسیار مظلومی هم هستند. شهید در غربت محسوب میشود. چه کسی فکر میکرد؟ شما سن این شهدا را ببینید، یا ازدواج نکردند یا ازدواج کردند و فرزند خردسال دارند یا ازدواج کردند و هنوز فرزند ندارند. سنین این گونه بود. یعنی همه دوست داشتند زندگی کنند.
- من به یکی از آقایان در اینجا گفتم خداوکیلی شهدای زمان جنگ و انقلاب روی چشم و سر همه ما هستند ولی جو عمومی جامعه را دیده است و انتقادات را دیده و گلایهها را دیده و با همه اینها به سوریه رفته و برای مملکت خود جنگیده است، خیلی ارزشمند است.
بذرپاش: یکی از کارهای خوبی که در گذشته انجام شد، این بود که باز کردن حلقههای بروکراسی سنگین قدری سخت است. باید کارهای پارتیزانی انجام داد. خیلی سیستمی نمیتوان انجام داد، یعنی نمیپذیرد چرا که دیوانسالاری خاصی در این حاکم است که اجازه نمیدهد. به همین میزان اجازه ورود ایدههای جدید را هم نمیدهد.
یک جوان یک ایده جدید بخواهد بدهد صد نفر جلوی او مانع میشوند چرا که اگر ایده این جوان خیلی جدید و بدیع باشد عملکرد مدیر زیرسوال میرود. پس بهترین حالت این است که اجازه ندهد حتی ایده شنیده شود.
- واقعا همین است.
بذرپاش: ایده هم شنیده نمیشود و سیستم هم پیشرفت نمیکند و در نهایت کشور پیشرفت نمیکند. مشکلات کشور از اینها است. ما همیشه مشکلات را در خارج جستوجو نکنیم. در همین رفتارهای ما است.
- حتی جاهایی داریم که جوان انقلابی دارای ایده و فکر و توانمندی است ولی طرف به او میدان نمیدهد و به کسی که از نظر کارایی و اعتقادی ضعیفتر هست را میدان میدهند.
منبع:باشگاه خبرنگاران